عوامل کلیدی موفقیت برای پزشکی بازساختی در بیماری قلبی اکتسابی

تاریخ انتشار: جمعه 16 خرداد 1399 | امتیاز: Article Rating

سلول درمانی یک فرصت مناسب را برای بهبودی بیماری های قلبی ایسکمیک ارائه می دهد. به نظر می رسد که کارآزمایی های بالینی و متا آنالیزهای بی شمار اثرات مثبت اما متنوع روی عملکرد قلب را ثابت کرده اند. در حالی این کارآزمایی های به طور گسترده ای از نظر طراحی، نوع و منبع سلول و دوز تزریق شده، مسیر و زمان بندی تزریق سلول و نوع بیماری های قلبی، عوامل کلیدی حیاتی هستند که ممکن است میزان موفقیت سلول درمانی را از طریق مرور داده های آن ها نشان دهند. انواع مختلف سلول ها منتقل شده اند. تزریق میوبلاست ها عملکرد قلبی را بهبود نبخشیده است و اغلب مسئول بروز بی نظمی های بطنی شدید است. استفاده از سلول های تک هسته ای مغز استخوان یک اشتباه است زیرا آن ها سلول بنیادی نیستند اما عمدتا مخلوطی از سلول های مختلف رده های خون ساز و سلول های استرومایی هستند و تنها حاوی تعداد اندکی از سلول هایی هستند که ویژگی های شبه سلول های بنیادی را دارا هستند و این شاید توضیح دهنده نتایج بی ثمر یا نهایتا متوسط عملکرد قلبی بعد از تزریق آن ها باشد. به نظر می رسد که وجود واقعی سلول های بنیادی قلبی، حداقل در مورد بالغین اعتبار زیادی نداشته باشد. سلول های بنیادی مزانشیمی بافت میوکاردی آسیب دیده را ترمیم نمی کنند اما بازآرایی بعد از انفارکته را تقویت می کنند و رگزایی مجدد ناحیه پیرامونی اسکار مشارکت می کنند. سلول های بنیادی CD34+(که به احتمال زیاد با سلول های بنیادی شبه جنینی بسیار کوچک(VSEL) متفاوت هستند) به عنوان متقاعد کننده ترین نوع سلول و القا کننده ترمیم ساختاری و عملکردی ناحیه میوکاردی ایسکمی شده نشان داده شده اند و مشخص شده است که آن ها می توانند در مقادیر زیاد از طریق درون میوکاردی(نه تزریق درون کرونری) و ترجیحا بعد از انفارکته میوکاردی(نه نارسایی مزمن) قلبی منتقل شوند.

Stem Cell Rev Rep. 2020 Apr 15. doi: 10.1007/s12015-020-09961-0. [Epub ahead of print]

Key Success Factors for Regenerative Medicine in Acquired Heart Diseases.

Hénon P1.

Abstract

Stem cell therapy offers a breakthrough opportunity for the improvement of ischemic heart diseases. Numerous clinical trials and meta-analyses appear to confirm its positive but variable effects on heart function. Whereas these trials widely differed in design, cell type, source, and doses reinjected, cell injection route and timing, and type of cardiac disease, crucial key factors that may favour the success of cell therapy emerge from the review of their data. Various types of cell have been delivered. Injection of myoblasts does not improve heart function and is often responsible for severe ventricular arrythmia occurrence. Using bone marrow mononuclear cells is a misconception, as they are not stem cells but mainly a mix of various cells of hematopoietic lineages and stromal cells, only containing very low numbers of cells that have stem cell-like features; this likely explain the neutral results or at best the modest improvement in heart function reported after their injection. The true existence of cardiac stem cells now appears to be highly discredited, at least in adults. Mesenchymal stem cells do not repair the damaged myocardial tissue but attenuate post-infarction remodelling and contribute to revascularization of the hibernated zone surrounding the scar. CD34+ stem cells - likely issued from pluripotent very small embryonic-like (VSEL) stem cells - emerge as the most convincing cell type, inducing structural and functional repair of the ischemic myocardial area, providing they can be delivered in large amounts via intra-myocardial rather than intra-coronary injection, and preferentially after myocardial infarct rather than chronic heart failure.

PMID: 32297205
ثبت امتیاز
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.
ارسال نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

آرشیو سالانه
آرشیو سالانه
نظرات خوانندگان
نظرات خوانندگان