به گزارش بنیان به نقل از medicalxpress، این رویکرد دیدگاه های جدیدی را در مورد زمان بندی و هماهنگی تغییرات در فعالیت ژن ها و مدیفیکاسیون های مربوط به DNA که در زمان بازبرنامه ریزی سلول ها اتفاق می افتد، ارائه کند. این یافته ها مسیرهای جدیدی را برای بهبود راندمان بازبرنامه ریزی سلولی و به دنبال آن تمایز سلول های بنیادی به سلول های تخصص یافته ارائه می کند. این یافته ها، گام های مهمی را به سمت استفاده از قابلیت سلول های بنیادی در طب بازساختی موجب می شود.

سلول های بنیادی  جنینی انسانی در دو مرحله مختلف که اصطلاحا naïve(مرحله ابتدایی) و primed( مرحله قبل از تمایز به سلول های تخصص یافته) نامیده می شوند، وجود دارند. این دو مرحله از نظر ژن هایی که بیان می شوند، الگوی مدیفیکاسیون DNAشان و این که آیا کروموزوم X در جنس ماده خاموش است یا خیر متفاوت هستند. این دو نوع سلول می توانند یک عقب گرد یا یک حرکت رو به جلو(از نظر مرحله تمایزی) داشته باشند اما کارایی این امر بسیار اندک است. تاکنون محققین ابزار لازم برای جداسازی سلول های بنیادی جنینی naive و primed را نداشته اند و این امر موجب شده است که بررسی های سلولی در این زمینه سرعت زیادی نداشته باشد.

محققین در انستیتو کارولینسکا مجموعه ای از پروتئین ها را شناسایی کرده اند که به صورت پرچم هایی مولکولی(molecular flag) در سطح سلول های بنیادی جنینی naive و primed وجود دارند. با شناسایی این مولکول های مختلف با آنتی بادی های بسیار اختصاصی، محققین می توانند به خوبی بین این دو نوع سلول بنیادی وجه تمایز قائل شوند. این استراتژی محققین را قادر به ردیابی و به دام انداختن سلول مورد نظرشان و احتمالا بازبرنامه ریزی سلول بنیادی جنینی primed به naive شود. یکی از ابعاد قابل توجه این مطالعه این خواهد بود که محققین قادر خواهند بود سلول های بنیادی naive را در مراحل بسیار اولیه بازبرنامه ریزی شان به دام بیاندازند و مطالعات مختلف مربوط به فعال سازی ژن ها، غیر فعال شدن کروموزوم های X و ... را روی آن ها به انجام برسانند. هم چنین درک هر چه بیشتر در این زمینه می تواند در شناخت وقایع تکوینی اولیه موثر باشد.

پایان مطلب/