تاریخ انتشار: یکشنبه 20 شهریور 1401
بهبود حافظه افراد مسن  با تحریک مغز
یادداشت

  بهبود حافظه افراد مسن با تحریک مغز

با القای یک پالس ملایم الکتریسیته به مغز افراد مسن، توانایی به خاطر سپردن لیستی از کلمات، تا یک ماه بعد، بهبود می‌یابد.
امتیاز: Article Rating

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، با افزایش سن به خاطر سپردن برخی از کارها برای بسیاری از افراد مشکل است، ولی بر اساس تحقیقات جدید، یک شکل ملایم از تحریک مغز ممکن است برای حل این مشکل کمک کننده باشد، به نظر می‌رسد این رویکرد جدید، بتواند حافظه افراد مسن را تقویت کند و به آنها کمک کند تا لیستی از کلمات را به خاطر بسپارند. این تکنیک را می‌توان برای بهبود حافظه بلند مدت یا کوتاه مدت نیز به کاربرد و به نظر می‌رسد که مزایای آن حداقل برای یک ماه باقی بماند. به گفته محققان این اولین بار است که این نوع تحریک مغزی چنین اثرات طولانی مدتی بر حافظه انسان دارد.

Marom Bikson، مهندس عصبی در کالج شهر نیویورک، که در این مطالعه شرکت داشت، می‌گوید: «علیرغم اینکه، این یک مداخله بسیار کوتاه بوده است ولی اثر فوری و بسیار بادوام داشت، ولی تحقیقات بیشتری برای اثبات این مطالعه مورد نیاز است، اما اگر این کار انجام شود و کارایی داشته باشد، می‌تواند در مطب هر پزشکی باشد و در نهایت می‌تواند ابزاری باشد که مردم در خانه از آن استفاده کنند. »

مغزهای الکتریکی

Reinhart، عصب‌شناس دانشگاه بوستون که این کار را رهبری ‌کرده است، می‌گوید: «این یک واقعیت ناراحت‌کننده در زندگی است که با افزایش سن، همه ما کمی فراموش‌کار می‌شویم. Reinhart برای تقویت عملکردهایی مانند شناخت، توجه و حافظه روی شبکه‌های مغزی مطالعه می‌کند، برای اینکه بتواند، با استفاده از این رویکرد ضمن افزایش سن، برخی اختلالات را کاهش دهد. سلول‌های مغزی با استفاده از پالس‌های الکتریکی با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند، زیرا شبکه‌ها و مناطق مغز پالس‌های فعالیت الکتریکی خاص خود را دارند. شواهد رو به رشد در این زمینه نشان می‌دهد که اعمال تحریک الکتریکی در این شبکه‌ها می‌تواند نحوه کار آنها را تغییر داده و به طور بالقوه ارتباطات بین مناطق مغز را تقویت کند.

تعدیل مغز به جای تحریک مغز با استفاده از tACS

Reinhart و همکارانش برای یافتن اینکه آیا این رویکرد می‌تواند حافظه را بهبود بخشد، به نوعی از تحریک مغزی به نام تحریک جریان متناوب ترانس کرانیال(tACS) روی آوردند. در واقع  tACS از طریق الکترودهای تعبیه شده در چیزی که در اصل مانند یک کلاه شنا است، پالس‌های ملایم الکتریسیته به جمجمه می‌دهد.

اگرچه این رویکرد توانسته است الکتریسیته را به مناطقی از مغز برساند، اما دوزهای آن برای تحریک سلول‌های مغز کم است. Reinhart می‌گوید، در عوض، tACS نحوه عملکرد سلول‌ها را تعدیل می‌کند. او استفاده خود از tACS را به عنوان تعدیل مغز به جای تحریک مغز توصیف می‌کند. او می‌گوید: «این روش غیرتهاجمی، ایمن و دارای سطوح بسیار ضعیفی ازیک جریان متناوب هستند.

نحوه عملکرد روش مورد مطالعه

برای انجام این کار، این تیم از یک شکل مدرن و با کیفیت بالا از tACS استفاده کرد که به محققان اجازه می‌دهد مناطق کوچکی از مغز را هدف قرار دهند. این گروه تصمیم گرفتند روی دو ناحیه از مغز که درگیر حافظه هستند تمرکز کنند: بخشی از قشر جلوی مغز که در جلوی مغز بوده و در حافظه بلندمدت درگیر است و لوب جداری تحتانی، ناحیه ای که در پشت مغز بوده و در حافظه کوتاه مدت نقش دارد. در واقعیت، هر یک از این دو ناحیه مغز دارای الگوی مشخصی از پالس‌های الکتریکی فعال یا امواج مغزی هستند. در آزمایش اول، Reinhart و همکارانش پالس‌های فعالیتی را مطابق با ریتم‌های طبیعی هر ناحیه ارائه کردند - فرکانس‌های بالا برای قشر جلوی مغز و فرکانس‌های پایین برای لوب جداری و از این طریق جواب گرفتند.

نتایج بدست امده از این مطالعه

این تیم 60 داوطلب را که همگی بین 65 تا 88 سال داشتند، به سه گروه تقسیم کردند. در یک کار، برای هر فرد فهرستی از 20 کلمه خوانده شد و باید آنها را به خاطر سپرده و بعدا به یاد آورند. زیرا در حالی که آنها این کار را انجام می دادند، در یک سوم از گروه، به تعدیل قشر پیشانی مغزشان اقدام شد و در یک سوم دیگر، لوب جداری آنها مورد هدف قرار گرفت، در یک سوم باقیمانده نیز درحالی که کلاهک الکترود بر سر داشتند، هیچ تحریکی دریافت نکردند.

Reinhart می‌گوید کسانی که تحریک مغزی دریافت کردند، هیچ چیز چشمگیری احساس نکردند. او می‌گوید: «وقتی جریان متناوب جریان دارد، تنها احساس سوزن سوزن شدن یا خارش خفیف یا گزگز یا گرم شدن می‌کنند. این جلسه 20 دقیقه‌ای به مدت چهار روز متوالی تکرار شد. در طی این چهار روز، افرادی که تحریک مغزی دریافت کردند، توانایی خود را در به خاطر سپردن کلمات بهبود دادند. در میان کسانی که تحریک نشده بودند چنین پیشرفتی وجود نداشت. البته لازم به ذکر است که نوع بهبود حافظه بستگی به این دارد که کدام ناحیه از مغز تحریک شده باشد. کسانی که قسمت جلویی مغزشان تحریک شده بود، در به خاطر سپردن اولین کلمات لیست بهتر عمل می‌کردند، که نشان می‌دهد حافظه بلندمدت آنها بهبود یافته است. در کسانی که لوب جداری آنها تحریک شده بود، بهبودهایی را در حافظه کوتاه مدت خود مشاهده کردند.

Reinhart می‌گوید: در پایان این چهار روز، افرادی که مغزشان تحریک شده بود، عملکرد خود را حدود 50 تا 65 درصد بهبود بخشیدند و به‌طور متوسط حدود چهار تا شش کلمه اضافی از فهرست 20 نفره را به خاطر داشتند. Roi Cohen Kadosh ، عصب شناس شناختی در دانشگاه  Surrey که در این مطالعه شرکت نداشت، می‌گوید: "این نتایج بسیار چشمگیر است."

Reinhart که به همراه همکارانش این یافته‌ها را روز دوشنبه در مجله Nature Neuroscience منتشر کرد، می‌گوید: «ما می‌توانیم در هر روز شاهد پیشرفت‌های حافظه در این افراد باشیم. »

کارایی این روش برای بیماری آلزایمر یا سایر بیماری‌های زوال عقل

بیشترین پیشرفت‌ها در میان افرادی بود که بدترین عملکرد شناختی را در شروع مطالعه داشتند. Reinhart می‌گوید، این نشان می‌دهد که این روش ممکن است روزی برای افراد مبتلا به اختلالات حافظه مانند بیماری آلزایمر یا سایر زوال عقل مفید باشد. وقتی تیم Reinhart فرکانس‌ها را عوض کردند و قسمت جلوی مغز را با فرکانس‌های پایین و پشت مغز را با فرکانس‌های بالا هدف قرار دادند، هیچ بهبودی در حافظه کوتاه‌مدت یا بلندمدت مشاهده نشد. این نشان می‌دهد که نوع تحریک باید با امواج طبیعی مغز مطابقت داشته باشد تا بتواند موثر واقع شود.

Reinhart و همکارانش تنها یک ماه پس از انجام آزمایش داوطلبان خود را بررسی کردند و نمی‌دانند که آیا این پیشرفت‌ها فراتر از آن نقطه ادامه داشته است یا خیر. و در حالی که این مطالعه نشان داد که داوطلبان در به خاطر سپردن کلماتی فراتر از فهرست هم بهتر عملکرد بهتری داشتند، ولی Reinhart نمی‌داند که آیا حافظه آنها به طور کلی بهبود یافته است یا اینکه این تحریک به هر طریقی زندگی آنها را بهبود بخشیده است.

Cohen Kadosh می‌گوید: «اثرات واقعاً خاص هستند. او می‌گوید: اکنون «ما باید ببینیم که آیا واقعاً تأثیری در عملکردهای زندگی روزمره آنها وجود دارد یا خیر. Bikson موافق است که برخی از بازی‌های "تعلیم مغز" وعده تقویت شناخت بازیکن را می‌دهند، اما تحقیقات نشان می‌دهد که در واقع بازیکنان فقط در انجام بازی بهتر می‌شوند و مزایای گسترده‌تری را مشاهده نمی‌کنند. او خاطرنشان کرد که رویکرد Reinhart با این حال متفاوت است. او می‌گوید: «زیرا تحریک شبکه‌های مغزی با تاثیر بر جنبه‌های شناختی فرد، می‌تواند مزایای بلند مدتی در سیستم عصبی افراد داشته باشد.

پایان مطلب/.

ثبت امتیاز
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.
ارسال نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

کلیدواژه
کلیدواژه