تاریخ انتشار: دوشنبه 26 دی 1401
ناحیه مغزی هوش سیال شناسایی شد
یادداشت

  ناحیه مغزی هوش سیال شناسایی شد

مناطقی از مغز که با حافظه سیال یا توانایی انسان برای حل مشکلات بدون تجربه قبلی مرتبط است، شناسایی و نقشه برداری شد.
امتیاز: Article Rating

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، هوش سیال مسلماً ویژگی تعیین کننده شناخت انسان است. با این حال، ماهیت رابطه آن با مغز همچنان یک موضوع بحث برانگیز است. بر همین اساس تیمی به سرپرستی محققان UCL و UCLH بخش‌هایی از مغز را ترسیم کرده‌اند که از توانایی فرد برای حل مشکلات بدون تجربه قبلی پشتیبانی می‌کند، این ناحیه به‌عنوان هوش سیال شناخته می‌شود. هوش سیال به موجب ویژگی تعیین کننده در شناخت انسان، به عنوان بخشی از مغز شناخته شده است که در موفقیت تحصیلی و حرفه‌ای، فعالیت اجتماعی، و همینطور سلامتی و طول عمر را پیش بینی می‌کند. همچنین با بسیاری از توانایی‌های شناختی مانند حافظه انسان ارتباط دارد. معمولاً تصور می‌شود که نقص حافظه در بیماران پیشانی، نتیجه اختلال در عملکردهای اجرایی است که بر فرآیندهای ذخیره سازی و بازیابی تأثیر می‌گذارد. با این حال، مطالعات کمی به طور خاص رابطه بین عملکرد حافظه و عملکردهای اجرایی در بیماران فرونتال را بررسی کرده‌اند. علاوه بر این، سهم فرآیندهای شناختی عمومی‌تر مانند هوش سیال و عوامل جمعیت شناختی مانند سن، تحصیلات و هوش پیش بیماری در نظر گرفته نشده است.

هوش سیال چیست؟

هوش سیال به توانایی حل مشکلات جدید و چالش برانگیز اشاره دارد که با بسیاری از توانایی‌های شناختی (مانند حافظه) همبستگی دارد. تصور می‌شود که هوش سیال یک ویژگی کلیدی در «تفکر فعال» ( مجموعه‌ای از فرآیندهای ذهنی پیچیده مانند فرآیندهای ذهنی درگیر در انتزاع، قضاوت، توجه، تولید استراتژی و بازداری) است. در همه این مهارت‌های ذکر شده مانند فعالیت‌های روزمره: از سازماندهی یک مهمانی شام تا پر کردن اظهارنامه مالیاتی گرفته تا درمواردی مانند، موفقیت، تحرک اجتماعی،  سلامتی  و طول عمر، دخیل است. در واقع هوش سیّال را چنین تعریف می‌کنند: «توانایی درک روابط، مستقل از تجربه یا دستورالعمل قبلی در رابطه با آن.» در واقع می‌توان گفت که هوش سیّال، قابلیت تفکر و استدلال انتزاعی و حل مسائل است. این قابلیت مستقل از یادگیری، تجربه و آموزش در نظر گرفته می‌شود. نمونه‌هایی دیگر از به کارگیری هوش سیّال عبارت است از حل معماها و دستیابی به راهبردهای حل مساله است. هوش سیّال در نوجوانی به نقطه اوج خود می‌رسد و از 30 تا 40 سالگی تدریجاً شروع به کاهش می‌کند .بنابراین علیرغم نقش اصلی هوش سیال در رفتار انسان، دلیل اینکه آیا این بخش یک واحد یا خوشه‌ای از توانایی‌های شناختی است و حتی ماهیت رابطه آن با مغز، بحث برانگیز است.

اهمیت بررسی ضایعه در نمونه‌های بزرگی

تاکنون به سبب انجام مطالعات در افراد دارای کمبود ضایعه موجود به خاطر کوچک بودن حجم نمونه و از نظر روش‌شناسی محدود ، نتایج حاصله کارآمد نبود. بنابراین انجام این کار مستلزم استفاده از نمونه‌های بزرگی از بیماران، بررسی عملکرد وسیع مغز، نقشه‌برداری آناتومیکی و استنتاج قوی نقص ضایعه است که هنوز بر روی آن مطالعه‌ای انجام نشده است. بنابراین ما 165 فرد سالم و 227 بیمار با ضایعات مغزی ناحیه پیشانی یا غیرپیشانی یک طرفه را با استفاده از مجموعه‌ای از مدل‌های استنباطی کمبود ضایعه که به ماهیت بالقوه توزیع شده هوش مایع پاسخ می‌دادند و در بهترین آزمون تثبیت شده هوش مایع بودند را ارزیابی کردیم.

روش ارزیابی شده در این مطالعه

برای تعیین اینکه کدام بخش از مغز برای یک توانایی خاص ضروری است، محققان باید بیمارانی را که در آن قسمت از بین رفته یا آسیب دیده است، مطالعه کنند. انجام چنین مطالعات "نقشه برداری کمبود ضایعه" به دلیل چالش شناسایی و آزمایش بیماران مبتلا به آسیب مغزی کانونی دشوار است. در نتیجه، مطالعات قبلی عمدتاً از تکنیک‌های تصویربرداری عملکردی (fMRI) استفاده کرده‌اند که می‌تواند گمراه‌کننده باشد.

مطالعه جدید که توسط موسسه نورولوژی UCL Queen Square و بیمارستان ملی مغز و اعصاب و جراحی مغز و اعصاب در محققان UCLH انجام شد و در در مجله  Brain منتشر شد، با استفاده از Raven Advanced روی 227 بیمار که دچار تومور مغزی یا سکته مغزی در بخش‌های خاصی از مغز شده بودند، پرداختند.

ماتریس‌های پیشرونده (APM): بهترین آزمون تثبیت شده هوش سیال

این آزمون به دلیل مشکلات الگوی بصری چند گزینه‌ای با دشواری زیادی همراه است. زیرا هر مسئله یک الگوی ناقص از اشکال هندسی را ارائه می‌کند و نیازمند انتخاب قطعه گمشده از میان مجموعه‌ای از چندین گزینه موجود است.  بنابراین محققان در این مطالعه یک رویکرد جدید به نام "نقشه برداری ضایعه-کمبود" را برای تفکیک الگوهای تشریحی پیچیده اشکال رایج آسیب مغزی، مانند سکته، معرفی کردند. در این رویکرد آن‌ها روابط بین نواحی مغز را به‌عنوان یک شبکه ریاضی تلقی می‌کنند که ارتباطات میان آنها به دلیل فرآیند بیماری یا در بازتاب توانایی‌های شناختی مشترک، دچار مشکل شده است.

کدام بیماران دچار این ضایعه مغزی می‌شوند؟

این رویکرد پژوهشگران را قادر ساخت تا نقشه مغزی توانایی‌های شناختی را از الگوهای آسیب مغزی جدا کنند و همینطور به آنها اجازه داد که قسمت‌های مختلف مغز را نقشه‌برداری کنند و تعیین کنند که کدام بیماران در کار هوش سیال با توجه به آسیب‌هایشان بدتر عمل کرده‌اند. محققان دریافتند که اختلال در عملکرد هوش مایع عمدتاً به بیماران مبتلا به ضایعات پیشانی راست (مجموعه وسیعی از مناطق مغز دچار این آسیب نبودند) محدود می‌شود. علاوه بر تومورهای مغزی و سکته مغزی، چنین آسیبی اغلب در بیماران مبتلا به طیف وسیعی از بیماری‌های عصبی دیگر، از جمله آسیب تروماتیک مغزی و زوال عقل، نیز دیده می‌شود.

اهمیت یافته‌های بدست آمده از این مطالعه

نویسنده اصلی، پروفسور لیزا سیپولوتی (موسسه عصب شناسی UCL Queen Square)، گفت: «یافته‌های ما برای اولین بار نشان می‌دهد که نواحی پیشانی راست مغز برای عملکردهای سطح بالا درگیر در هوش مایع، مانند حل مسئله، حیاتی هستند، بنابراین استفاده از APM در یک محیط بالینی، به عنوان راهی موثر برای ارزیابی هوش مایع و شناسایی اختلال عملکرد لوب پیشانی راست می‌باشد. «رویکرد ما از ترکیب نقشه‌برداری جدید ضایعه-کمبود با بررسی دقیق عملکرد APM در نمونه بزرگی از بیماران، اطلاعات مهمی در مورد اساس عصبی هوش مایع ارائه می‌دهد. بنابراین توجه بیشتر به مطالعات ضایعه برای کشف رابطه بین مغز و شناخت ضروری است، که اغلب نحوه درمان اختلالات عصبی را تعیین می‌کند.

پایان مطلب/.

ثبت امتیاز
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.
ارسال نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

کلیدواژه
کلیدواژه