تاریخ انتشار: پنجشنبه 27 مهر 1402
پیوند سلول‌های بنیادی آلوژنیک در درمان لوسمی میلوئید حاد
یادداشت

  پیوند سلول‌های بنیادی آلوژنیک در درمان لوسمی میلوئید حاد

مطالعات محققان نشان داد که پیوند سلول‌های بنیادی آلوژنیک در درمان لوسمی میلوئید حاد موثر است.
امتیاز: Article Rating

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، به عنوان یک درمان مهم برای لوسمی میلوئید حاد، پیوند سلول‌های بنیادی خونساز آلوژنیک (allo-HSCT) نقش مهمی در کاهش عود و بهبود بقای طولانی مدت دارد. با پیشرفت‌های سریع در تحقیقات پایه در زیست شناسی مولکولی و ایمونولوژی و با درک عمیق از ویژگی‌های بیولوژیکی سلول‌های بنیادی خون ساز، allo-HSCT به طور گسترده در عمل بالینی استفاده شده است. 
بازسازی خونساز پس از پیوند مغز استخوان
در طول allo-HSCT، اینکه آیا سلول‌های بنیادی و پیش ساز خونساز اهدایی پیوند شده (HSPCs) می‌توانند با موفقیت به جایگاه BM با بازسازی موفقیت آمیز خون ساز در یک ریزمحیط خونساز مناسب تبدیل شوند، کلید موفقیت آلو-HSCT است. انتقال و پیوند HSPC یک فرآیند چند مرحله‌ای پیچیده است که شامل برهمکنش‌های پیچیده بین HSPC ها و طیف وسیعی از سلول‌های استرومایی در ریزمحیط خونساز و همچنین مولکول‌های مختلف، به عنوان مثال، مولکول‌های چسبندگی و کموکاین‌ها می‌باشد. CD34+ HSPCهای ابتدایی طیف وسیعی از مولکول‌های چسبنده سلولی را بیان می‌کنند، که برخی از آن‌ها ارتباط نزدیکی با HSPC دارند، به عنوان مثال، لیگاند گلیکوپروتئین P-سلکتین 1، اینتگرین‌ها مانند آنتی ژن-4 بسیار دیررس، عملکرد چسبندگی لنفوسیت Peyer's Patch Molecule-1. آنتی ژن-1 مرتبط، آنتی ژن‌های خاص مانند CD44 و کادرین‌ها.
بازسازی سیستم ایمنی پس از پیوند
HSCها ظرفیت خود نوسازی، تکثیر و تمایز به سلول‌های خونساز و سلول‌های ایمنی را دارند. بنابراین، HSCT اساسا پیوند دوگانه سلول‌های خونساز و سلول‌های ایمنی است. پس از allo-HSCT، سیستم خونساز و سیستم ایمنی گیرنده به طور همزمان بازسازی می‌شوند. بازیابی عملکرد سیستم ایمنی به بیماران کمک می‌کند تا با پاتوژن‌ها مبارزه کنند و موفقیت آمیز HSCT را تضمین کنند. برای دریافت کنندگان allo-HSCT، بازسازی سیستم ایمنی یک فرآیند بسیار پویا است، از جمله بازسازی سیستم ایمنی ذاتی و بازسازی سیستم ایمنی تطبیقی. بازسازی سیستم ایمنی پس از پیوند زمان می‌برد و سلول‌های ایمنی مختلف از الگوهای بازسازی متفاوتی پیروی می‌کنند که پیامدهای مهمی برای نتیجه آلو-HSCT دارد.
منبع پیوند
بازسازی سیستم ایمنی بعد از PBSCT سریعتر از BMT اتفاق می‌افتد. این ممکن است به این دلیل باشد که پیوندهای PBSCT غنی از لنفوسیت‌های بالغ هستند. بازسازي تأخير ايمني پس از پيوند سلول‌هاي خون بند ناف به تعداد كم لنفوسيت‌ها و سلول‌هاي ايمني نابالغ در خون بند ناف مربوط مي‌شود.
تطبیق HLA بین دهنده و گیرنده
عدم تطابق HLA باعث تاخیر در بازسازی نوتروفیل‌ها و سلول‌های T می‌شود.
شدت پیش شرط
چندین مطالعه نشان می‌دهد که در مقایسه با پیوند سلول‌های بنیادی میلوآبلاتیو، پیوند سلول‌های بنیادی تعدیل کننده با شدت کاهش یافته آسیب تیموس را کاهش می‌دهد و بازسازی سیستم ایمنی را تقویت می‌کند. با این حال، برخی از مطالعات تفاوت معنی داری را در بازسازی ایمنی گیرنده بین این دو روش پیوند نشان نمی‌دهند.
GVHD
GVHD به ساختار و عملکرد تیموس آسیب می‌رساند و در تمایز سلول‌های T در تمام مراحل اختلال ایجاد می‌کند و در نتیجه بر بازسازی سلول‌های T تأثیر می‌گذارد. GVHD همچنین بر بازیابی تعداد و عملکرد سلول‌های B تأثیر می‌گذارد.
پیشگیری از GVHD
کاهش سلول‌های T اهداکننده خطر GVHD را کاهش می‌دهد. با این حال، فقدان سلول‌های T خطر عفونت و تأخیر در بازسازی سیستم ایمنی را افزایش می‌دهد. استفاده از گلوبولین آنتی تیموسیت (ATG) یا آلمتوزوماب تأثیر منفی بر بازسازی سلول‌های T و سلول‌های B دارد.
مقررات GVL و GVHD
برای allo-HSCT، یک مکانیسم مهم برای درمان لوسمی این است که سلول‌های ایمنی دهنده، آنتی‌ژن‌های سطحی سلول‌های لوسمی گیرنده را تشخیص می‌دهند و پاسخ ایمنی را برای حمله و پاکسازی سلول‌های باقی‌مانده لوسمی، که به عنوان اثر GVL شناخته می‌شود، آغاز می‌کنند. اثر GVL ارتباط نزدیکی با GVHD دارد، زیرا هر دو دارای مسیرهای مشابه، سلول‌های عامل و سیتوکین‌ها هستند. بنابراین، در طول بازسازی سیستم ایمنی پس از آلو-HSCT، تنظیم دقیق GVL و GVHD (یعنی سرکوب GVHD با حفظ GVL) نقش مهمی در نتیجه نهایی آلو-HSCT ایفا می‌کند. مکانیسم اثر GVHD و GVL بسیار پیچیده است و کاملاً مشخص نیست. فعل و انفعالات بین بسیاری از سلول‌های دهنده و گیرنده و سیتوکین‌ها درک مکانیسم را چالش برانگیزتر می‌کند. 
مکانیسم عود لوسمی پس از پیوند
طی دهه‌های گذشته، مرگ و میر ناشی از پیوند به دلیل عوارض پس از پیوند مانند GVHD و عفونت‌ها به دلیل پیشرفت مداوم در فناوری پیوند سلول‌های بنیادی کاهش یافته است. عود پس از آلو-HSCT به علت اصلی شکست درمان تبدیل شده است و با پیش آگهی بدی همراه است. عود پس از آلو-HSCT ممکن است از سلول‌های دهنده طبیعی، شناخته شده به عنوان لوسمی سلول دهنده (DCL؛ نادر، 0.12٪ تا 5.0٪)، یا سلول‌های گیرنده (بیشتر موارد) باشد. علیرغم پیشرفت چشمگیر در فناوری allo-HSCT در سال‌های اخیر، پیشرفت کمی در مورد چگونگی کاهش عود پس از آلو HSCT یا بهبود بقای بیماران عود شده صورت گرفته است. دلیل اصلی کمبود اطلاعات در مورد مکانیسم عود پس از آلو-HSCT است. DCL اولین بار در سال 1971 شناسایی شد. از آن زمان، موارد کمی DCL گزارش شده است. به نظر می‌رسد مکانیسم‌های مولکولی درگیر در وقوع DCL شامل ناهنجاری‌های سیتوژنتیکی (مونوزومی کروموزوم 7 در بیش از یک پنجم موارد DCL نشان داده شده است) یا انحرافات ژنتیکی که در RUNX1، ASXL1، DNMT3A، IDH1/2، EZH2BCE، JAK2، ایجاد می‌شود، باشد. 
مداخله و راهبردهای درمانی برای عود پس از ALLO-HSCT
عود پس از آلو-HSCT یک مسئله چالش برانگیز برای درمان لوسمی است. بروز کلی عود پس از آلو-HSCT 20 تا 30 درصد است. برای لوسمی مقاوم و پرخطر، میزان عود 50 درصد یا بیشتر است. عود پس از پیوند تأثیرات شدیدی بر پیامدهای allo-HSCT دارد زیرا بر بقای طولانی مدت تأثیر می‌گذارد و یکی از دلایل اصلی مرگ و میر در بیماران لوسمی پس از پیوند است. بنابراین، شناسایی عوامل خطر برای عود پس از آلو-HSCT و نظارت بر شاخص پس از پیوند برای جلوگیری از عود پس از پیوند و برای شناسایی به موقع عود زودرس مفید است. علاوه بر این، بهینه سازی استراتژی‌های درمانی با یک برنامه درمانی شخصی به کاهش عود پس از پیوند و بهبود بقا کمک می‌کند. عوامل زیادی با عود پس از پیوند مرتبط هستند، از جمله نوع بیماری، وضعیت بیماری قبل از پیوند، طبقه بندی خطر، منبع دهنده، منبع سلول‌های بنیادی، پیش شرطی سازی و GVHD.
سایر عوارض ALLO-HSCT
allo-HSCT می‌تواند با عوارض مختلفی نیز همراه باشد. یکی از عوارض جدی allo-HSCT شکست پیوند است. شکست پیوند می‌تواند اولیه باشد، یعنی HSCs از اهداکننده اصلاً پیوند نخورد، یا ثانویه، یعنی HSCs از پیوند دهنده با موفقیت انجام شود، اما از بین رفتن سلول‌های اهداکننده در یک نقطه زمانی رخ می‌دهد. علاوه بر این، عملکرد ضعیف پیوند نیز به عنوان یک عارضه آلو-HSCT شناسایی شده است، اما باید از شکست پیوند افتراق داده شود. هم در شکست پیوند و هم در عملکرد ضعیف پیوند، سیتوپنی وجود دارد، مغز استخوان هیپوسلولی است و هیچ شواهدی از عود وجود ندارد. از نظر کایمریسم، عملکرد ضعیف پیوند با کایمریسم اهداکننده کامل همراه است، در حالی که در شکست پیوند، یا گیرنده کامل یا مخلوط است. پیوند دهنده اولیه در هر دو عملکرد ضعیف پیوند اولیه و ثانویه، و همچنین در شکست پیوند ثانویه، اما در شکست پیوند اولیه مشاهده نمی‌شود. 
با پیشرفت‌های مداوم در ایمونولوژی، زیست شناسی مولکولی و رشته‌های مرتبط، allo-HSCT با نتایج ثابت شده به سرعت در حال پیشرفت است و به عنوان یک عامل کلیدی در مدیریت AML ظاهر شده است. در سال‌های اخیر، با بهبود رژیم‌های پیش شرطی، استراتژی‌های انتخاب اهداکننده بهینه، داروهای هدفمند جدید و آنتی بادی‌های مونوکلونال، بروز و شدت عوارض مرتبط با پیوند به میزان زیادی کاهش یافته است و بقای طولانی مدت بیماران لوسمی پس از allo-HSCT به طور قابل توجهی بهبود یافته است. تحقیقات عمیق در مورد مکانیسم‌های مولکولی که AML را هدایت می‌کنند، توسعه درمان‌های بهتر را برای بهبود بیشتر بهبودی، جلوگیری از عود، مدیریت عوارض زودرس و دیررس آلو-HSCT و بهبود بقای بیمار تضمین می‌کند.
پایان مطلب/
 

ثبت امتیاز
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.
ارسال نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

کلیدواژه
کلیدواژه