بررسی سیستماتیک اثرات سلولهای بنیادی مشتق از چربی و کسر عروقی استرومایی بر تسکین درد و بهبود عملکرد در آرتروز زانوی درجه II-III کلگرن-لارنس (2019–2024)
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی بنیان، یک مرور سیستماتیک جدید (2019–2024) اثربخشی سلولهای بنیادی مشتق از چربی (ADMSC) و کسر عروقی استرومایی (SVF) را در مدیریت آرتروز زانوی درجه II-III کلگرن-لارنس بررسی کرده است. این مطالعه با تحلیل 10 پژوهش و 452 بیمار نشان داد که ADMSC تسکین درد طولانیمدت و بهبود عملکرد مفصلی تا 24 ماه پس از درمان فراهم میکند و در بازسازی غضروف برتری دارد. SVF تسکین سریعتر علائم را به دلیل ترکیب سلولی متنوع خود ارائه میدهد، اما اثرات آن پس از 12 ماه کاهش مییابد. هر دو روش عوارض جانبی کمی داشتند و گزینههای غیرجراحی امیدوارکنندهای برای بیماران بالای 40 سال هستند.
آرتروز زانو: یک چالش جهانی
آرتروز زانو (KOA) با بیش از 650 میلیون بیمار در جهان، شایعترین بیماری دژنراتیو مفصلی است که عمدتاً افراد بالای 40 سال را تحت تأثیر قرار میدهد. این بیماری با التهاب، تخریب غضروف، و عدم تعادل بین مسیرهای آنابولیک و کاتابولیک مشخص میشود. عوامل بیومکانیکی مانند ناهماهنگی واروس و تغییرات هورمونی، بهویژه در زنان پس از یائسگی، پیشرفت بیماری را تسریع میکنند. درمانهای محافظهکارانه مانند داروهای ضدالتهاب و فیزیوتراپی تنها تسکین کوتاهمدت ارائه میدهند.
ظهور پزشکی بازساختی
سلولهای بنیادی مشتق از چربی (ADMSC) و کسر عروقی استرومایی (SVF) به دلیل تواناییشان در تعدیل التهاب و ترویج ترمیم بافت، بهعنوان گزینههای نوین در پزشکی بازساختی مطرح شدهاند. ADMSC از طریق اثرات پاراکراین، سیتوکینهای ضدالتهابی و فاکتورهای رشد ترشح میکند، در حالی که SVF با ترکیب سلولی متنوع خود تسکین سریع علائم را فراهم میکند. این مرور سیستماتیک اثربخشی این دو روش را در بیماران با KOA درجه II-III مقایسه کرده است.
برداشت و آمادهسازی سلولها
ADMSC (سلولهای بنیادی مشتق از بافت چربی) و SVF (فاکتورهای سلولی استروما) از بافت چربی طی فرایند لیپوساکشن یا لیپوآسپیراسیون استخراج شدند. برای تهیه SVF، بافت چربی تحت هضم آنزیمی قرار گرفت و سپس با استفاده از سانتریفیوژ در همان روز آماده شد. این در حالی است که ADMSC به فاز گسترش سلولی نیاز دارد تا بتوان تعداد بیشتری از این سلولها را دریافت کرد. غلظتهای SVF در دامنهای بین 4 تا 4.84 میلیون سلول در هر دوز متغیر بود، در حالی که تعداد سلولهای ADMSC از 1 تا 100 میلیون سلول متفاوت است. ترکیبات سلولی موجود در SVF شامل پیشآدیپوسیتها، سلولهای اندوتلیال و ماکروفاژها است که نقش مهمی در روند ترمیم بافت و پاسخ ایمنی دارند. از سوی دیگر، ADMSC یک جمعیت همگن است که به دلیل ویژگیهای خاص خود، در تحقیقات و درمانهای پزشکی حائز اهمیت است. در مجموع، بررسی این دو نوع سلول میتواند به درک بهتر فرآیندهای ترمیم و جایگزینی بافت کمک کرده و زمینههایی برای توسعه درمانهای نوین با استفاده از سلولهای بنیادی ایجاد کند.
تسکین درد: معیارهای VAS
امتیازات VAS (مقیاس آنالوگ درد) کاهش قابلتوجهی در شدت درد را در هر دو گروه ADMSC و SVF نشان داد. مطالعهای که توسط Kim J و همکاران انجام شد، بهبود متوسط 16.92 را برای گروه ADMSC در یک دوره 24 ماهه گزارش کرد. در مقابل، Rogers و همکاران بهبود 18.10 را برای گروه SVF در مدت 12 ماه به ثبت رساندند. نتایج نشان میدهد که ADMSC در بلندمدت مزایای پایدارتری را ارائه میدهد و تنوع کم در نتایج مربوط به این گروه، اثربخشی مداوم آن را تأیید میکند. این یافتهها اهمیت استفاده از ADMSC را در درمانهای مرتبط با درد و بهبودی تأکید میکند و نشان میدهد که این نوع سلولهای بنیادی میتوانند گزینهای مؤثر و پایدار برای بیماران باشند. بنابراین، تحقیقات بیشتر در این زمینه میتواند به ارتقاء درمانهای مبتنی بر سلولهای بنیادی و بهبود کیفیت زندگی بیماران کمک کند.
بهبود عملکرد: معیارهای WOMAC
امتیازات WOMAC (مقیاس ارزیابی وضعیت عملکرد مفصل) بهبودهای قابلتوجهی را در هر دو گروه ADMSC و SVF نشان داد. گروه ADMSC در دوره 24 ماهه بهبود متوسط 29.5 را در درد، سفتی، و عملکرد فیزیکی ثبت کرد. در مقابل، گروه SVF در 12 ماه اثرات مثبتی بر درد و سفتی داشت، اما اثرات آن پس از این مدت کاهش یافت. بهنظر میرسد که ADMSC نه تنها به بهبود وضعیت مفصلی کمک میکند، بلکه اثرات آن پایدارتر و مداومتر است. این نتایج تأکید میکند که ADMSC میتواند گزینهای مؤثر و پایدار برای درمان مشکلات مفصلی باشد، در حالی که اثرات SVF محدود به مدت کوتاهتری است. بنابراین، انتخاب ADMSC ممکن است در بلندمدت بهترین گزینه برای بیماران باشد که به دنبال بهبود کیفیت زندگی و عملکرد روزانه خود هستند.
سلامت زانو: معیارهای KOOS
امتیازات KOOS، که سلامت زانو و کیفیت زندگی را ارزیابی میکنند، برتری ADMSC را نسبت به SVF نشان دادند. Yokota و همکاران بهبود متوسط 34.4 را برای SVF در 24 ماه گزارش کردند، اما ADMSC بهبودهای برجستهتر و پایدارتری در عملکرد زانو ارائه داد. مطالعه Zhang و همکاران نشان داد که SVF در 12 و 24 ماه اثرات کندتری داشت.
بازسازی غضروف
نتایج مربوط به بازسازی غضروف با استفاده از ADMSC و SVF متناقض بوده است. دو مطالعه نشان دادند که ADMSC باعث بازسازی غضروف میشود، بهطوریکه نقص غضروفی تا 81.1٪ کاهش یافته و امتیازات MOCART بهبود یافته است. با این حال، چهار مطالعه دیگر هیچ تغییر ساختاری معناداری را برای هر دو گروه ADMSC و SVF گزارش نکردند. همچنین، SVF موفق شد سرعت کاهش حجم غضروف را در مدت پنج سال کاهش دهد، اما شواهد مربوط به بازسازی غضروف در این گروه محدود باقی ماند. به طور کلی، اگرچه برخی مطالعات نتایج مثبتی را برای ADMSC نشان میدهند، اما نیاز به تحقیق بیشتر برای تأیید اثربخشی این درمانها و درک بهتر از مکانیزمهای آنها وجود دارد. این نتایج نیازمند بررسیهای بیشتری برای روشنتر کردن نقش ADMSC و SVF در بازسازی غضروف هستند.
اثرات ضدالتهابی
هر دو روش اثرات ضدالتهابی قوی از طریق سیگنالینگ پاراکراین نشان دادند. ADMSC با ترشح IL-10 و سیتوکینهای آنابولیک، التهاب مزمن را کاهش داد و WOMAC را از 45.2 به 28.6 بهبود بخشید. SVF با ترشح سریع IL-1Ra، IL-4، و TSG-6 تسکین فوری ارائه داد و سیتوکینهای پیشالتهابی مانند IL-6 را تا 58.25٪ کاهش داد. ADMSC اثرات پایدارتری در تثبیت آرتروز داشت.
عوارض پس از درمان
هیچ عارضه جدی از تزریقهای ADMSC یا SVF گزارش نشد. عوارض جزئی مانند درد، کبودی، و تورم مرتبط با لیپوآسپیراسیون بود و معمولاً در 7 روز برطرف شد. در موارد شدیدتر، بهبودی تا 4 هفته طول کشید. بیماران معمولاً تا 6 هفته به تحمل وزن کامل بازگشتند.
جنبههای اقتصادی
هر دو روش با کاهش نرخ جراحی و بستری، هزینههای مراقبتهای بهداشتی را کاهش دادند. SVF به دلیل فرآیند سادهتر و عدم نیاز به گسترش سلولی، مقرونبهصرفهتر بود. بااینحال، نیاز به درمانهای مکرر مزیت اقتصادی SVF را کاهش داد. ADMSC با بهبود نتایج بلندمدت، بار اقتصادی را بیشتر کاهش داد.
چشمانداز آینده
ADMSC و SVF به عنوان گزینههای غیرجراحی امیدوارکننده برای مدیریت آرتروز زانو (KOA) شناخته میشوند. ADMSC بیشتر برای بیماران زیر 62 سال و افرادی که نیاز به بازسازی غضروف دارند، مناسب است. این درمان به دلیل توانایی بهبود کیفیت غضروف و کاهش علائم درد و محدودیت عملکرد، در این گروه موثرتر عمل میکند. از سوی دیگر، SVF به ویژه برای بیماران مسنتر یا افرادی با شاخص توده بدنی (BMI) بالای 30 ایدهآل است، زیرا میتواند به مدیریت بیماری در این گروه کمک کند. با توجه به تنوع پاسخهای بیمار به این درمانها، تحقیقات آینده باید بر روی بهینهسازی دوز، طراحی پروتکلهای ترکیبی و انجام آزمایشهای بالینی با حجم بزرگتر تمرکز کند تا اثربخشی و ایمنی این روشها بهطور کامل بررسی شوند و نتایج بهتری حاصل گردد.
پایان مطلب/.