یادداشت
بررسی تأثیرات عاطفی و روانی بیماریهای مزمن در کودکان در دوران پاندمی
تحلیل شبکههای اجتماعی بار عاطفی کودکان با بیماریهای متعدد را آشکار میکند.
امتیاز:
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی بنیان، مطالعهای جدید از دانشگاه پلیموث نشان میدهد که کودکان مبتلا به بیماریهای مزمن متعدد، علاوه بر چالشهای جسمانی، با استرس عاطفی شدیدی مواجه هستند. این پژوهش با استفاده از مدلهای زبانی هوش مصنوعی، احساسات و عواطف بیانشده توسط حدود 400 بیمار کودک و مراقبان آنها در شبکههای اجتماعی را تحلیل کرد. نتایج نشان داد که 94 درصد نظرات منفی و تنها 6 درصد مثبت بودند، با غالبیت احساسات غمگینی (60 درصد) و ترس (16 درصد). کودکان مبتلا به بیماریهایی مانند سرطان، آسم، درد مزمن و مشکلات روانی، بار عاطفی سنگینی را تجربه میکنند. پاندمی کووید-19 این احساسات منفی، بهویژه غمگینی و انزجار را تشدید کرد. این مطالعه بر ضرورت حمایت عاطفی از کودکان بیمار و ادغام مراقبتهای جسمانی و روانی تأکید دارد و راه را برای مداخلات هدفمند در شرایط اضطراری سلامت عمومی هموار میکند.
بار عاطفی کودکان بیمار
کودکان مبتلا به بیماریهای مزمن متعدد، مانند سرطان، آسم یا اختلالات روانی، با چالشهای عاطفی قابلتوجهی روبهرو هستند. این کودکان نهتنها باید با علائم جسمانی بیماریهای خود کنار بیایند، بلکه با فشارهای روانی ناشی از درمانهای طولانیمدت، بستریهای مکرر و محدودیتهای زندگی روزمره نیز مواجه میشوند. مطالعه دانشگاه پلیموث با تحلیل دادههای ناشناس از پلتفرم Care Opinion، نشان داد که کودکان و مراقبان آنها اغلب احساسات منفی مانند غمگینی، ترس و ناامیدی را در شبکههای اجتماعی ابراز میکنند. این احساسات بهویژه در کودکانی که چندین بیماری همزمان دارند، شدت بیشتری دارد. برای مثال، کودکانی که بهطور همزمان با سرطان و مشکلات روانی دستوپنجه نرم میکنند، ممکن است احساس انزوا و درماندگی را تجربه کنند. این یافتهها نشاندهنده نیاز فوری به حمایتهای روانی هدفمند برای این گروه آسیبپذیر است. درک این بار عاطفی میتواند به پزشکان و سیاستگذاران سلامت کمک کند تا رویکردهای جامعتری برای مراقبت از این کودکان طراحی کنند.
تأثیر پاندمی کووید-19
پاندمی کووید-19 تأثیرات عمیقی بر سلامت روانی و عاطفی کودکان مبتلا به بیماریهای مزمن گذاشت. محدودیتهای ناشی از قرنطینه، لغو ویزیتهای پزشکی و اختلال در روالهای درمانی، احساسات منفی مانند غمگینی، انزجار و ناامیدی را تشدید کرد. تحلیل دادههای شبکههای اجتماعی نشان داد که بیماران و مراقبان آنها اغلب از ناکارآمدی سیستم مراقبتهای بهداشتی، تأخیر در درمان و انزوای اجتماعی شکایت داشتند. برای مثال، کودکانی که به دلیل محدودیتهای پاندمی از جلسات مشاوره روانی یا درمانهای منظم محروم شدند، احساس ترس و ناامنی بیشتری را گزارش کردند. این مطالعه نشان داد که شرایط اضطراری سلامت عمومی میتواند بار عاطفی کودکان بیمار را بهطور قابلتوجهی افزایش دهد. این موضوع بر اهمیت تداوم خدمات مراقبتی، حتی در شرایط بحرانی، تأکید دارد و نیاز به توسعه سیستمهای انعطافپذیرتر مراقبتهای بهداشتی را برجسته میکند.
روششناسی مطالعه
این پژوهش توسط پروفسور شانگ-مینگ ژو از مرکز فناوری سلامت دانشگاه پلیموث هدایت شد و دادههای ناشناس از پلتفرم Care Opinion جمعآوری شدند. تیم تحقیقاتی از مدلهای زبانی هوش مصنوعی برای تحلیل احساسات و عواطف حدود 400 بیمار کودک و مراقبان آنها استفاده کرد. دادهها شامل نظرات مرتبط با تجربیات مراقبتهای بهداشتی و تأثیر پاندمی کووید-19 بر سلامت عاطفی و روانی کودکان بود. تحلیلها نشان داد که 94 درصد نظرات منفی بودند، با غالبیت احساس غمگینی (60 درصد) و ترس (16 درصد). نظرات مثبت (6 درصد) عمدتاً به ارتباط مؤثر با کادر درمان، مراقبتهای دلسوزانه و نتایج درمانی موفق مربوط بودند. این روششناسی پیشرفته امکان شناسایی الگوهای عاطفی مرتبط با بیماریهای خاص و شرایط محیطی را فراهم کرد. همکاری بینرشتهای با محققانی از شورای کورنوال و دانشگاه گوانگسی، دقت و جامعیت این تحلیل را تقویت کرد.
الگوهای عاطفی مرتبط با بیماریها
تحلیل دادهها نشان داد که کودکان مبتلا به بیماریهای خاص، مانند سرطان، آسم، درد مزمن و اختلالات روانی، الگوهای عاطفی متمایزی را در شبکههای اجتماعی ابراز میکنند. برای مثال، کودکانی که چندین بار در بیمارستان بستری شده بودند یا داروهای طولانیمدت مصرف میکردند، اغلب احساسات غمگینی و ترس را گزارش کردند. این الگوها بهویژه در بیمارانی با بیماریهای همزمان (کوموربیدیتی) برجسته بود. به گفته تمیدایو اولوالاده، یکی از محققان این مطالعه، «احساس رضایت و شگفتی» در پستهایی که به رفتار مهربانانه کادر درمان یا نتایج درمانی موفق اشاره داشتند، نیز مشاهده شد. این یافتهها نشان میدهند که حتی در میان چالشهای عاطفی، تجربیات مثبت میتوانند حس امید و انعطافپذیری را در کودکان تقویت کنند. این موضوع بر اهمیت نقش کادر درمان در ایجاد تعاملات مثبت با بیماران تأکید دارد.
نقش مراقبتهای دلسوزانه
نظرات مثبت شناساییشده در این مطالعه، که تنها 6 درصد از کل نظرات را تشکیل میدادند، عمدتاً به ارتباط مؤثر، مراقبتهای دلسوزانه و نتایج درمانی موفق مربوط بودند. کودکانی که از حمایت عاطفی کادر درمان، مانند پزشکان و پرستاران، بهرهمند شدند، احساس رضایت و قدردانی بیشتری ابراز کردند. برای مثال، رفتارهای دلسوزانه مانند گوش دادن فعال به نگرانیهای بیمار یا ارائه توضیحات شفاف درباره درمان، تأثیر مثبتی بر تجربه بیماران داشت. این یافتهها نشان میدهند که تقویت مهارتهای ارتباطی کادر درمان میتواند به بهبود سلامت روانی کودکان بیمار کمک کند. علاوه بر این، موفقیتهای درمانی، مانند کاهش علائم یا بهبود کیفیت زندگی، بهعنوان منبعی برای امید و انگیزه در میان بیماران و مراقبان آنها شناسایی شد. این موضوع بر اهمیت ادغام مراقبتهای عاطفی در پروتکلهای درمانی تأکید دارد.
ضرورت مداخلات هدفمند
این مطالعه بر نیاز به مداخلات هدفمند برای حمایت از کودکان مبتلا به بیماریهای مزمن متعدد تأکید دارد. ادغام مراقبتهای روانی و جسمانی در سیستمهای بهداشتی میتواند بار عاطفی این کودکان را کاهش دهد. برای مثال، برنامههای مشاوره روانی منظم، گروههای حمایتی برای بیماران و مراقبان، و آموزش کادر درمان در زمینه مدیریت استرس عاطفی میتوانند مؤثر باشند. پاندمی کووید-19 نشان داد که شرایط بحرانی میتوانند شکافهای موجود در سیستم مراقبتهای بهداشتی را تشدید کنند. بنابراین، توسعه سیستمهای مراقبتی انعطافپذیر که در شرایط اضطراری نیز خدمات روانی و جسمانی را ارائه دهند، ضروری است. این مطالعه پیشنهاد میکند که سیاستگذاران سلامت باید برنامههای غربالگری عاطفی را در چکاپهای منظم کودکان ادغام کنند تا مشکلات روانی زودهنگام شناسایی و درمان شوند.
چشمانداز آینده و توصیهها
نتایج این مطالعه راه را برای تحقیقات و مداخلات آینده هموار میکند. استفاده از فناوریهای هوش مصنوعی برای تحلیل دادههای شبکههای اجتماعی میتواند به شناسایی نیازهای عاطفی بیماران در زمان واقعی کمک کند. توسعه برنامههای آموزشی برای کادر درمان، با تمرکز بر مهارتهای ارتباطی و مدیریت استرس عاطفی، میتواند کیفیت مراقبتها را بهبود بخشد. همچنین، ایجاد پلتفرمهای آنلاین برای حمایت روانی از کودکان بیمار و مراقبان آنها میتواند دسترسی به خدمات را تسهیل کند. این مطالعه بر اهمیت سرمایهگذاری در تحقیقات بینرشتهای، شامل فناوری سلامت، روانشناسی و سیاستگذاری عمومی، تأکید دارد. پروفسور ژو اظهار داشت: «این پژوهش شکافهای موجود در درک بار عاطفی کودکان بیمار را پر میکند و نیاز به رویکردهای جامع برای مراقبت را برجسته میکند.» توصیه میشود که سیستمهای بهداشتی، بهویژه در شرایط بحرانی، حمایتهای روانی را در اولویت قرار دهند.
اهمیت آگاهی عمومی و آموزش
افزایش آگاهی عمومی درباره تأثیرات عاطفی بیماریهای مزمن در کودکان میتواند به کاهش انگ اجتماعی و بهبود حمایتهای اجتماعی منجر شود. آموزش والدین، مراقبان و معلمان درباره نشانههای استرس عاطفی در کودکان بیمار، امکان مداخله زودهنگام را فراهم میکند. برنامههای آموزشی در مدارس و جوامع میتوانند به کودکان کمک کنند تا احساسات خود را به شیوهای سالم بیان کنند. علاوه بر این، ترویج استفاده از پلتفرمهای آنلاین مانند Care Opinion برای به اشتراک گذاشتن تجربیات میتواند به شناسایی نیازهای بیماران و بهبود خدمات بهداشتی کمک کند. این مطالعه نشان داد که شبکههای اجتماعی نهتنها ابزاری برای بیان احساسات هستند، بلکه میتوانند بهعنوان منبعی برای جمعآوری دادههای ارزشمند برای تحقیقات سلامت مورد استفاده قرار گیرند. این رویکرد میتواند به طراحی مداخلات مبتنی بر نیازهای واقعی بیماران کمک کند.
پایان مطلب/.