سلولهای بنیادی سرطان، عامل اصلی مقاومت درمانی و بازگشت کارسینوم سلول سنگفرشی سر و گردن هستند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، در دنیای پزشکی امروز، سرطان یکی از بزرگترین چالشهای بشریت است. کارسینوم سلول سنگفرشی (SCC) که اغلب در ناحیه سر و گردن ظاهر میشود، سالانه صدها هزار نفر را درگیر میکند. این سرطان، که به عنوان کارسینوم سلول سنگفرشی سر و گردن (HNSCC) شناخته میشود، از سلولهای پوششی شروع شده و میتواند به سرعت گسترش یابد. اما چه چیزی این سرطان را اینقدر مقاوم و خطرناک میکند؟ پاسخ ممکن است در یک گروه کوچک اما قدرتمند از سلولها نهفته باشد: سلولهای بنیادی سرطان (CSCs). این سلولها مانند ریشههای یک درخت بدخیم عمل میکنند و میتوانند تومور را دوباره بسازند، حتی پس از درمانهای سنگین.
چیستی سلولهای بنیادی سرطان و نقش آنها در کارسینوم سلول سنگفرشی
سلولهای بنیادی سرطان، زیرمجموعهای کوچک از سلولهای توموری هستند که توانایی خودتجدیدی و تمایز دارند. تصور کنید یک تومور مانند یک شهر شلوغ است؛ بیشتر سلولها شهروندان عادی هستند که میمیرند و جایگزین میشوند، اما CSCs مانند شهرداران قدرتمند عمل میکنند. آنها میتوانند خود را تکثیر کنند و سلولهای جدید تولید نمایند، که این امر منجر به رشد تومور، مقاومت به درمان و بازگشت بیماری میشود. در کارسینوم سلول سنگفرشی سر و گردن، که شایعترین نوع سرطان در این ناحیه است، سلولهای بنیادی سرطان اغلب با نشانگرهایی مانند CD44، CD133 و ALDH شناسایی میشوند. این نشانگرها مانند پرچمهایی هستند که سلولهای بنیادی را از بقیه متمایز میکنند.
تحقیقات نشان میدهد که سلولهای بنیادی سرطان در کارسینوم سلول سنگفرشی میتوانند تومور را از مراحل اولیه تا متاستاز هدایت کنند. برای مثال، در دهان و گلو، جایی که کارسینوم سلول سنگفرشی اغلب شروع میشود، این سلولها میتوانند به بافتهای اطراف نفوذ کنند و حتی به غدد لنفاوی گسترش یابند. یکی از دلایل مقاومت کارسینوم سلول سنگفرشی به شیمیدرمانی و پرتودرمانی، همین سلولهای بنیادی سرطان هستند. آنها مکانیسمهایی مانند پمپهای efflux دارند که داروها را بیرون میرانند، یا میتوانند در حالت خوابیده بمانند تا از حمله سیستم ایمنی یا درمانها در امان بمانند. جالب است بدانید که در برخی موارد، عفونت با ویروس HPV میتواند تعداد این سلولها را افزایش دهد و پیشآگهی بیماری را بدتر کند. اما خبر خوب این است که درک بهتر از این سلولها، درهای جدیدی به سوی درمانهای هدفمند باز کرده است.
محیط niche: خانه امن برای سلولهای بنیادی سرطان
هیچ سلولی به تنهایی عمل نمیکند؛ سلولهای بنیادی سرطان هم در یک محیط خاص به نام niche زندگی میکنند. این niche مانند یک محله حمایتی است که شامل سلولهای ایمنی، فیبروبلاستها، عروق خونی و حتی سلولهای بنیادی معمولی میشود. در کارسینوم سلول سنگفرشی ، niche نقش کلیدی در حفظ و تقویت سلولهای بنیادی سرطان دارد. برای نمونه، فاکتور رشد تبدیلکننده بتا (TGF-β) یکی از بازیگران اصلی است. این مولکول میتواند سلولهای بنیادی سرطان را به حالت مقاوم درآورد و آنها را برای حمله آماده کند.
در مدلهای حیوانی کارسینوم سلول سنگفرشی ، دیده شده که سلولهای بنیادی سرطان پاسخدهنده به TGF-β، تومورهای ثانویه را کارآمدتر تشکیل میدهند. این سلولها در لبه تومور قرار میگیرند، جایی که با استروما (بافت حمایتی) تعامل دارند .niche میتواند متابولیسم سلولهای بنیادی سرطان را تغییر دهد، مانند افزایش گلوتاتیون برای مقابله با استرس اکسیداتیو، که این امر آنها را در برابر داروها مقاومتر میکند. علاوه بر این، سلولهای ایمنی مانند ماکروفاژها میتوانند با ترشح سیتوکینهایی مانند IL-33، niche را به نفع سلولهای بنیادی سرطان تغییر دهند. این تعاملات دوجانبه باعث میشود تومور مانند یک ارگانیسم زنده عمل کند، که رشد و بقایش را تضمین میکند.
برای جذابیت بیشتر، تصور کنید niche مانند یک قلعه است که سلولهای بنیادی سرطان را محافظت میکند. در مطالعات اخیر، محققان دریافتهاند که اختلال در این قلعه، مانند مسدود کردن مسیرهای سیگنالی مانند Wnt یا Notch، میتواند سلولهای بنیادی سرطان را ضعیف کند. این یافتهها نه تنها در SCC سر و گردن، بلکه در سایر سرطانها مانند سرطان پوست یا روده نیز تأیید شدهاند، و نشاندهنده یک الگوی مشترک در زیستشناسی سرطان هستند.
پیشرفتهای اخیر در تحقیقات سلولهای بنیادی سرطان و کارسینوم سلول سنگفرشی
در سالهای اخیر، به ویژه از ۲۰۲۴ تا ۲۰۲۵، پیشرفتهای چشمگیری در درک سلولهای بنیادی سرطان رخ داده است. محققان با استفاده از مدلهای سهبعدی و ارگانوئیدها، توانستهاند رفتار سلولهای بنیادی سرطان را در محیط واقعی شبیهسازی کنند. برای مثال، درمانهای مبتنی بر نانوتکنولوژی، مانند نانوذرات هدفمند، میتوانند داروها را مستقیماً به سلولهای بنیادی سرطان برسانند و niche را مختل کنند. یکی از رویکردهای نوین، استفاده از مهارکنندههای ALDH است که سلولهای بنیادی سرطان را حساستر به پرتودرمانی میکند.
در زمینه ژنتیک، ژنهایی مانند SOX2 و OCT4 شناسایی شدهاند که نقش کلیدی در حفظ حالت بنیادی سلولهای بنیادی سرطان دارند. مطالعات نشان میدهد که خاموش کردن این ژنها میتواند رشد تومور را متوقف کند. همچنین، درمانهای ایمنی مانند CAR-T cells، که سلولهای T را برای حمله به سلولهای بنیادی سرطان مهندسی میکنند، در آزمایشهای بالینی امیدوارکننده بودهاند. در کارسینوم سلول سنگفرشی سر و گردن، این درمانها میتوانند با هدف قرار دادن آنتیژنهایی مانند CD44، تومور را از ریشه نابود کنند.
جالب است که تحقیقات جدید بر روی پلاستیسیته سلولهای بنیادی سرطان تمرکز کردهاند؛ این سلولها میتوانند بین حالت بنیادی و تمایزی تغییر کنند، که این امر توضیحدهنده بازگشت سرطان پس از درمان است. در یک مطالعه اخیر، استفاده از ترکیب داروهای سنتی با مهارکنندههای مسیر PI3K/mTOR، نرخ بقا را در مدلهای حیوانی افزایش داده است. این پیشرفتها نه تنها امید به درمانهای شخصیسازیشده را افزایش میدهند، بلکه نشان میدهند که تمرکز بر سلولهای بنیادی سرطان میتواند نرخ عود کارسینوم سلول سنگفرشی را کاهش دهد، که در حال حاضر بیش از ۵۰ درصد موارد را تحت تأثیر قرار میدهد.
چالشها در کاربردهای بالینی و راهکارهای آینده
با وجود پیشرفتها، چالشهای زیادی در انتقال دانش سلولهای بنیادی سرطان به کلینیک وجود دارد. یکی از مشکلات اصلی، شناسایی دقیق سلولهای بنیادی سرطان در بیماران است. نشانگرها مانند CD133 همیشه قابل اعتماد نیستند، زیرا میتوانند در سلولهای غیربنیادی نیز بیان شوند. علاوه بر این، تنوع ژنتیکی در کارسینوم سلول سنگفرشی سر و گردن، که اغلب با عوامل محیطی مانند سیگار و الکل مرتبط است، درمان را پیچیده میکند.
در کاربردهای بالینی، درمانهای هدفمند مانند آنتیبادیهای ضد CD44 در مراحل اولیه آزمایش هستند. اما مقاومت دارویی همچنان یک مسئله است؛ سلولهای بنیادی سرطان میتوانند مسیرهای جایگزین را فعال کنند. برای غلبه بر این، رویکردهای ترکیبی پیشنهاد شده، مانند ترکیب شیمیدرمانی با ایمونوتراپی. در سال ۲۰۲۵، آزمایشهای بالینی جدید بر روی واکسنهای مبتنی بر نئوآنتیژنها تمرکز کردهاند، که سلولهای بنیادی سرطان را هدف قرار میدهند و سیستم ایمنی را برای حمله پایدار آموزش میدهند.
چالش دیگر، محیط niche است که میتواند درمانها را خنثی کند. محققان پیشنهاد میکنند که اختلال در niche، مانند استفاده از داروهای ضدالتهابی برای کاهش حمایت ماکروفاژها، میتواند مؤثر باشد. در آینده، فناوریهایی مانند کریسپر برای ویرایش ژنتیکی سلولهای بنیادی سرطان یا ارگانچیپها برای آزمایش داروها، میتوانند انقلاب ایجاد کنند. این راهکارها نه تنها کارسینوم سلول سنگفرشی را کنترل میکنند، بلکه میتوانند به پیشگیری از متاستاز کمک نمایند، که علت اصلی مرگ در این سرطان است.
نتیجهگیری: امید به آیندهای بدون سرطان مقاوم
سلولهای بنیادی سرطان در کارسینوم سلول سنگفرشی سر و گردن، مانند یک دشمن پنهان عمل میکنند که تومور را زنده نگه میدارند. اما با درک بهتر از نقش آنها و niche حمایتیشان، دانشمندان در حال توسعه درمانهایی هستند که ریشه مشکل را هدف قرار میدهند. از نانوتکنولوژی تا ایمونوتراپیهای پیشرفته، آینده روشن به نظر میرسد. اگرچه چالشها باقی ماندهاند، اما پیشرفتهای اخیر نشان میدهند که میتوانیم بر این بیماری غلبه کنیم. اگر علائمی مانند زخمهای دهانی پایدار یا تورم گردن دارید، زود به پزشک مراجعه کنید – تشخیص زودهنگام کلید موفقیت است. این دانش نه تنها آموزشی است، بلکه میتواند زندگیها را نجات دهد.
پایان مطلب./