سلولهای بنیادی مزانشیمی با توانایی بازسازی بافت قلبی و بهبود عملکرد بطن چپ، امید جدیدی برای درمان انفارکتوس میوکارد ایجاد کردهاند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، انفارکتوس میوکارد، که بهطور رایج به آن حمله قلبی میگویند، یکی از بزرگترین تهدیدات سلامتی در سراسر جهان است. این بیماری، که به دلیل کاهش جریان خون به عضله قلب و مرگ سلولهای قلبی رخ میدهد، سالانه میلیونها نفر را تحت تأثیر قرار میدهد. با وجود پیشرفتهای پزشکی مانند داروها و جراحیهای بازسازی عروق، هنوز راهحلی کامل برای بازسازی بافت آسیبدیده قلب وجود ندارد. اما در سالهای اخیر، درمانی نوآورانه به نام درمان با سلولهای بنیادی توجه محققان و بیماران را به خود جلب کرده است. این روش با استفاده از سلولهایی که توانایی بازسازی و ترمیم بافتها را دارند، میتواند آیندهای روشن برای بیماران مبتلا به انفارکتوس میوکارد و بیماریهای قلبی ایسکمیک (IHD) به ارمغان بیاورد.
انفارکتوس میوکارد چیست و چرا درمان آن چالشبرانگیز است؟
انفارکتوس میوکارد زمانی رخ میدهد که جریان خون در یکی از شریانهای کرونری قلب مسدود شود، اغلب به دلیل تجمع پلاک های چربی (آترواسکلروز). این انسداد باعث مرگ سلولهای قلبی (کاردیومیوسیتها) میشود که قابل بازگشت نیستند، زیرا قلب بهطور طبیعی توانایی بازسازی خود را ندارد. طبق گزارش سازمان بهداشت جهانی (WHO)، بیماریهای قلبی ایسکمیک سالانه حدود 17.9 میلیون نفر را به کام مرگ میکشند، که بخش قابلتوجهی از آن به انفارکتوس میوکارد مربوط است. درمانهای فعلی مانند آنژیوپلاستی و جراحی بایپس میتوانند جریان خون را بازیابی کنند، اما نمیتوانند بافت ازدسترفته را بازسازی کنند. اینجاست که سلولهای بنیادی وارد عمل میشوند.
سلولهای بنیادی به دلیل توانایی تمایز به انواع مختلف سلولها، از جمله کاردیومیوسیتها، بهعنوان یک راهحل احتمالی برای بازسازی قلب مطرح شدهاند. با این حال، چالشهایی مانند نرخ پایین بقای این سلولها پس از تزریق، مشکلات اخلاقی مرتبط با برخی انواع سلولها (مثل سلولهای جنینی)، و نیاز به روشهای بهینهسازی همچنان پابرجاست.
انواع سلولهای بنیادی و کاربرد آنها در درمان
چندین نوع سلول بنیادی برای درمان انفارکتوس میوکارد بررسی شدهاند. در مقالهای از New Emirates Medical Journal، انواع مختلفی از این سلولها را معرفی کردهاند:
- سلولهای بنیادی مزانشیمی :(MSCs) این سلولها که از بافتهایی مانند مغز استخوان، چربی، و بند ناف بهدست میآیند، به دلیل دسترسی آسان و ویژگیهای ایمنیشناختی مطلوب، بسیار مورد مطالعه قرار گرفتهاند. مطالعات نشان دادهاند سلولهای بنیادی مزانشیمی میتوانند عملکرد بطن چپ قلب (LVEF) را بهبود بخشند و اندازه زخم ناشی از انفارکتوس را کاهش دهند.
- سلولهای بنیادی جنینی :(ESCs) این سلولها توانایی بالایی در تمایز دارند، اما استفاده از آنها به دلیل مسائل اخلاقی و خطر تشکیل تومور (تراتوما) محدود شده است.
- سلولهای بنیادی پرتوان القایی :(iPSCs) این سلولها از سلولهای بزرگسالان گرفته و به حالت پرتوان بازگردانده میشوند. آنها پتانسیل بالایی برای درمان شخصیسازیشده دارند، اما تولید و ایمنی آنها هنوز در حال تحقیق است.
- سلولهای بنیادی مشتق از قلب :(CDCs) این سلولها مستقیماً از بافت قلب استخراج میشوند و در آزمایشهای بالینی مانند CADUCEUS نشان دادهاند که میتوانند اندازه اسکار قلبی را کاهش دهند.
در یک مطالعه دیگر، نتایج آزمایشهایی مانند BAMI و C-CURE نشان داد که تزریق سلولهای بنیادی مزانشیمی و سلولهای بنیادی پرتوان القایی میتواند LVEF را بهبود بخشد و اندازه انفارکتوس را کم کند. با این حال، تنوع در روشهای آزمایش و مدت زمان پیگیری، نتایج را کمی غیرقطعی کرده است.
مکانیسمهای ترمیمی سلولهای بنیادی
سلولهای بنیادی از طریق چندین مکانیسم به ترمیم قلب کمک میکنند. طبق مطالعه ای، این مکانیسمها شامل موارد زیر است:
- آنژیوژنز: ترشح فاکتورهای رشد که رگهای خونی جدید را تحریک میکنند.
- تمایز: تبدیل به سلولهای قلبی برای جایگزینی سلولهای ازدسترفته.
- اثرات ضدالتهابی: کاهش التهاب پس از انفارکتوس که میتواند به ترمیم بیشتر کمک کند.
مطالعات حیوانی نشان دادهاند که اگزوزومها (کیسههای میکروسکوپی ترشحشده توسط سلولها) نیز میتوانند اثرات مشابهی داشته باشند. این اگزوزومها حاوی مولکولهایی مانند mRNA و پروتئینهایی هستند که میتوانند سیگنالهای ترمیمی را به بافت آسیبدیده منتقل کنند.
نتایج امیدوارکننده از آزمایشهای بالینی
آزمایشهای بالینی متعددی نشان دادهاند که درمان با سلولهای بنیادی میتواند تأثیرات مثبتی داشته باشد. در مطالعه که در New Emirates Medical Journal گزارش شده، تزریق سلولهای بنیادی مزانشیمی منجر به کاهش 60 درصدی رویدادهای قلبی عروقی عمده (MACE) مانند حمله قلبی مجدد و سکته شده است. همچنین، در بیمارانی با التهاب بالا CRP بالا، مرگومیر قلبی تا 79 درصد کاهش یافته است. این نتایج از آزمایش PARADIGM-HF که تنها 20 درصد کاهش ریسک را نشان داد، بسیار چشمگیرتر است.
در مطالعه دیگری، بررسی 35 مطالعه نشان داد که LVEF بهطور قابلتوجهی بهبود یافته، اما چالشهایی مانند نرخ پایین چسبندگی سلولها و نیاز به دوزهای مکرر همچنان باقی است. این یافتهها نشان میدهند که اگرچه درمان با سلولهای بنیادی هنوز در مراحل اولیه است، اما پتانسیل آن برای تغییر آینده درمان انفارکتوس میوکارد غیرقابلانکار است.
چالشها و موانع پیشرو
با وجود نتایج مثبت، درمان با سلولهای بنیادی با چالشهایی مواجه است. یکی از مشکلات اصلی، نرخ پایین بقای سلولها پس از تزریق به قلب است. طبق مقاله ای، تنها درصد کمی از سلولها میتوانند به بافت قلب بچسبند و زنده بمانند. همچنین، انتخاب بهترین روش تزریق (مثلاً داخل عروقی یا مستقیم به قلب) و دوز مناسب هنوز بهینه نشده است.
مسائل اخلاقی نیز نقش مهمی دارند. استفاده از سلولهای بنیادی جنینی به دلیل منشأ جنینی آنها جنجالبرانگیز است و در بسیاری از کشورها با محدودیتهای قانونی مواجه شده است. از سوی دیگر، سلولهای بنیادی پرتوان القایی که از سلولهای خود بیمار ساخته میشوند، راهحلی اخلاقیتر ارائه میدهند، اما فرآیند تولید آنها زمانبر و پرهزینه است.
آینده درمان با سلولهای بنیادی
محققان در تلاشند تا با مهندسی ژنتیک و بهبود تکنیکهای تحویل سلول، کارایی این روش را افزایش دهند. به عنوان مثال، استفاده از اگزوزومها بهعنوان یک جایگزین بدون سلول، میتواند مشکلات ایمنی و اخلاقی را کاهش دهد. همچنین، تصویربرداری پیشرفته مانند MRI و PET میتواند به نظارت بر اثرات درمانی و ایمنی این روش کمک کند.
طبق پیشبینیها، با پیشرفت در پروتکلهای درمانی و توجه به عوامل خاص بیمار، درمان با سلولهای بنیادی میتواند به بخشی از مراقبتهای استاندارد برای انفارکتوس میوکارد تبدیل شود. مطالعه ای تأکید کرد که تحقیقات بیشتر و آزمایشهای بالینی طولانیمدت ضروری است تا مزایای بلندمدت این روش تأیید شود.
نقش ایران و جهان در این حوزه
ایران نیز در زمینه تحقیقات سلولهای بنیادی پیشرفتهایی داشته است. مراکز تحقیقاتی مانند دانشگاه علوم پزشکی تهران و انستیتو پاستور ایران، پروژههایی را برای استفاده از سلولهای بنیادی مزانشیمی در بیماریهای قلبی آغاز کردهاند. در سطح جهانی، کشورهایی مانند ایالات متحده و ژاپن پیشرو هستند.
توصیهها برای بیماران و جامعه
برای بیمارانی که با انفارکتوس میوکارد دستوپنجه نرم میکنند، آگاهی از گزینههای درمانی جدید مانند سلولهای بنیادی میتواند امیدبخش باشد. با این حال، مشورت با متخصص قلب و شرکت در آزمایشهای بالینی معتبر، گامهای مهمی برای دسترسی به این درمانها هستند. جامعه نیز میتواند با حمایت از تحقیقات و افزایش آگاهی، به توسعه این فناوری کمک کند.
نتیجهگیری
درمان با سلولهای بنیادی، بهویژه برای انفارکتوس میوکارد، یکی از امیدوارکنندهترین دستاوردهای پزشکی مدرن است. با وجود چالشها، نتایج اولیه از آزمایشهای بالینی نشان میدهد که این روش میتواند کیفیت زندگی بیماران را بهبود بخشد و مرگومیر را کاهش دهد. با ادامه تحقیقات و همکاری جهانی، ممکن است روزی شاهد باشیم که قلبهای آسیبدیده با کمک این سلولهای شگفتانگیز دوباره به تپش بیفتند. این سفر علمی نهتنها برای بیماران، بلکه برای کل بشریت نویدبخش است.
پایان مطلب./