تاریخ انتشار: ﺳﻪشنبه 06 تیر 1396
سلول های بنیادی امیدوار کننده هستند اما باید به نیمه تاریک آن ها نیز نگاه کرد

  سلول های بنیادی امیدوار کننده هستند اما باید به نیمه تاریک آن ها نیز نگاه کرد

همه محققین از توانایی های سلول های بنیادی و کمکی که این سلول ها به علم تکوین، پزشکی، طب بازساختی و داروسازی کرده اند باخبر هستند. از این سلول ها در درمان بسیاری از بیماری ها استفاده شده است(از جمله بیماری های خونی و بیماری MS)، اما هنوز شک و شبهه زیادی در استفاده از این سلول ها وجود دارد.
امتیاز: Article Rating

به گزارش بنیان به نقل از medicalnewstoday، انواع مختلفی از سلول ها در بدن انسان وجود دارد که توانایی های مختلفی دارند. این سلول ها می توانند سلول های بنیادی جنینی باشند که علی رغم پتانسیل بالای تمایز با مشکلات اخلاقی مواجه هستند. سلول های دیگر، سلول های بنیادی پرتوان القایی(iPSCها) هستند که حاصل بازبرنامه ریزی سلول های تمایز یافته هستند و استفاده از آن ها با مشکلات کمتری مواجه است. سلول های دیگری مانند سلول های بنیادی مزانشیمی چند توان نیز وجود دارند که ظرفیت تمایزی محدودتری دارند.

در سال های اخیر استفاده از این سلول های بنیادی مزانشیمی امیدواری های زیادی را در درمان بیماری های مزمن شدیدی مانند کولیت، دیابت، آرتریت، سیروز و ... ایجاد کرده است و این لیست در حال اضافه شدن نیز است. تا کنون بیش از 700 مطالعه بالینی مبتنی بر سلول های بنیادی مزانشیمی صورت گرفته است که برخی از آن ها به اتمام رسیده و برخی دیگر کماکان ادامه دارند. این سلول های بنیادی مزانشیمی دو قابلیت بزرگ دارند: پتانسیل بازسازی کنندگی که قادر به ساخت مجدد برخی بافت های آسیب دیده هستند و دیگری ویژگی های بهبود دهندگی که می توانند آسیب را معکوس کنند. اما استفاده از این سلول ها نشان داده است که وقتی از این سلول ها برای درمان و بازسازی یک بافت هدف استفاده می شود باید مطمئن بود که سیگنال ها و شرایط لازم برای هدایت کردن روند تمایز سلول بنیادی وجود دارد. به همین دلیل معمولا تنها بخشی از سلول ها به بافت هدف تبدیل می شوند و این موجب می شود که سلول های که تمایز نیافته اند به سلول های دیگری مانند سلول های فیبروبلاستی تبدیل شوند که موجب ایجاد بافت اسکار می شوند. برای مثال در مورد بافت هایی مانند ریه، کبد و کلیه، این سلول های بنیادی مزانشیمی درون این بافت ها می مانند و رفته رفته به میوفیبروبلاست هایی تبدیل می شوند که موجب ایجاد بافت اسکار می شوند و در نتیجه عملکرد بافت را مختل می کنند. در واقع زمانی که این سلول های بنیادی به یک بافت هدف تزریق می شوند یا منتقل می شوند که به هر دلیلی آسیب دیده است، این سلول ها، سیگنال های طبیعی مربوط به آن جایگاه را دریافت نمی کنند بلکه بیشتر سیگنال های التهابی یا استرسی را دریافت می کنند که موجب می شود این سلول ها به سلول های ناخواسته تبدیل شوند.

پایان مطلب/

ثبت امتیاز
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.
ارسال نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

کلیدواژه
کلیدواژه