تاریخ انتشار: پنجشنبه 04 خرداد 1402
تقویت کننده‌های اصلی سلول‌های بنیادی مزانشیمی
یادداشت

  تقویت کننده‌های اصلی سلول‌های بنیادی مزانشیمی

تقویت‌کننده‌های اصلی بقا و تکثیر سلول‌های بنیادی مزانشیمی در تحقیقات پیش بالینی و بالینی معرفی شد.
امتیاز: Article Rating

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، سلول‌های بنیادی مزانشیمی (MSCs) سلول‌های استرومایی چند توانی هستند که می‌توانند به طیف وسیعی از انواع سلول‌ها از جمله استئوبلاست‌ها، کندروسیت‌ها، میوسیت‌ها و سلول‌های چربی تمایز یابند. تحقیقات پیش بالینی و کارآزمایی‌های بالینی متعدد از درمان‌های وابسته به سلول‌های بنیادی مزانشیمی در درمان بیماری‌های التهابی و دژنراتیو استفاده کردند. آن‌ها پتانسیل‌های درمانی قابل توجه و آینده نگر را نشان داده‌اند حتی اگر استفاده در مقیاس بزرگ همچنان یک مشکل باشد. 
ترکیبات دارویی
متفورمین

متفورمین یک داروی شناخته شده است که از نظر بالینی برای درمان دیابت نوع 2 تایید شده است. مطالعات به طور گسترده اثر جدیدی از متفورمین را بر افزایش قدرت سلول‌های بنیادی مزانشیمی نشان داده‌اند. متفورمین مسیرهای سیگنال دهی درگیر در فعالیت‌های طبیعی سلول‌های بنیادی مزانشیمی را حفظ می‌کند، پیری همانندسازی را به تاخیر می‌اندازد، آپوپتوز را کاهش داده و پروتئین‌های آنتی اکسیدانی سوپراکسید دیسموتاز 1 (SOD1)، SOD2، CAT، GSTP1 و GLRX را القا می‌کند. متفورمین همچنین می‌تواند اثربخشی درمانی سلول‌های بنیادی مزانشیمی را با افزایش آزادسازی، فراوانی و کیفیت اگزوزوم‌ها، یکی از ویژگی‌های اصلی ساقه، افزایش دهد. این اثرات توسط یک مسیر وابسته به اتوفاژی واسطه شد. در همین حال، متفورمین بیان اجزای تشکیل استخوان، آنزیم نیتریک اکسید سنتاز (eNOS) را تحریک کرد. با این حال، درمان سلول‌های بنیادی مزانشیمی با متفورمین باعث کاهش رشد سلول‌های چربی در هر دو روش وابسته به پروتئین کیناز فعال شده با آدنوزین مونوفسفات (AMPK) و مستقل از طریق تنظیم پایین گیرنده گامای فعال شده توسط تکثیرکننده پراکسی زوم (PPARγ) شد.
رسوراترول
رسوراترول یک پلی فنول با خواص آنتی اکسیدانی است که در پوست انگور قرمز، بادام زمینی، گره ژاپنی و زغال اخته یافت می‌شود. رسوراترول به دلیل تأثیر آن بر AMPK، Sirtuin، اتوفاژی و مسیرهای استرس اکسیداتیو، توجه بیشتری را در جامعه علمی ایجاد کرده است. این مسیرها همچنین برای ساقه سلول‌های بنیادی مزانشیمی مهم هستند، و نشان می‌دهد که رسوراترول ممکن است کارایی درمانی سلول‌های بنیادی مزانشیمی را افزایش دهد. مطالعات اخیر نشان داده‌اند که رسوراترول یکی از کمک‌های بهینه برای درمان دیابت شیرین با استفاده از سلول‌های بنیادی مزانشیمی است. این اثر مثبت رسوراترول به ظرفیت آن در بهبود متابولیسم گلوکز و ارتقای حیات سلولی نسبت داده می‌شود. سلول‌های بنیادی مزانشیمی که از قبل با رسوراترول درمان شده بودند، با سرکوب فاکتور 6 مرتبط با فاکتور نکروز تومور (TRAF6) از طریق miR-129 وزیکول خارج سلولی، باعث بهبود زخم در دیابت نوع 1 شدند. 
آنتی اکسیدان‌ها
تولید گونه‌های فعال اکسیژن (ROS) یکی از قوی‌ترین مکانیسم‌ها برای مهار ساقه سلول‌های بنیادی مزانشیمی و فعال کردن پیری سلولی است. بنابراین، پرداختن به استرس اکسیداتیو یا ایجاد مکانیسم‌های آنتی اکسیدانی یکی از روش‌های ارجح برای محققان برای بهبود کارایی درمانی سلول‌های بنیادی مزانشیمی در کاربردهای بالینی است. در حالی که انواع مختلفی از آنتی اکسیدان‌ها از جمله انواع آنزیمی و غیر آنزیمی وجود دارد، مهم ترین آنتی اکسیدان‌ها آن‌هایی هستند که به طور طبیعی در غذاهای دریایی، گوشت‌ها، میوه‌ها و سبزیجات یافت می‌شوند. تحقیقات اخیر بر شناسایی موثرترین آنتی اکسیدان برای مبارزه با استرس اکسیداتیو متمرکز شده است، پدیده‌ای که پیری سلول‌های بنیادی مزانشیمی را تسریع می‌کند و ساقه سلول‌های بنیادی مزانشیمی را مهار می‌کند. به عنوان مثال، آستاگزانتین، یک زانتوفیل موجود در غذاهای دریایی خاص مانند میگو و ماهی قزل آلا، می‌تواند از سلول‌های بنیادی مزانشیمی در برابر آپوپتوز و استرس اکسیداتیو با تقویت بیان فاکتور هسته‌ای اریتروئید 2 فاکتور 2 (Nrf2) محافظت کند. 
مهارکننده‌های mTOR
به طور کلی مشخص شده است که مسیر سیگنالینگ mTOR نقش مهمی در عملکردهای سلولی مانند اتوفاژی و بقای سلول ایفا می‌کند. بنابراین، تنظیم فعالیت mTOR یک گام مهم در بهبود بنیادی سلول‌های بنیادی مزانشیمی است. شواهد قوی نشان می‌دهد که سیگنال دهی mTOR پیری و کاهش ساقه را در MSCها ترویج می‌کند. اخیراً مشخص شده است که راپامایسین پیری همانندسازی سلول‌های بنیادی مزانشیمی را معکوس می‌کند و با حفظ بیان بیش از حد فاکتور پیش رگ زایی، VEGFR2، اثربخشی درمانی را در درمان بیماری ایسکمی در موش القا می‌کند. گزارش شده است که راپامایسین در شرایط آزمایشگاهی باعث مهاجرت سلول‌های بنیادی مزانشیمی از بند ناف از طریق CXCR4 می‌شود. 
عوامل دارویی متفرقه
ترکیبات دارویی متنوعی در زمینه تحقیقاتی مورد مطالعه قرار گرفتند تا اثر آن‌ها بر روی فعالیت‌های بیولوژیکی سلول‌های بنیادی مزانشیمی، به‌ویژه آن‌هایی که مربوط به قدرت تعدیل‌کننده ایمنی هستند، آزمایش شود. به عنوان مثال، مشاهده شد که نانوذرات فولرول دارای اثرات ضد التهابی و آنتی اکسیدانی بر روی سلول‌های بنیادی مزانشیمی مهره‌ای است که با کاهش ROS، MMP1/2/13 و TNF-α ناشی از IL-1β نشان داده می‌شود.
سیتوکین‌ها
به دلیل عملکردهای اساسی آن‌ها در سیگنال دهی اتوکرین، پاراکرین و غدد درون ریز سلولی، تحریک سلول‌های بنیادی مزانشیمی توسط سیتوکین‌ها به دلیل اثرات مفید آن‌ها در افزایش قدرت درمانی سلولی به یک موضوع داغ تبدیل شده است. برای مثال، پیش‌درمان سلول‌های بنیادی مزانشیمی از بافت سینوویال توسط IL-1β، تکثیر و ظرفیت تمایز غضروفی آن‌ها را افزایش داد، و مهاجرت آن‌ها را از طریق گیرنده-1 MMP1/فعال‌کننده پروتئین (PAR1) و مسیر جفت‌شده با پروتئین G افزایش داد. 
عوامل رشد
با توجه به عملکردهای فیزیولوژیکی آن‌ها در تشویق رشد، تکثیر و تمایز سلولی، فاکتورهای رشد پتانسیل افزایش کارایی درمان‌های مبتنی بر سلول‌های بنیادی مزانشیمی را دارند. استفاده از سلول‌های بنیادی مزانشیمی و فاکتورهای رشد در درمان شکستگی‌های استخوانی یک روش درمانی امیدوارکننده گزارش شده است.
هورمون‌ها
علاوه بر عملکردهای شناخته شده آن‌ها در فیزیولوژی و غدد درون ریز انسان، هورمون‌ها ممکن است به طور بالقوه بر اثربخشی درمانی سلول‌های بنیادی مزانشیمی تأثیر بگذارند. به عنوان مثال، لپتین، هورمونی که از بافت چربی تولید می‌شود، با تنظیم مسیرهای ERK1/2 از رشد سلول‌های بنیادی مزانشیمی در خرگوش‌ها جلوگیری کرد، اما ملاتونین اثربخشی درمانی آن‌ها را در موش‌های دیابتی افزایش داد.
ویتامین‌ها
درمان در شرایط آزمایشگاهی و درون تنی سلول‌های بنیادی مزانشیمی با اسید اسکوربیک ۲-گلوکوزید، تکثیر، مهاجرت و رگ زایی را افزایش داد. این اثرات با تنظیم بیان TET2 و VEGF از طریق القای مسیر PI3K/Akt به فرآیند دی متیلاسیون نسبت داده شد. اسید اسکوربیک و b-FGF به تمایز تنوژنیک سلول‌های بنیادی مزانشیمی از بافت چربی و مغز استخوان و سلول‌های تاندون کمک می‌کنند. ویتامین D به عنوان یک فعال کننده برای توانایی استخوان سازی سلول‌های بنیادی مزانشیمی از طریق بیان مدولاسیون اینتگرین αvβ3 و غضروف زایی از طریق تنظیم مسیر TGF-β/ERK/JUNK گزارش شده است. اخیراً گزارش شده است که ویتامین D3 می‌تواند تا حدی Sirt1 را تعدیل کند و سپس ساقه و استخوان سازی سلول‌های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان انسان را تقویت کند.
رتینوئیک اسید با تورین باعث تمایز سلول‌های بنیادی مزانشیمی مشتق از مغز استخوان انسان به سلول‌های عصبی شبکیه یا گیرنده نوری در شرایط آزمایشگاهی می‌شود. علاوه بر این، هیدروژل‌های پروتئینی وابسته به آدنوزیل کوبالامین B12 (Ado B12) ممکن است زنده‌مانی سلول‌های بنیادی مزانشیمی را در کشت سه بعدی افزایش دهند. به طور خلاصه، ویتامین‌های A، C، E، D3، B12 و K3 می‌توانند قدرت درمانی سلول‌های بنیادی مزانشیمی را از طریق مکانیسم‌های مختلف تعدیل کنند.
تقویت ساقه سلول‌های بنیادی مزانشیمی در بدن انسان
بر اساس تقویت‌کننده‌های فوق، این امکان وجود دارد که تعدیل‌کننده‌های تایید شده بالینی می‌توانند برای بهبود ساقه سلول‌های بنیادی مزانشیمی در داخل بدن به عنوان راهی برای جلوگیری از پیری و درمان بیماری‌های مرتبط با پیری استفاده شوند. مهمتر از آن، پیروی از پروتکل‌های اصلاح سبک زندگی و بهبود کیفیت زندگی ممکن است به طور طبیعی بدون مداخله دارویی، ساقه سلول‌های بنیادی مزانشیمی بدن ما را تحریک کند. این می‌تواند به جلوگیری از ابتلا به انواع بیماری‌ها، از جمله بیماری های مرتبط با افزایش سن کمک کند. اصلاح سبک زندگی شامل ورزش منظم، رژیم غذایی مغذی مناسب، خواب کافی و با کیفیت بالا، ترک سیگار و مبارزه با آلودگی است.
تحقیقات اخیر و فعلی حقایق مختلفی را برای بهبود اثربخشی درمانی درمان‌های مبتنی بر سلول‌های بنیادی مزانشیمی بررسی کرده‌اند که هر کدام مزایا و معایب خاص خود را دارند. روش‌هایی که هدفشان افزایش قدرت با افزایش بیان فاکتورهای ساقه بود، خروجی‌های امیدوارکننده‌ای را نشان داد. کارآزمایی‌های بالینی برای ارزیابی برخی از پیشرفت‌های محصول مبتنی بر سلول‌های بنیادی مزانشیمی باید در سال‌های آینده آغاز شود. 
پایان مطلب/.
 

ثبت امتیاز
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.
ارسال نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

کلیدواژه
کلیدواژه