سلولهای بنیادی با ترمیم بافتهای عصبی و بازنشانی سیستم ایمنی، در آستانه تبدیل کردن معلولیتهای غیرقابل درمان به تاریخ هستند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، در دنیای پزشکی امروز، سلولهای بنیادی به عنوان یکی از امیدهای بزرگ برای درمان بیماریهای پیچیده و معلولیتها شناخته میشوند. این سلولها که توانایی تبدیل شدن به انواع سلولهای بدن را دارند، میتوانند بافتهای آسیبدیده را ترمیم کنند و سیستم ایمنی را تنظیم نمایند. دو مطالعه اخیر که در مجلات علمی معتبر منتشر شدهاند، نشاندهنده پیشرفتهای چشمگیر در این زمینه هستند. یکی از آنها درباره پیوند سلولهای بنیادی خونساز خودی در بیماران مبتلا به اسکلروز چندگانه فعال است که بهبود اختلالات شناختی و جسمی را گزارش کرده. مطالعه دیگر به بررسی یک جهش ژنتیکی میپردازد که بر خودنوسازی سلولهای بنیادی جنینی تاثیر گذاشته و با ناتوانی ذهنی مرتبط است.
سلولهای بنیادی چیست و چگونه کار میکنند؟
سلولهای بنیادی، سلولهای ویژهای هستند که میتوانند به سلولهای مختلف بدن تبدیل شوند و بافتهای آسیبدیده را بازسازی کنند. این سلولها از منابع گوناگونی مانند مغز استخوان، خون بندناف یا حتی سلولهای جنینی به دست میآیند. عملکرد اصلی آنها، تنظیم سیستم ایمنی، کاهش التهاب و ترمیم سلولهای عصبی است. برای مثال، در بیماریهایی مانند اسکلروز چندگانه که سیستم ایمنی به اشتباه به بافتهای عصبی حمله میکند، سلولهای بنیادی میتوانند این حمله را متوقف کنند و به بازسازی کمک نمایند.
سلولهای بنیادی مزانشیمی که از بافتهای مختلف استخراج میشوند، نقش کلیدی در تنظیم ایمنی و ترمیم عصبی دارند. این سلولها میتوانند التهاب را کاهش دهند و حتی به بازسازی غلاف میلین اطراف اعصاب کمک کنند، که این امر برای درمان معلولیتهای ناشی از آسیبهای عصبی بسیار مهم است. در مطالعات اخیر، مشخص شده که این سلولها نه تنها ایمن هستند، بلکه میتوانند کیفیت زندگی بیماران را بهبود بخشند. تصور کنید که یک سلول کوچک بتواند یک معلولیت بزرگ را تغییر دهد – این همان جادوی سلولهای بنیادی است.
تاثیر سلولهای بنیادی بر اسکلروز چندگانه
اسکلروز چندگانه یا اماس، یکی از شایعترین بیماریهای خودایمنی سیستم عصبی مرکزی است که منجر به معلولیتهای جسمی و شناختی میشود. در مطالعهای که در لیتوانی انجام شد، ۲۴ بیمار با اماس فعال بالا تحت پیوند سلولهای بنیادی خونساز خودی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که ۸۴.۶ درصد بیماران بهبود در مقیاس ناتوانی گسترشیافته را تجربه کردند. همچنین، امتیاز آزمونهای شناختی مانند سرعت پردازش اطلاعات و یادگیری کلامی پس از ۱۲ ماه افزایش یافت. نرخ عود سالانه بیماری از ۴.۶ به ۰.۵ کاهش یافت، که این نشاندهنده کنترل بهتر بیماری است.
اما این تنها یک مطالعه نیست. پیشرفتهای اخیر در درمان با سلولهای بنیادی مزانشیمی برای اماس، شامل تنظیم ایمنی و ترمیم عصبی است. برای مثال، در سال ۲۰۲۵، یک بررسی نشان داد که این سلولها میتوانند رمیلیناسیون (بازسازی غلاف عصبی) را انجام دهند و نوروژنزیس (تولید سلولهای عصبی جدید) را افزایش بخشند. در یک مطالعه دیگر، پیوند سلولهای بنیادی خودی منجر به سرکوب تقریبا کامل عودها و کاهش پایدار پیشرفت ناتوانی شد. این درمانها به ویژه برای بیماران با اماس پیشرونده ثانویه مفید هستند، جایی که داروهای معمولی ناکارآمدند.
یک مورد جالب، استفاده از سلولهای بنیادی عصبی است که در سال ۲۰۲۵ پیشرفتهای جدیدی داشته. این سلولها میتوانند به درمان اماس پیشرونده کمک کنند و بافتهای آسیبدیده مغز را ترمیم نمایند. تصور کنید بیمارانی که سالها با ویلچر حرکت میکردند، پس از درمان بتوانند قدمهای کوچک بردارند – این تاثیر واقعی سلولهای بنیادی بر معلولیتهای جسمی است. همچنین، در درمان اماس عودکننده-بهبودیابنده، پیوند سلولهای بنیادی خونساز خودی به عنوان گزینه دوم خط درمانی پیشنهاد شده است. این روش سیستم ایمنی را بازنشانی میکند و خطر عود را کاهش میدهد.
سلولهای بنیادی و ناتوانی ذهنی
ناتوانی ذهنی، که اغلب با تاخیرهای رشدی همراه است، میتواند ناشی از جهشهای ژنتیکی باشد. در مطالعه دوم، یک جهش در آنزیم O-گلیکناک ترانسفراز شناسایی شد که با ناتوانی ذهنی مرتبط است. این جهش بر خودنوسازی سلولهای بنیادی جنینی تاثیر گذاشته و سطوح پروتئینهای کلیدی مانند Oct4 و Sox2 را کاهش میدهد، که این امر به اختلالات رشدی منجر میشود.
این ارتباط تایید شده است. برای مثال، در سال ۲۰۲۵، دانشمندان دانشگاه کالیفرنیا دیویس یک درمان ژنتیکی با سلولهای بنیادی برای سندرم آنجلمن (یک اختلال رشدی) آزمایش کردند. این درمان میتواند سلولهای عصبی را ترمیم کند و علائم مانند تاخیر گفتاری را بهبود بخشد. همچنین، مطالعات بر روی مدلهای حیوانی اختلال طیف اوتیسم نشان داده که پیوند سلولهای بنیادی میتواند عملکرد عصبی را بهبود دهد. یک کشف بزرگ در سال ۲۰۲۴، فعالسازی سلولهای بنیادی خفته عصبی بود که میتواند به درمان اختلالات رشدی مانند اوتیسم و ناتوانی یادگیری کمک کند.
در موارد ناتوانی ذهنی، سلولهای بنیادی میتوانند سلولهای مغزی آسیبدیده را جایگزین کنند و ارتباطات عصبی را تقویت نمایند. برای نمونه، در درمان اختلالات رشدی، سلولهای بنیادی چندتوان القایی استفاده میشوند تا مدلهای انسانی بیماری را ایجاد کنند و درمانهای جدیدی آزمایش شود. این رویکرد نه تنها به درک بهتر بیماری کمک میکند، بلکه راه را برای درمانهای شخصیسازیشده باز میکند. کودکان مبتلا به این معلولیتها اغلب با چالشهای اجتماعی روبرو هستند، اما سلولهای بنیادی میتوانند امید تازهای بیاورند.
پروژههای انجام شده و مطالعات موردی
پروژههای متعددی در جهان انجام شده که تاثیر سلولهای بنیادی بر معلولیتها را نشان میدهند. در یک مطالعه بر روی ۱۷ بیمار مبتلا به فلج مغزی، پیوند سلولهای بنیادی منجر به بهبود عملکرد حرکتی شد. بیماران توانستند مهارتهای حرکتی خود را افزایش دهند و استقلال بیشتری کسب کنند. در مورد دیگری، پس از آسیب نخاعی، پیوند سلولهای بنیادی بهبود حسی و حرکتی را به همراه داشت.
برای اوتیسم، مطالعات نشان میدهند که درمان با سلولهای بنیادی موفقیت ۹۰ درصدی در بهبود علائم دارد. یک مورد واقعی، بیمارانی هستند که پس از درمان، مهارتهای اجتماعیشان افزایش یافت. در اماس، یک مطالعه بینالمللی گزارش داد که پیوند سلولهای بنیادی پیشرفت ناتوانی را کند میکند. همچنین، در فلج مغزی، بررسیهای سیستماتیک نشاندهنده ایمنی و کارایی این درمان است.
داستانهای موفقیت مانند بیمار قلبی که با سلولهای بنیادی بهبود یافت، یا بیمار اماس که پیشرفت بیماریاش متوقف شد، الهامبخش هستند. این پروژهها نشان میدهند که سلولهای بنیادی نه تنها تئوری، بلکه در عمل موثر هستند.
برنامههای آینده و پروژههای در حال اجرا
آینده سلولهای بنیادی روشن است. در سال ۲۰۲۵، دانشگاه کالیفرنیا دیویس پروژهای برای درمان سندرم آنجلمن با سلولهای بنیادی ژنتیکی دارد. همچنین، پیشرفت در سلولهای بنیادی عصبی برای اماس پیشرونده ادامه دارد. برنامههای پیوند سلولهای بنیادی خونساز برای معلولیتها گسترش مییابد.
مرکز ویسمن در دانشگاه ویسکانسین بر روی درمان پارکینسون، سندرم داون و رت تمرکز دارد. آینده شامل چاپ سهبعدی بافتها و ویرایش ژنتیکی است. در درمان تاخیر رشدی، سلولهای بنیادی برای حمایت از رشد مغز و اعصاب استفاده میشود. انجمن بینالمللی تحقیقات سلولهای بنیادی با بیش از ۵۰۰۰ دانشمند، پروژههای جهانی را هدایت میکند.
این برنامهها میتوانند میلیونها نفر را از معلولیت نجات دهند. چالشهایی مانند ایمنی و هزینه وجود دارد، اما پیشرفتها ادامه دارد.
نتیجهگیری
سلولهای بنیادی انقلاب پزشکی هستند. از درمان اماس تا ناتوانی ذهنی، تاثیر آنها چشمگیر است. با پروژههای انجامشده و برنامههای آینده، امید به زندگی بهتر برای افراد معلول افزایش مییابد.
پایان مطلب./