تاریخ انتشار: پنجشنبه 13 مهر 1402
نقش سلول‌های ایمنی در بازسازی کبد
یادداشت

  نقش سلول‌های ایمنی در بازسازی کبد

مطالعات محققان نشان داد که سیستم ایمنی و عوامل آن در مبارزه با سلول‌های پیوندی مهم است.
امتیاز: Article Rating

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، کبد تنها عضوی است که می‌تواند در مدت کوتاهی پس از از دست دادن بافت، نسبت بافت به وزن اولیه خود را بازسازی کرده و به دست آورد. بازسازی ناکافی کبد در بیماران پس از هپاتکتومی نسبی یا پیوند کبد با پیوندهای جزئی کبد، اغلب منجر به نارسایی کبدی پس از هپاتکتومی یا سندرم سایز کوچک می‌شود. تقویت بازسازی کبد پس از آسیب کبدی ممکن است نتایج را بهبود بخشد و بقای بیمار را افزایش دهد. بازسازی کبد شامل تکثیر سلول‌های کبدی و گسترش سلول‌های پیش ساز کبدی و تمایز به سلول‌های کبدی است. سیستم ایمنی بدن به شدت در بازسازی کبد نقش دارد. 


بازسازی جبرانی و بازسازی با واسطه سلول‌های پیش ساز
بازسازی جبرانی کبد با هیپرپلازی سلول‌های کبدی مشخص می‌شود. پس از هپاتکتومی جزئی (PHx)، تنها بخش باقیمانده کبد به نسبت وزن اصلی کبد به بدن منبسط می‌شود و ساختار قسمت‌های بریده شده دوباره رشد نمی‌کند. بازسازی جبرانی همچنین در مرحله ترمیمی آسیب حاد کبدی ناشی از تتراکلرید کربن (CCl4)، استامینوفن متوسط (APAP) و ایسکمی/پرفیوژن مجدد (I/R) مشاهده می‌شود. علاوه بر بازسازی جبرانی، بازسازی با واسطه سلول‌های پیش ساز کبدی (HPC) زمانی رخ می‌دهد که سلول‌های کبدی باقیمانده به دلیل از دست دادن بیش از حد سلول‌های کبدی و/یا سرکوب سیگنال دهی تکثیر سلولی کبدی، مانند آسیب شدید کبدی ناشی از دوز بالا، نتوانند اندازه اصلی کبد را بازیابی کنند. 


ماکروفاژها
ماکروفاژها به عنوان مهم‌ترین عوامل در بازسازی کبد شناخته شده‌اند. در کبد، ماکروفاژها عمدتاً شامل ماکروفاژهای ساکن کبد هستند که به عنوان سلول‌های کوپفر شناخته می‌شوند و ماکروفاژهای مشتق از مونوسیت‌ها به کار گرفته شده‌اند. در طی مراحل اولیه بازسازی کبد پس از PHx، سلول‌های کوپفر بازیگران کلیدی در آغاز تکثیر سلول‌های کبدی از طریق فاکتور نکروز تومور (TNF) α و اینترلوکین (IL)-6 هستند. کاهش سلول‌های کوپفر توسط کلودرونات کپسوله شده با لیپوزوم (CLDN) بازسازی کبد را با اختلال در بیان TNFα و IL-6 به تاخیر می‌اندازد. سلول‌های کوپفر همچنین می‌توانند سلول‌های اندوتلیال سینوسی کبدی (LSECs) را حذف کنند تا بازسازی کبد را تقویت کنند، و تخلیه آن باعث تجمع LSECهای پیر و اختلال در بازسازی کبد پس از PHx می‌شود.


گرانولوسیت‌ها
در میان گرانولوسیت‌ها، نوتروفیل‌ها به طور گسترده در بازسازی کبد مورد بررسی قرار گرفته‌اند. نوتروفیل‌ها به سرعت در موش‌ها و انسان‌ها پس از هپاتکتومی و آسیب وارد کبد می‌شوند. کاهش نوتروفیل‌ها با استفاده از آنتی بادی Gr-1، بازسازی کبد را پس از PHx به تاخیر می‌اندازد. موش‌هایی که به طور خاص فاقد گیرنده کموکاین موتیف نوتروفیل C-X-C (CXCR)2 هستند، که گیرنده کموکاین‌ها برای به‌کارگیری نوتروفیل‌ها است، در طول فاز بازسازی آسیب I/R کبدی دچار اختلال در تکثیر سلول‌های کبدی می‌شوند. پس از مرحله آسیب، تولید گونه‌های اکسیژن فعال نوتروفیل (ROS) و پاکسازی نوتروفیل‌های آپوپتوز، ماکروفاژهای مشتق از مونوسیت Ly6Chigh را تحریک می‌کنند تا به فنوتیپ ترمیمی Ly6Clow روی آورند. کاهش نوتروفیل‌ها از طریق آنتی بادی ضد Ly6G یا کمبود ژنتیکی NADPH اکسیداز 2 مانع از تبدیل فنوتیپی ماکروفاژها و بازسازی کبد می‌شود. علاوه بر این، تولید CSF-1 در نوتروفیل‌های پیر، بلوغ ماکروفاژهای ترمیمی را قادر می‌سازد تا به ترمیم کبد در آسیب حاد کبدی ناشی از مصرف بیش از حد APAP کمک کند. برای تشکیل یک ریزمحیط احیاکننده، نوتروفیل‌های به کار گرفته شده همچنین کاتلیسیدین تولید می‌کنند تا فاگوسیتوز بقایای سلول‌های نکروزه را به شیوه‌ای اتوکرین در فاز ترمیمی اولیه پس از مصرف بیش از حد APAP تقویت کنند.


پلاکت‌ها
هجوم پلاکت‌ها به کبد در موش 5 دقیقه و در انسان 1.5 ساعت بعد از PHx رخ می‌دهد. گزارش شده است که فیبرینوژن داخل کبدی و فاکتور فون ویلبراند باعث تجمع پلاکت در کبد پس از PHx شده و تحریک بازسازی کبد را تحریک می‌کند. ترومبوسیتوپنی ناشی از آنتی بادی ضد پلاکت موش یا مهار فعالیت پلاکتی از طریق کلوپیدوگرل باعث کاهش بازسازی کبد پس از PHx و آسیب حاد کبدی می‌شود. در مقابل، ترومبوسیتوز ناشی از فاکتور رشد و نمو مگاکاریوسیت انسانی نوترکیب پگیله شده یا تزریق پلاکتی باعث افزایش بازسازی کبد در جوندگان می‌شود.


سلول‌های دندریتیک
DCها در خون در گردش بیماران پس از هپاتکتومی ماژور کاهش می‌یابند، که بر استخدام DCها در کبد پس از هپاتکتومی دلالت می‌کند، که در مدل موش PHx مشاهده شده است. تجویز لیگاند تیروزین کیناز 3 گیرنده DC poietin Fml به طور چشمگیری تعداد DCهای کبدی را افزایش می‌دهد و بازسازی کبد را پس از PHx تقویت می‌کند که احتمالاً شامل مدولاسیون ایمنی با واسطه استروژن می‌شود. پس از I/R کبدی، DCهای مشتق از مونوسیت به روشی وابسته به EP3 به مرز بین نواحی آسیب‌دیده و آسیب‌دیده وارد می‌شوند. 


سلول‌های لنفوئیدی ذاتی
ILC ها لنفوسیت‌هایی هستند که نوع گیرنده‌های آنتی ژن تطبیقی را که روی سلول‌های B و T بیان می‌شوند، بیان نمی‌کنند. در حال حاضر، ILC ها بر اساس توسعه خود به پنج زیر مجموعه طبقه بندی می‌شوند: سلول‌های کشنده طبیعی (NK)، ILC1s، ILC2s، ILC3s، و سلول‌های القاء کننده بافت لنفاوی (LTi). در میان این انواع سلول، سلول‌های NK اغلب در بازسازی کبد مورد بررسی قرار می‌گیرند. پیشنهاد می‌شود که سلول‌های NK بعد از PHx به صورت پویا افزایش یافته و اینترفرون (IFN)γ را برای کشتن سلول‌های کبدی در حال بازسازی بیان کنند. کاهش NK توسط آنتی بادی asialo GM-1 می‌تواند بازسازی کبد را پس از PHx در موش افزایش دهد.


سلول‌های T کشنده طبیعی
در موش‌هایی که تحت PHx قرار می‌گیرند، سلول‌های NKT به عنوان منبع اصلی IL-4 برای ترویج بازسازی کبد نشان داده شده است. این مطالعه این سوال را مطرح می‌کند که IL-4 مشتق از کدام سلول (سلول‌های NKT در مقابل ائوزینوفیل‌ها) در بازسازی کبد اهمیت بیشتری دارد. بنابراین، این مطالعات نیاز به ارزیابی بیشتر و تایید یافته‌ها دارند. با این حال، یک مطالعه قبلی نشان داد که در مقایسه با سلول‌های NK، سلول‌های NKT تنها نقش جزئی در بازسازی طبیعی کبد داشتند. علاوه بر این، موش‌های ناک اوت CD1d با کمبود سلول NKT نشان داده‌اند که پس از PHx بازسازی طبیعی کبد را نشان می‌دهند.


سلول‌های B و T
حتی اگر سلول‌های B و T احتمالاً در پاسخ HPC دخالت ندارند، آن‌ها به عنوان شرکت‌کنندگان پیش‌سازنده در کبد گزارش شده‌اند. کاهش سلول‌های B، CD4+ T، CD8+ T یا γδT در موش‌های Jh−/−، Cd4−/− یا CD4، درمان‌شده با آنتی‌بادی Cd8−/− یا CD8، یا TCRδ−/− باعث اختلال در کبد می‌شود. از نظر مکانیکی، لنفوکسین β (LTβ) با واسطه سلول‌های B و T باعث بازسازی کبد می‌شود زیرا مسدود شدن گیرنده آن، LTβR، که می‌تواند بر روی سلول‌های کبدی بیان شود، بازسازی کبد را پس از PHx متوقف می‌کند. با این حال، اینکه کدام LTβ مشتق از سلول برای بازسازی کبد حیاتی تر است، باید بیشتر مورد بررسی قرار گیرد. سلول‌های γδT IL-22 و IL-17 را به روشی وابسته به دکتین-1 تولید می‌کنند و مستقیماً میتوز هپاتوسیت را القا می‌کنند و علاوه بر ارتقای فنوتیپ احیاکننده در لکوسیت‌های کبدی (سلول‌های NK، NKT و کوپفر)، به ترتیب از بازسازی کبد حمایت می‌کنند.
بازسازی کبد یک فرآیند هماهنگ و پیچیده است که سلول‌های ایمنی متنوعی را در بر می گیرد. در حالی که پیشرفت‌های قابل توجهی در درک مکانیسم‌های اساسی سیستم ایمنی در بازسازی کبد انجام شده است، سوالات زیادی بی پاسخ مانده است. اولا، اگرچه بسیاری از مطالعات فاز بازسازی را مورد بررسی قرار داده‌اند، نقش سلول‌های ایمنی در خاتمه بازسازی کبد نیاز به بررسی بیشتر دارد. ثانیاً، با پیشرفت‌های scRNAseq، کشف ناهمگنی سلول‌های ایمنی و روشن کردن عملکردهای خاص آن‌ها در بازسازی کبد بسیار ارزشمند است. ثالثاً، استفاده از فناوری‌های فضایی از جمله رونویسی فضایی می‌تواند بینش‌هایی را در مورد تعامل بین سلول‌های ایمنی، پهنه‌بندی کبد و بازسازی کبد ارائه دهد. علاوه بر این، در حالی که مطالعات قبلی عمدتاً بر روی بازسازی کبد ناشی از هپاتکتومی و آسیب حاد کبد متمرکز شده‌اند، نیاز به تحقیقات بیشتری در مورد بازسازی/ترمیم کبد در بیماری‌های مزمن کبدی، مانند سیروز و بیماری‌های کبد چرب وجود دارد. 
پایان مطلب/.
 

ثبت امتیاز
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.
ارسال نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

کلیدواژه
کلیدواژه