تاریخ انتشار: ﺳﻪشنبه 06 آبان 1404
چسبندگی ذرات آلاینده‌ هوا به گلبول‌های قرمز
یادداشت

  چسبندگی ذرات آلاینده‌ هوا به گلبول‌های قرمز

ذرات آلاینده می‌توانند وارد جریان خون شده و با چسبیدن به گلبول‌های قرمز، خطر التهاب و اختلالات قلبی‌عروقی را افزایش دهند.
امتیاز: Article Rating

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، در سال‌های گذشته همواره تصور می‌شد که اثر اصلی آلودگی هوا محدود به دستگاه تنفسی است و ذرات معلق عمدتاً با التهاب مجاری هوایی و آسیب به بافت ریه مرتبط هستند. اما نتایج تازه‌ای که توسط گروهی از پژوهشگران منتشر شده، نگاه کلاسیک را زیر سؤال برده و نشان داده است که ذرات حاصل از تردد وسایل نقلیه نه‌تنها وارد شش‌ها می‌شوند، بلکه از سدهای بیولوژیکی عبور کرده و خود را به جریان خون می‌رسانند. این یافته زمانی اهمیت دوچندان پیدا می‌کند که مشخص شده این ذرات به سطح گلبول‌های قرمز می‌چسبند و احتمالاً رفتار همودینامیکی و ایمنی بدن را تحت تأثیر قرار می‌دهند. مشاهده مستقیم این چسبندگی در نمونه‌های انسانی زنده، نشان می‌دهد که مسیر انتقال آلاینده‌ها از هوای خیابان تا عروق خونی کوتاه‌تر و خطرناک‌تر از چیزی است که پیش‌تر گمان می‌رفت.

 

رفتار غیرمنتظره گلبول‌های قرمز در مواجهه با ذرات آلاینده

گلبول‌های قرمز معمولاً به‌عنوان حاملان بی‌طرف اکسیژن شناخته می‌شوند و انتظار نمی‌رود ارتباطی مستقیم با سیستم ایمنی یا مواد خارجی پیدا کنند. با‌این‌حال، بررسی‌های جدید نشان می‌دهد که سطح این سلول‌ها می‌تواند به مکان اتصال ذرات مایکروسکوپی تبدیل شود. این مسئله از دو جهت نگران‌کننده است؛ نخست اینکه وجود ذرات روی غشای گلبول قرمز می‌تواند انعطاف‌پذیری آن را کاهش دهد و مسیر حرکت در مویرگ‌های باریک را دشوارتر کند، موضوعی که ارتباط احتمالی با افزایش خطر لخته‌شدن خون دارد. دوم اینکه گلبول‌های قرمز ممکن است ناخواسته به‌عنوان حامل آلاینده در سراسر بدن عمل کرده و ذرات جذب‌شده را به بافت‌هایی برسانند که در حالت عادی در معرض چنین ترکیباتی نیستند. در کنار این موضوع، پژوهش موازی دیگری که بر روی کارگران معادن انجام شده نشان داده است که تماس مزمن با ذرات سیلیس نیز منجر به تغییر بار الکتریکی سطح گلبول‌ها شده و آن‌ها را در برابر چسبندگی پروتئین‌های التهابی مستعدتر می‌کند.

 

نقش احتمالی سیستم ایمنی در تشدید آسیب‌های قلبی و عروقی

چسبیدن ذرات آلاینده به سلول‌های خونی تنها یک پدیده فیزیکی ساده نیست. پژوهشگران حدس می‌زنند که حضور این ذرات بر سطح گلبول قرمز، باعث می‌شود سلول‌های ایمنی آن را به‌عنوان عامل غیرطبیعی شناسایی کنند. در چنین شرایطی، احتمال دارد ماکروفاژها و نوتروفیل‌ها به‌جای تمرکز بر عوامل بیماری‌زا، به سلول‌های خونی حمله کرده و فرآیند التهابی درون‌عروقی را آغاز کنند. این روند در درازمدت می‌تواند مسیرهای منتهی به تصلب شرایین را فعال کند. مطالعه مشابهی که در مورد ذرات ناشی از احتراق زیست‌توده انجام شده بود، نشان داده است که قرار گرفتن در معرض دود حاصل از سوختن چوب نیز منجر به افزایش مارکرهای التهابی در خون شده و به‌خصوص در افرادی که سابقه مشکلات قلبی دارند، با افزایش بستری‌های اورژانسی همراه بوده است. این نتایج نشان می‌دهد که منشأ آلودگی هرچند متفاوت باشد، اما الگوی اثرگذاری اغلب از یک مسیر مشترک یعنی تحریک سیستم ایمنی و برهم‌زدن تعامل طبیعی سلول‌های خونی عبور می‌کند.

 

چالش پایش بیولوژیکی آلودگی هوا

تا پیش‌از‌این، ارزیابی اثر آلودگی هوا بیشتر با تکیه بر اندازه‌گیری ذرات معلق در هوا یا بررسی عملکرد تنفسی افراد انجام می‌شد. اما با کشف حضور مستقیم ذرات روی سلول‌های خون، امکان استفاده از نشانگرهای بیولوژیکی دقیق‌تر مطرح شده است. اگر بتوان میزان چسبندگی ذرات به گلبول‌های قرمز یا حضور آن‌ها را در پلاسما به‌عنوان شاخصی کمی اندازه‌گیری کرد، شاید بتوان تخمین دقیق‌تری از میزان مواجهه واقعی افراد با آلودگی ارائه داد. این مسئله به‌خصوص برای گروه‌های حساس مانند کودکان، سالمندان یا کارکنانی که مجبورند در معابر پرترافیک فعالیت کنند، اهمیت ویژه‌ای دارد. البته هنوز روش‌های آزمایشگاهی برای سنجش روتین چنین شاخص‌هایی توسعه نیافته و بیشتر در سطح تحقیقاتی باقی مانده‌اند. با‌این‌حال، گزارش‌هایی از برخی آزمایشگاه‌های اروپایی منتشر شده که نشان می‌دهد استفاده از میکروسکوپ الکترونی با وضوح بالا می‌تواند برای مشاهده مستقیم این ذرات روی سطح سلول‌ها به‌کار گرفته شود.

 

تفاوت خطر بر اساس نوع ذرات و ترکیب شیمیایی

یکی از نکات کلیدی در تحلیل اثرات آلودگی این است که همه ذرات معلق رفتاری یکسان ندارند. ترکیبات ناشی از احتراق گازوئیل، بنزین، لاستیک و حتی گردوغبار جاده‌ای می‌توانند ترکیب شیمیایی متفاوتی داشته باشند و به‌همین دلیل میزان چسبندگی آن‌ها به گلبول‌های قرمز نیز ممکن است متغیر باشد. مطالعات اخیر نشان داده‌اند که ذرات غنی از فلزاتی مانند آهن و روی تمایل بیشتری برای اتصال به غشاهای فسفولیپیدی دارند، درحالی‌که ذرات حاوی ترکیبات آلی فرار بیشتر با پروتئین‌های پلاسما تعامل می‌کنند. این موضوع نشان می‌دهد که نمی‌توان تنها با توجه به جرم کلی ذرات معلق در هوا درباره خطر آن‌ها قضاوت کرد. مفهوم جدیدی که برخی پژوهشگران مطرح کرده‌اند، مفهوم «سمیت چسبندگی» است، به این معنا که میزان پتانسیل یک ذره برای چسبیدن به سلول‌های بدن شاید معیار بهتری برای ارزیابی خطر باشد تا صرفاً اندازه یا وزن آن.

 

پیامدهای بالینی و نگرانی‌های عمومی

اگرچه هنوز دستورالعمل‌های پزشکی رسمی درباره مدیریت بیماران در معرض چنین ذراتی تدوین نشده است، اما نتایج حاصل از این مطالعات نگرانی‌های جدی در میان جامعه پزشکی برانگیخته است. پزشکان قلب و عروق که پیش‌تر عمدتاً بر عواملی مانند فشارخون، چربی خون یا دیابت تمرکز داشتند، اکنون با متغیر جدیدی مواجه‌اند که خارج از کنترل مستقیم فرد است؛ یعنی کیفیت هوای محیط زندگی و کار. بسیاری از بیماران ممکن است بدون داشتن سبک زندگی ناسالم یا سابقه خانوادگی، تنها به‌دلیل زندگی در منطقه‌ای پرترافیک در معرض التهاب مزمن عروقی قرار گیرند. این مسئله ضرورت تدوین سیاست‌های جدی‌تر در حوزه حمل‌ونقل شهری را یادآوری می‌کند؛ چراکه کاهش آلودگی فقط به معنای آسم کمتر نیست، بلکه احتمالاً به معنای سکته قلبی و مغزی کمتر نیز هست.

 

پیشنهادهای کارشناسان برای کاهش مواجهه فردی

در حالی که انتظار برای اصلاح سیاست‌های کلان ممکن است زمان‌بر باشد، برخی توصیه‌های عملی برای کاهش مواجهه در سطح فردی مطرح شده است. استفاده از ماسک‌های با فیلتر ذرات ریز در محیط‌های پرتردد، بستن پنجره خودرو هنگام عبور از بزرگراه‌های شلوغ، پرهیز از فعالیت ورزشی سنگین در ساعات اوج ترافیک و استفاده از دستگاه‌های تصفیه هوا در منازل نزدیک معابر اصلی، از جمله این توصیه‌هاست. البته پژوهشگران تأکید می‌کنند که این اقدامات تنها می‌توانند بخشی از خطر را کاهش دهند و جایگزینی برای اقدامات ساختاری مانند بهبود کیفیت سوخت، توسعه حمل‌ونقل عمومی پاک و ایجاد فضاهای سبز گسترده‌تر نیستند.

 

لزوم بازنگری در استانداردهای سلامت محیطی

استانداردهای موجود برای سنجش آلودگی هوا عموماً مبتنی بر میانگین غلظت ذرات در یک منطقه هستند. با‌این‌حال، کشف حضور ذرات روی گلبول‌های قرمز نشان می‌دهد که مواجهه واقعی ممکن است با شرایط میکرو محیطی متفاوت باشد. برای مثال فردی که در کنار خیابان زندگی می‌کند، شاید در طول شبانه‌روز میانگین مشابهی با فردی که چند خیابان دورتر است داشته باشد، اما قرار گرفتن لحظه‌ای در معرض پیک آلایندگی هنگام عبور کامیون‌های سنگین می‌تواند تفاوت معناداری ایجاد کند. اگرچه هنوز مسیر دقیق انتقال، سرعت چسبندگی و مدت زمان ماندگاری ذرات آلاینده بر سطح گلبول‌های قرمز به‌طور کامل مشخص نشده است، اما وجود شواهد مستقیم از حضور آن‌ها در جریان خون کافی است تا فرض بی‌خطر بودن آلودگی هوا به‌طور جدی رد شود. شاید زمان آن رسیده که آلودگی هوا تنها به‌عنوان مسئله‌ای زیست‌محیطی یا تنفسی دیده نشود و در ردیف عوامل خطر قلبی-عروقی و ایمنی قرار گیرد. آنچه تا دیروز در حد فرضیه مطرح می‌شد، اکنون با شواهد عینی پشتیبانی شده و انکار آن به معنای چشم‌پوشی آگاهانه از واقعیتی است که در رگ‌های ما در حال رخ دادن است.

پایان مطلب./

ثبت امتیاز
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.
ارسال نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

کلیدواژه
کلیدواژه
دسته‌بندی اخبار
دسته‌بندی اخبار
Skip Navigation Links.