بارداری باعث تغییرات ساختاری مغز،مثل کاهش ماده خاکستری میشود که اثرات طولانیمدت بر سلامت روان مادر دارد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، بارداری دورهای از تغییرات فیزیولوژیکی و هورمونی عمیق در بدن زنان است که تأثیرات آن بر ساختار مغز بهتازگی مورد توجه قرار گرفته است. مطالعات مهمی در این زمینه، توسط محققان در سال اخیر، به بررسی تغییرات نورواناتومیکی مغز در طول بارداری پرداختهاند. این تحقیقات نشان میدهند که بارداری با کاهش حجم ماده خاکستری و افزایش یکپارچگی ماده سفید در مغز همراه است که میتواند با هورمونها و دلبستگی مادری مرتبط باشد.
کاهش ماده خاکستری و افزایش ماده سفید در دوران بارداری
مطالعه محققان، منتشرشده در مجله Nature Neuroscience در سال 2024، تغییرات ساختاری مغز را در طول بارداری بررسی کرده است. در این پژوهش، یک زن 38 ساله از سه هفته قبل از بارداری تا دو سال پس از زایمان تحت 26 اسکن MRI قرار گرفت. نتایج نشان داد که در طول بارداری، کاهش قابلتوجهی در حجم ماده خاکستری و ضخامت قشری در سراسر مغز رخ میدهد، درحالیکه یکپارچگی میکروساختاری ماده سفید افزایش مییابد. این تغییرات با افزایش سطوح هورمونهای استرادیول و پروژسترون در دوران بارداری همبستگی داشت. اگرچه پس از زایمان، حجم ماده خاکستری تا حدودی بهبود یافت، اما بهطور کامل به مقادیر پیش از بارداری بازنگشت.
مسیر U شکل تغییرات مغزی و ارتباط آن با دلبستگی مادری
در مطالعهای دیگر، منتشرشده در مجله Nature Communications در سال 2025، نشان داده شد که بارداری با تغییرات ساختاری در مغز همراه است که بهصورت یک مسیر U شکل ظاهر میشود. این تغییرات با هورمونها و دلبستگی مادری مرتبط هستند. بهطور خاص، در طول بارداری، برخی نواحی مغز دچار کاهش حجم میشوند، اما پس از زایمان، این کاهش حجم بهتدریج به حالت اولیه بازمیگردد. این تغییرات ساختاری ممکن است با تنظیمات هورمونی مرتبط با بارداری و نقش آنها در تقویت پیوند بین مادر و نوزاد مرتبط باشد.
تأثیرات بلندمدت تغییرات مغزی پس از بارداری
تحقیقات نشان میدهند که تغییرات مغزی مرتبط با بارداری میتوانند تا دو سال پس از زایمان ادامه یابند. مطالعهای که در مجله Nature Neuroscience منتشر شده است، نشان میدهد که تقریباً 80٪ از ماده خاکستری مغز در طول بارداری حدود 4٪ کاهش مییابد، اگرچه برخی نواحی پس از زایمان بهبود مییابند. این تغییرات مشابه آنهایی است که در دوران بلوغ مشاهده میشوند و میتوانند بر پیوند مادری و پاسخهای رفتاری مادر تأثیر بگذارند.
چالشها و مسیرهای پیش رو در درک تغییرات مغزی مرتبط با بارداری
با وجود پیشرفتهای اخیر در درک تغییرات نورواناتومیکی مرتبط با بارداری، هنوز سؤالات بسیاری باقی مانده است. بهعنوان مثال، مشخص نیست که این تغییرات چگونه بر رفتار و شناخت مادر تأثیر میگذارند و چه مکانیسمهای دقیقی در پس این تغییرات وجود دارد. همچنین، نیاز به مطالعات بیشتری برای بررسی تأثیر این تغییرات بر سلامت روانی مادران، از جمله خطر ابتلا به افسردگی پس از زایمان، احساس میشود.
نتیجهگیری: بارداری بهعنوان دورهای از تغییرات عمیق مغزی
مطالعات اخیر نشان میدهند که بارداری با تغییرات ساختاری قابلتوجهی در مغز همراه است که میتواند بر رفتار و پیوند مادری تأثیر بگذارد. این تغییرات، که شامل کاهش ماده خاکستری و افزایش یکپارچگی ماده سفید است، نشاندهنده پلاستیسیته مغزی در پاسخ به تغییرات هورمونی و فیزیولوژیکی دوران بارداری هستند. درک بهتر این تغییرات میتواند به بهبود سلامت روانی و جسمی مادران کمک کرده و راه را برای تحقیقات بیشتر در این زمینه هموار سازد.
تغییرات مغزی و نقش آن در عملکرد شناختی مادر
یکی از جنبههای کمتر مورد بحث در تغییرات مغزی دوران بارداری، تأثیر آن بر عملکردهای شناختی مانند حافظه و تصمیمگیری است. برخی مطالعات نشان میدهند که کاهش حجم ماده خاکستری در بخشهایی از مغز، مانند قشر پیشپیشانی، ممکن است به مشکلات خفیفی در تمرکز یا حافظه کوتاهمدت منجر شود، که گاهی به نام "مغز بارداری" شناخته میشود. با این حال، این تغییرات اغلب موقتی بوده و ممکن است نشاندهنده سازگاری مغز برای مدیریت بهتر وظایف جدید مادری باشد، مانند توجه بیشتر به نیازهای نوزاد.
پیوند میان تغییرات مغزی و احساسات مادرانه
تغییرات مغزی در دوران بارداری بهویژه در مناطقی که با پردازش هیجانی مرتبط هستند، مانند آمیگدال و قشر سینگولیت، قابل توجه است. این تغییرات ممکن است حساسیت مادر را به علائم نوزاد، مانند گریه یا حالات چهره، افزایش دهد. بهعبارتدیگر، مغز مادر ممکن است بهگونهای بازسازی شود که توانایی او برای شناسایی و پاسخ به نیازهای نوزاد تقویت شود. این تغییرات نهتنها برای بقای نوزاد حیاتی هستند بلکه پیوند عاطفی میان مادر و فرزند را نیز تقویت میکنند.
تغییرات مغزی و خطر ابتلا به افسردگی پس از زایمان
یکی دیگر از جنبههای مهم تغییرات نورواناتومیکی دوران بارداری، ارتباط آن با سلامت روانی است. شواهدی وجود دارد که نشان میدهد کاهش ماده خاکستری در مناطقی از مغز، مانند هیپوکامپ و قشر پیشپیشانی، ممکن است با افزایش خطر افسردگی پس از زایمان مرتبط باشد. این موضوع اهمیت حمایت روانی از مادران را در دوران بارداری و پس از زایمان برجسته میکند، زیرا تغییرات هورمونی و مغزی میتوانند تأثیرات مستقیمی بر سلامت روانی داشته باشند.
ابعاد تکاملی تغییرات مغزی دوران بارداری
از منظر تکاملی، تغییرات مغزی دوران بارداری ممکن است بخشی از سازگاریهای طبیعی بدن برای تضمین بقای نسل باشند. بهعنوان مثال، کاهش ماده خاکستری در نواحی مرتبط با پردازش اجتماعی، ممکن است به بهینهسازی منابع شناختی برای تمرکز بر نیازهای نوزاد کمک کند. این تغییرات نشاندهنده یک استراتژی تکاملی پیچیده است که مغز مادر را برای ایفای نقش حمایتی و مراقبتی تنظیم میکند.
چشماندازهای آینده برای تحقیق در زمینه مغز و بارداری
با پیشرفت فناوریهای تصویربرداری عصبی مانند fMRI، امکان بررسی دقیقتر تغییرات مغزی مرتبط با بارداری فراهم شده است. تحقیقات آینده میتوانند به شناسایی دقیقتر مکانیسمهای زیربنایی این تغییرات کمک کنند و اطلاعات بیشتری در مورد تأثیر آنها بر زندگی روزمره و سلامت مادران ارائه دهند. علاوهبراین، بررسی تفاوتهای فردی در واکنش مغز به بارداری، میتواند به توسعه راهبردهای جدید برای حمایت از مادران در این دوره حساس منجر شود. این یافتهها نشان میدهند که بارداری فراتر از یک فرآیند فیزیولوژیکی، دورهای از بازسازی عصبی پیچیده است که مغز مادر را برای تطبیق با نیازهای فرزندپروری آماده میکند. درک بهتر این تغییرات میتواند به طراحی مداخلات هدفمند برای حمایت از سلامت روانی و جسمی مادران کمک کند و مسیرهای جدیدی برای پژوهش در حوزه عصبشناسی و تکامل انسانی باز کند.
پایان مطلب./