تحقیقات اخیر نشان می دهد رسانههای اجتماعی تأثیرات عمیقی بر مغز افراد و سلامت روان آنها دارند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، در دنیای امروز، رسانههای اجتماعی به بخش جداییناپذیر زندگی روزمره تبدیل شدهاند. از توییتر و اینستاگرام گرفته تا فیسبوک و تیکتاک، افراد بهطور مداوم با این پلتفرمها در ارتباط هستند. این رسانهها نه تنها تأثیرات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی گستردهای دارند، بلکه نقش قابلتوجهی در تغییرات فیزیولوژیکی مغز نیز ایفا میکنند. محققان بهتازگی بهطور فزایندهای بر تأثیر این رسانهها بر عملکرد مغز و ایجاد اختلالات روانی مانند اضطراب اجتماعی، افسردگی و احساس تنهایی تمرکز کردهاند. بررسیها نشان میدهند که استفاده بیشازحد از این پلتفرمها میتواند بر نحوه تعامل افراد با دیگران و همچنین بر عملکرد عصبی مرتبط با پردازش اجتماعی تأثیر منفی بگذارد.
رسانههای اجتماعی و اختلالات مغزی افراد
محققان به بررسی رابطه میان استفاده از رسانههای اجتماعی و تغییرات در عملکرد مغز اجتماعی پرداختهاند. این تأثیرات بهویژه در زمینههای شناختی و اجتماعی مغز قابلمشاهده است. براساس یافتهها، افراد با استفاده بیشازحد از رسانههای اجتماعی در معرض خطر کاهش تواناییهای اجتماعی در دنیای واقعی قرار دارند. از جمله این مشکلات، اضطراب اجتماعی، کاهش تعاملات رو در رو و در نهایت افسردگی اجتماعی است. در برخی موارد، افراد ممکن است بهدلیل تعاملات مصنوعی و غیرواقعی در این رسانهها، احساس تنهایی و انزوا را تجربه کنند. این تغییرات در عملکرد مغز اجتماع ناشی از محرکهای دیجیتال مداوم است که مغز انسان برای پردازش آنها طراحی نشده است. بهطور خاص، تحلیلهای مربوط به رسانههای اجتماعی نشان میدهند که این پلتفرمها میتوانند باعث ایجاد احساسات منفی مانند ترس از دست دادن (FOMO) و مقایسههای اجتماعی مکرر شوند. این عوامل میتوانند منجر به اضطراب و استرسهای روانی شوند که در زندگی روزمره افراد بروز میکند. درنتیجه، محققان بر اهمیت بررسی اثرات طولانیمدت استفاده از رسانههای اجتماعی بر ساختار و عملکرد مغز تأکید کردهاند.
اثر رسانههای اجتماعی بر روابط انسانی و تعاملات اجتماعی
رسانههای اجتماعی نه تنها بر احساسات فردی تأثیر میگذارند، بلکه نحوه تعاملات اجتماعی در دنیای واقعی را نیز تحت تأثیر قرار میدهند. تحقیقات نشان میدهند که افراد که بهطور مداوم از پلتفرمهای دیجیتال استفاده میکنند، ممکن است در برخورد با دیگران دچار مشکلاتی مانند کاهش تماس چشمی و کاهش مهارتهای ارتباطی شوند. این اختلالات میتوانند موجب تضعیف روابط انسانی و اجتماعی در محیطهای فیزیکی شوند. بهویژه در جوانان، این مشکلات میتواند باعث کاهش مشارکت در فعالیتهای گروهی و تحصیلی گردد. ازسویدیگر، افرادی که از رسانههای اجتماعی بهطور معقول استفاده میکنند، میتوانند از این پلتفرمها بهعنوان ابزارهایی برای تقویت روابط خود و دستیابی به اهداف اجتماعی بهرهمند شوند.
رسانههای اجتماعی و تأثیرات روانشناختی در سنین مختلف
پژوهشها نشان دادهاند که تأثیر رسانههای اجتماعی بر سلامت روان ممکن است در سنین مختلف بهطور متفاوتی احساس شود. در نوجوانان و جوانان، که در حال شکلدهی هویت اجتماعی خود هستند، رسانههای اجتماعی میتوانند بر شکلگیری اعتماد به نفس و تصورات خودارزشمندی تأثیر بسزایی داشته باشند. این تأثیرات معمولاً منفی است و بهویژه در شرایطی که افراد در معرض فشارهای اجتماعی و مقایسههای دیجیتالی قرار دارند، احساسات اضطراب و افسردگی بهطور فزایندهای افزایش مییابد. در بزرگسالان، این تأثیرات معمولاً بهصورت استرس مزمن و احساس نارضایتی از زندگی نمایان میشود. این مسئله در صورتی که بهطور مداوم ادامه یابد، میتواند منجر به اختلالات روانی جدیتر مانند افسردگی و اضطراب اجتماعی شود.
دوراهی رسانههای اجتماعی: تأثیرات منفی و فرصتهای مثبت
اگرچه استفاده از رسانههای اجتماعی بهطور معمول با چالشها و تأثیرات منفی همراه است، پژوهشگران تأکید دارند که این رسانهها میتوانند در صورت استفاده مناسب به ابزاری مثبت تبدیل شوند. رسانههای اجتماعی در ارتقای ارتباطات بینفردی و تقویت روابط اجتماعی در مواقعی که ارتباطات فیزیکی محدود است، میتوانند نقش مهمی ایفا کنند. در دوران پاندمی COVID-19، استفاده از پلتفرمهای دیجیتال برای حفظ ارتباطات اجتماعی به ابزاری حیاتی تبدیل شد.
ازسویدیگر، یکی از راهحلهای پیشگیرانه برای کاهش اثرات منفی رسانههای اجتماعی، آگاهیرسانی در مورد استفاده متعادل از این پلتفرمها است. دراینراستا، پژوهشگران پیشنهاد میدهند که افراد برای حفظ سلامت روان خود، از ابزارهای دیجیتال بهطور معقول و هدفمند استفاده کنند. در کنار این، گنجاندن آموزشهایی برای استفاده صحیح از رسانههای اجتماعی و پرورش مهارتهای اجتماعی در دنیای واقعی میتواند به افراد کمک کند تا از تأثیرات منفی آنها بر ذهن و مغز جلوگیری کنند.
اثرات رسانههای اجتماعی بر احساسات و رفتارهای اجتماعی
رسانههای اجتماعی بهویژه از نظر تقویت یا تخریب احساسات اجتماعی افراد تأثیر زیادی دارند. در حقیقت، یکی از بزرگترین چالشهای این رسانهها، احساساتی مانند انزوا و تنهایی است که بهطور فزایندهای در میان کاربران احساس میشود. مطالعات نشان میدهند که مصرف بیوقفه محتوای اجتماعی میتواند منجر به افزایش اضطراب، افسردگی و کاهش خودارزشمندی شود. این احساسات ممکن است بهویژه در نوجوانان و جوانان که در حال شکلدهی هویت اجتماعی خود هستند، بیشتر بروز کنند. بهعلاوه، رسانههای اجتماعی میتوانند شرایطی را ایجاد کنند که در آن افراد به طور مداوم با یکدیگر مقایسه شوند. این مقایسههای اجتماعی اغلب بر اساس تصاویر و محتوای منتشرشده از زندگیهای شخصی، بهویژه در پلتفرمهایی مانند اینستاگرام و فیسبوک، صورت میگیرد. این تصاویر که معمولاً تصاویری از بهترین لحظات زندگی هستند، باعث میشوند که افراد احساس کنند زندگی واقعیشان کمتر از دیگران است. این مقایسهها میتوانند به کاهش اعتماد به نفس و بروز علائم افسردگی منجر شوند.
پیشنهادات برای کاهش اثرات منفی رسانههای اجتماعی
در جهت مقابله با اثرات منفی رسانههای اجتماعی بر مغز و رفتارهای اجتماعی، محققان پیشنهاداتی را ارائه دادهاند. اولاً، آموزش عمومی درباره تأثیرات منفی رسانههای اجتماعی و چگونگی مدیریت صحیح استفاده از آنها میتواند به افراد کمک کند تا از آسیبهای روانی جلوگیری کنند. ثانیاً، ارائه مشاورههای روانشناختی برای افرادی که دچار مشکلات روانی مرتبط با رسانههای اجتماعی هستند، بهویژه نوجوانان و جوانان، میتواند به بهبود سلامت روان کمک کند. علاوهبراین، پژوهشگران پیشنهاد میدهند که ایجاد ابزارهای دیجیتال که به طور خودکار استفاده از رسانههای اجتماعی را محدود کنند، میتواند به افراد کمک کند تا از افراط در استفاده از این پلتفرمها جلوگیری کنند.
نتیجهگیری
درنهایت، رسانههای اجتماعی میتوانند هم تأثیرات مثبت و هم منفی بر مغز اجتماعی و سلامت روان داشته باشند. با توجه به رشد روزافزون استفاده از این پلتفرمها، لازم است که پژوهشگران و متخصصان سلامت روان بهطور مستمر تأثیرات آنها را بررسی کرده و راهکارهایی برای کاهش اثرات منفی آنها توسعه دهند. از طرفی، استفاده متعادل و هدفمند از رسانههای اجتماعی میتواند به تقویت ارتباطات اجتماعی و بهبود سلامت روان کمک کند. بههمین دلیل، آگاهی از اثرات این رسانهها و مدیریت صحیح استفاده از آنها اهمیت زیادی دارد.
پایان مطلب./