مطالعه مقطعی بر روی عوامل روانشناختی، خواب و سن در بیماران شیمیدرمانی
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نبیان، اختلال شناختی مرتبط با سرطان (CRCI) عارضهای شایع و مهم در بیماران سرطانی است که شامل نقص در حافظه، توجه و عملکردهای اجرایی میشود. منشأ چندعاملی آن شامل اثرات درمانهای آنکولوژیک، عوامل روانشناختی و پیری است – به ویژه در بزرگسالان مسنتر تأثیرگذار. تشخیص زودهنگام از طریق ارزیابی شناختی و روانشناختی کامل برای بهینهسازی مدیریت و حفظ کیفیت زندگی حیاتی است. این مطالعه توصیفی-همبستگی مقطعی با نمونهگیری راحتی غیراحتمالی بیماران سرطانی دریافتکننده شیمیدرمانی در بیمارستان دانشگاهی سالامانکا اسپانیا از ژانویه ۲۰۲۳ تا فوریه ۲۰۲۵ انجام شد. شرکتکنندگان با ابزارهای معتبر ارزیابی عملکرد شناختی، شکستهای حافظه ذهنی، اضطراب و افسردگی و کیفیت خواب سنجیده شدند. تحلیلهای آماری شامل آزمونهای همبستگی، واریانس و مدلهای رگرسیون خطی چندمتغیره برای بررسی ارتباطات بین متغیرهای شناختی، روانشناختی و مرتبط با خواب بود. شرکتکنندگان (میانگین سن ۶۳٫۱۸ سال) حضور قابل توجه شکایات حافظه ذهنی و علائم اضطراب/افسردگی خفیف نشان دادند. عملکرد شناختی به طور منفی با اضطراب/افسردگی و اختلالات خواب همبستگی داشت. کیفیت خواب با افزایش سن بدتر شد و سن خود با کاهش شناختی و علائم روانشناختی ارتباط معنادار داشت. هیچ ارتباط معناداری بین اضطراب/افسردگی و کیفیت خواب یافت نشد. یافتهها CRCI را به عنوان وضعیتی چندعاملی تحت تأثیر پریشانی روانشناختی، کیفیت خواب و پیری تأیید میکنند. مطالعه بر اهمیت ارزیابی شناختی چندبعدی زودهنگام، به ویژه در بیماران مسنتر، برای مداخلات بهموقع تأکید دارد. ادغام اندازهگیریهای عینی و ذهنی همراه با ارزیابیهای عاطفی و خواب درک و مدیریت CRCI را افزایش میدهد و نهایتاً نتایج بیمار و کیفیت زندگی را بهبود میبخشد.
پیشرفتهای درمان سرطان و عوارض نوظهور
در دهههای اخیر پیشرفتهای قابل توجه در درمانهای آنکولوژیک پیشآگهی بسیاری از سرطانها را دگرگون کرده و بقای کلی بیماران را به طور قابل توجهی افزایش داده است. با این حال این افزایش بقا عوارض جدیدی از بیماری و درمانها را آشکار کرده که تأثیر عمیقی بر کیفیت زندگی بازماندگان دارد. در میان این عوارض اختلال شناختی مرتبط با سرطان (CRCI) به عنوان مشکلی بالینی فزاینده شناختهشده و مهم ظاهر شده است. این وضعیت چالش تشخیصی و درمانی قابل توجهی ایجاد میکند.
ویژگیهای اختلال شناختی مرتبط با سرطان
CRCI با تغییرات در عملکردهای شناختی بالاتر شامل حافظه اپیزودیک، توجه پایدار، سرعت پردازش اطلاعات و عملکردهای اجرایی مشخص میشود. این تغییرات میتواند استقلال و عملکرد بیماران را در حین و پس از درمان آنکولوژیک تحت تأثیر قرار دهد. دیدگاه غالب که توسط تحقیقات گسترده حمایت میشود شیمیدرمانی سنتی را عامل اصلی مرتبط با این نقصها میداند. اما مطالعات اخیر نشان دادهاند درمانهای سیستمیک غیرسیتوتوکسیک مانند هورموندرمانی، ایمونوتراپی و عوامل مولکولی هدفمند نیز به شروع و پیشرفت اختلال شناختی کمک میکنند. این مشاهده اتیوپاتوژنز چندعاملی را پیشنهاد میکند که هنوز در حال روشنسازی است. تعامل بین عوامل بیولوژیکی، روانشناختی و اجتماعی-جمعیتی لایههای پیچیدگی اضافه میکند که درک جامع و مدیریت بالینی مؤثر را دشوار میسازد.
شیوع و اهمیت بالینی CRCI
مطالعات متعدد شیوع بالای اختلال شناختی مرتبط با سرطان در بیماران تحت شیمیدرمانی را مستند کردهاند. گزارش شده حدود ۷۵ درصد بیماران شکایات شناختی ذهنی در حین یا پس از درمان تجربه میکنند در حالی که حدود ۲۸ درصد اختلال شناختی عینی نشان میدهند. در گروههای خاص مانند بیماران سرطان پستان تا ۴۵ درصد نقص شناختی قابل اندازهگیری با آزمونهای نوروسایکولوژیک داشتهاند که به طور معناداری بالاتر از شیوع تخمینی در افراد سالم (۲۱ درصد) است. در مطالعه حاضر حدود ۲۰ درصد بیماران معیارهای اختلال شناختی خفیف (MCI) را طبق راهنماهای مؤسسه ملی پیری-آلزایمر برآورده کردند. این نتیجه با ۷٫۶ درصد جمعیت کنترل对比 معنادار دارد. این دادهها نه تنها فراوانی CRCI را نشان میدهند بلکه اهمیت بالینی آن را برجسته میکنند. در نتیجه نیاز فوری به تشخیص زودهنگام و استراتژیهای مدیریت خاص برای به حداقل رساندن تأثیر آن بر کیفیت زندگی و عملکرد روزانه بیماران سرطان تأکید میشود.
گروه آسیبپذیر بزرگسالان مسن
جمعیت به ویژه آسیبپذیر به CRCI بزرگسالان مسن هستند که بخش رو به رشدی از تشخیصهای سرطان جهانی را تشکیل میدهند زیرا بروز سرطان مستقیماً با سن مرتبط است و در افراد بالای ۶۰ سال به طور معناداری بالاتر است. در این گروه کاهش ذخیره شناختی، چندبیماری – شامل شرایط مزمن مانند فشارخون بالا و دیابت – و پلیفارماسی حساسیت به اثرات نوروسایکولوژیک سرطان و درمانهای آن را افزایش میدهد. با این حال اکثر آزمایشهای بالینی آنکولوژی این جمعیت را کمنمایندگی کردهاند که تعمیمپذیری یافتهها را محدود کرده و توسعه مداخلات خاص را مانع شده است. همزیستی عوامل پاتوفیزیولوژیک مشترک بین CRCI و پاتولوژیهای رایج در بزرگسالان مسن تفسیر بالینی نقصهای شناختی را پیچیدهتر میکند و نیاز به رویکرد میانرشتهای و سفارشی را برجسته مینماید.
ارتباط علائم روانشناختی و فیزیکی با CRCI
اختلال شناختی در بیماران سرطان نه تنها در آزمونهای نوروسایکولوژیک عینی ظاهر میشود بلکه ذاتاً با علائم روانشناختی و فیزیکی همزمان لینک است. اضطراب، افسردگی و اختلالات خواب شرایط شایعی در جمعیت سرطان هستند که بر شروع، شدت و پیشرفت CRCI تأثیر میگذارند و عملکرد شناختی و ادراک ذهنی بیماران را تحت تأثیر قرار میدهند. همزیستی این علائم میتواند تأثیر عملکردی را تقویت کند و نواحی شناختی کلیدی مانند حافظه کاری و عملکردهای اجرایی را مختل نماید که به نوبه خود استقلال، کیفیت خواب و بهزیستی عاطفی را مختل میکند. ارزیابی جامع این عوامل برای درک کامل پروفایل نوروسایکولوژیک بیماران سرطان ضروری است.
نیاز به ارزیابی چندبعدی
ارزیابی شناختی در بیماران سرطان نیاز به ترکیب ابزارهای نوروسایکولوژیک سازگار، مقیاسهای شکایت شناختی ذهنی و بیومارکرها دارد با توجه ویژه به ویژگیهای اجتماعی-جمعیتی و بالینی جمعیت به ویژه در بزرگسالان مسن. ارزیابی ادراک ذهنی بیماران از نقصهای شناختی خود نیز جزء اساسی است زیرا شکایات شناختی همیشه با عملکرد عینی همبستگی ندارند اما میتوانند بهزیستی روانشناختی و عملکردی را تحت تأثیر قرار دهند. به همین ترتیب گنجاندن پارامترهای مرتبط با کیفیت خواب، اضطراب و افسردگی اجازه ایجاد مدلهای پیشبینیکننده قویتر و شخصیسازیشده CRCI را میدهد.
طراحی و روششناسی مطالعه
مطالعه توصیفی-همبستگی مقطعی برای دستیابی به اهداف طراحی شد. حجم نمونه بر اساس دادههای جمعیت هدف و مطابق مطالعات مشابه تعیین شد. نمونهگیری راحتی غیراحتمالی از بخش آنکولوژی پزشکی و بیمارستان روز آنکو-هماتولوژی بیمارستان دانشگاهی سالامانکا اسپانیا بین ژانویه ۲۰۲۳ تا فوریه ۲۰۲۵ انجام شد. معیارهای ورود شامل تشخیص هیستوپاتولوژیک تأییدشده سرطان، بیمار بیمارستان، تحت شیمیدرمانی فعال، سن ۱۸ سال یا بالاتر، مشارکت داوطلبانه با رضایت آگاهانه امضاشده و مهارتهای کافی درک شفاهی و کتبی بود. معیارهای خروج شامل سرطان غیرفعال یا بازمانده بلندمدت، بیماری ترمینال یا مراقبت صرفاً تسکینی و عملکرد شناختی از پیش مختل تعریفشده به عنوان تشخیص بالینی شناختهشده هر وضعیتی مرتبط با اختلال شناختی بود.
ویژگیهای پایه شرکتکنندگان
نمونه نهایی شامل ۲۷۵ بیمار سرطان با سنین ۲۰ تا ۹۲ سال (میانگین ۶۳٫۱۸؛ انحراف استاندارد ۱۳٫۱۶) بود. ۴۴٫۴ درصد مرد و ۵۵٫۶ درصد زن بودند. از نظر سطح تحصیلات ۴۵٫۵ درصد آموزش ابتدایی، ۲۸٫۸ درصد متوسطه، ۲۴٫۴ درصد عالی و ۱٫۱ درصد بدون تحصیلات رسمی داشتند. شایعترین تشخیص سرطان پستان (۳۰ درصد)، تومورهای دستگاه گوارش (۱۷٫۷ درصد)، سرطان ریه (۱۶٫۶ درصد) و نئوپلاسمهای هماتولوژیک (۱۱٫۱ درصد) بود. ۸۳٫۳ درصد تنها شیمیدرمانی و ۱۶٫۷ درصد شیمیدرمانی با هورموندرمانی دریافت میکردند. میانگین امتیاز پرسشنامه شکستهای حافظه در زندگی روزمره ۱۵٫۵۷ (انحراف استاندارد ۱۱٫۶۷) بود که حضور شکستهای حافظه ذهنی تأثیرگذار بر زندگی روزانه را نشان میدهد. میانگین مقیاس اضطراب و افسردگی بیمارستانی ۱۰٫۰۷ (انحراف استاندارد ۶٫۰۷) بود. عملکرد شناختی میانگین ۴۰٫۵۶ (انحراف استاندارد ۱۲٫۳۷) و شاخص کیفیت خواب پیتسبورگ میانگین ۸٫۰۸ (انحراف استاندارد ۴٫۵۲) بود که تغییرات معنادار در کیفیت خواب را پیشنهاد میکند.
ارتباط اضطراب/افسردگی با عملکرد شناختی
همبستگی منفی متوسط و معنادار بین عملکرد شناختی و اضطراب/افسردگی یافت شد که نشاندهنده ارتباط پریشانی عاطفی با عملکرد شناختی پایینتر است.
تأثیر کیفیت خواب بر عملکرد شناختی
همبستگی منفی متوسط و بسیار معنادار بین کیفیت خواب و عملکرد شناختی یافت شد که نشاندهنده ارتباط خواب ضعیفتر با عملکرد شناختی پایینتر است. کیفیت خواب همچنین ارتباط قوی با سن داشت و فرضیه اختلالات خواب مرتبط با سن را تقویت کرد. جالب اینکه هیچ همبستگی معناداری بین اضطراب/افسردگی و کیفیت خواب یافت نشد که پیشنهاد میکند تغییرات خواب در این نمونه ممکن است بیشتر به عوامل بیولوژیکی یا مرتبط با درمان مربوط باشد تا پریشانی عاطفی.
ارتباط سن با کاهش شناختی
همبستگی بین سن و عملکرد شناختی ناچیز و غیرمعنادار بود. با این حال سن به طور معنادار با کیفیت خواب ضعیفتر و امتیازات اضطراب/افسردگی بالاتر مرتبط بود.
تحلیلهای رگرسیون و مقایسه گروهی
رگرسیون خطی چندمتغیره عملکرد شناختی را به عنوان متغیر وابسته با اضطراب/افسردگی، کیفیت خواب و سن به عنوان پیشبینیکنندهها بررسی کرد. مدل معنادار بود و ۲۱٫۲ درصد واریانس عملکرد شناختی را توضیح داد. کیفیت خواب و سن پیشبینیکنندههای منفی معنادار بودند در حالی که اضطراب/افسردگی در مدل چندمتغیره معنادار نبود. مدل دوم پیشبینیکنندههای کیفیت خواب را بررسی کرد و سن پیشبینیکننده مثبت قوی کیفیت خواب ضعیفتر بود. شرکتکنندگان به tertiles سنی تقسیم شدند و تفاوتهای معنادار در عملکرد شناختی، کیفیت خواب و پریشانی عاطفی با گروه مسنتر عملکرد ضعیفتر نشان داد.
پایان مطلب/.