یادداشت
میکروRNAها: کلید تشخیص زودهنگام سرطان ریه مرتبط با آزبست
بررسی جامع نقش میکروRNAها بهعنوان نشانگرهای زیستی نویدبخش
امتیاز:
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی بنیان، مطالعهای جامع که در مجله Pulmonology منتشر شده، نقش میکروRNAها (miRNAها) را بهعنوان نشانگرهای زیستی برای تشخیص زودهنگام و پیشآگهی سرطان ریه مرتبط با آزبست (LC) و مزوتلیومای بدخیم پلورال (MPM) بررسی کرده است. این مرور سیستماتیک و متاآنالیز، با جستوجو در پایگاههای دادهای مانند MEDLINE و EMBASE تا آوریل 2023، 27 مطالعه را تحلیل کرد. نتایج نشان داد که miR-126، miR-132-3p و miR-103a-3p از امیدبخشترین نشانگرهای تشخیصی برای MPM هستند، با دقت تشخیصی (AUC) بهترتیب 85٪، 73٪ و 50٪. برای پیشآگهی MPM، miR-197-3p با افزایش بقای بیماران مرتبط بود. در سرطان ریه، miR-126 و miR-222، همراه با miR-1254 و miR-574-5p، با تشخیص زودهنگام مرتبط بودند، اما هیچ miRNA برای پیشآگهی LC شناسایی نشد. این یافتهها بر پتانسیل miRNAها برای بهبود تشخیص و مدیریت این سرطانها تأکید میکنند، اما نیاز به مطالعات طولی گستردهتر برای تأیید نتایج و درک مکانیسمها وجود دارد.
چالش جهانی سرطان مرتبط با آزبست
آزبست همچنان یکی از عوامل اصلی مرگومیر ناشی از سرطانهای شغلی در جهان است و سالانه حدود 236 هزار مرگ را به خود اختصاص میدهد. سرطان ریه (LC) با 199 هزار مرگ و مزوتلیومای بدخیم پلورال (MPM) با 26.8 هزار مرگ، از مهمترین بیماریهای مرتبط با این ماده هستند. آزبست، که توسط آژانس بینالمللی تحقیقات سرطان (IARC) بهعنوان یک ماده سرطانزای قطعی شناخته شده، نه تنها در محیطهای کاری بلکه در خانهها و مناطق آلوده نیز خطرناک است. با وجود ممنوعیت استفاده از آزبست در 69 کشور، هنوز 125 میلیون نفر در معرض آن قرار دارند و به دلیل تأخیر طولانی (تا 60 سال) در بروز سرطان، بار بیماری در آینده نزدیک کاهش نخواهد یافت.
نیاز فوری به تشخیص زودهنگام
پیشآگهی LC و MPM، بهویژه در مراحل پیشرفته، ضعیف است؛ بقای متوسط MPM کمتر از یک سال است و درمان استاندارد مشخصی برای آن وجود ندارد. غربالگری با سیتیاسکن کمدوز پیشنهاد شده، اما هزینهبر بودن و دشواری در شناسایی گروههای پرخطر، اجرای آن را محدود کرده است. در این میان، نشانگرهای زیستی غیرتهاجمی مانند میکروRNAها (miRNAها) به دلیل حضور در مایعات بیولوژیکی مانند سرم و پلاسما و نقش در تنظیم فرآیندهای سلولی نظیر تکثیر و آپوپتوز، گزینههای امیدبخشی برای تشخیص زودهنگام و پیشآگهی هستند. این مطالعه با هدف ارزیابی این پتانسیل، شواهد موجود را بهصورت سیستماتیک بررسی کرد.
روششناسی دقیق مطالعه
این مرور سیستماتیک بر اساس دستورالعملهای کاکرین و PRISMA انجام شد و پایگاههای دادهای مانند MEDLINE، EMBASE، PubMed و کتابخانه کاکرین از سال 1990 تا آوریل 2023 جستوجو شدند. اصطلاحات مرتبط با «آزبست»، «سرطان ریه»، «مزوتلیوما» و «miRNAها» استفاده شد و جستوجوی ادبیات خاکستری نیز از طریق گوگل اسکالر انجام گرفت. پروتکل مطالعه در PROSPERO ثبت شد (CRD42023414412). از 331 مقاله شناساییشده، پس از حذف مقالات تکراری و اعمال معیارهای ورود و خروج، 27 مطالعه با کیفیت متوسط تا بالا (بر اساس مقیاس نیوکاسل-اتاوا) انتخاب شدند. متاآنالیز برای miRNAهایی که در حداقل دو مطالعه مشابه گزارش شده بودند، انجام شد و دقت تشخیصی با AUC محاسبه شد.
یافتههای کلیدی: نشانگرهای تشخیصی
از 27 مطالعه، اکثر آنها در اروپا (بهویژه ایتالیا) انجام شده و طراحی مورد-شاهدی بیمارستانی داشتند. miRNAها عمدتاً در سرم یا پلاسما بررسی شدند. برای MPM، miR-126، miR-132-3p و miR-103a-3p بهعنوان بهترین نشانگرهای تشخیصی شناسایی شدند. متاآنالیز نشان داد که miR-126 با AUC 85٪، miR-132-3p با 73٪ و miR-103a-3p با 50٪ دقت تشخیصی بالایی دارند. برای سرطان ریه، miR-126 (بهتنهایی یا همراه با miR-222)، miR-1254 و miR-574-5p با تشخیص زودهنگام مرتبط بودند. بهطور خاص، miR-1254 و miR-574-5p حتی ماهها پیش از تشخیص بالینی NSCLC شناسایی شدند، که پتانسیل آنها را برای غربالگری زودهنگام نشان میدهد.
نقش miRNAها در پیشآگهی
در زمینه پیشآگهی، miR-197-3p با افزایش بقای بیماران MPM مرتبط بود؛ بهطوریکه برای نوع اپیتلیوئید 13.5 ماه، سارکوماتوئید 7.9 ماه و دوفازی 12.4 ماه بقای بیشتری گزارش شد. همچنین، ترکیبی از شش miRNA (شامل miR-21-5p و miR-222-3p) با افزایش بقای 6.4 تا 57.2 ماه در MPM مرتبط بود. با این حال، هیچ miRNA برای پیشآگهی سرطان ریه شناسایی نشد، که نشاندهنده شکاف تحقیقاتی در این حوزه است. این تفاوت ممکن است به دلیل ماهیت خاص MPM باشد که تقریباً منحصراً به آزبست مرتبط است، برخلاف LC که عوامل متعددی در آن نقش دارند.
مزایای استفاده از miRNAها
miRNAها به دلیل دسترسی آسان در مایعات بیولوژیکی مانند خون و حتی بازدم (EBC)، گزینههای ایدهآلی برای بیوپسی مایع هستند. این مطالعه نشان داد که miRNAهای خاصی با حساسیت و ویژگی بالا (مثلاً miR-132-3p با حساسیت 86٪ و ویژگی 61٪) میتوانند بهعنوان ابزارهای غربالگری غیرتهاجمی عمل کنند. علاوه بر این، تنظیم افزایشی یا کاهشی برخی miRNAها با مراحل مختلف سرطان مرتبط بود، که میتواند به طبقهبندی خطر و برنامهریزی درمان کمک کند. این ویژگیها، miRNAها را به ابزاری بالقوه برای بهبود کیفیت زندگی و بقای بیماران تبدیل میکند.
چالشها و محدودیتها
با وجود نتایج امیدبخش، مطالعات بررسیشده محدودیتهایی داشتند. اکثر آنها نمونههای کوچک داشتند و تنها در مردان انجام شدند، که تعمیم نتایج به زنان را دشوار میکند. همچنین، تنوع در روشهای ارزیابی قرارگیری در معرض آزبست و عدم گزارش وضعیت سیگار کشیدن در برخی مطالعات، تحلیلها را پیچیده کرد. ناهمگونی در ماتریکسهای miRNA (سرم، پلاسما، یا بافت تومور) و فقدان استانداردسازی در آستانههای برش، مقایسهپذیری را کاهش داد. متاآنالیز نیز به دلیل تعداد محدود مطالعات مشابه، تنها برای چند miRNA ممکن بود. این محدودیتها نیاز به تحقیقات طولی و چندمرکزی را برجسته میکند.
مقایسه با سایر نشانگرهای زیستی
در مقایسه با روشهای سنتی مانند سیتیاسکن، miRNAها مزایای غیرتهاجمی بودن و هزینه کمتر را ارائه میدهند. برخلاف نشانگرهای دیگر مانند پروتئینها یا متابولیتها، miRNAها به دلیل پایداری در مایعات بیولوژیکی و نقش مستقیم در تنظیم ژن، دقت بیشتری دارند. با این حال، برخلاف غربالگریهای تصویربرداری که ساختارهای فیزیکی را نشان میدهند، miRNAها اطلاعات مولکولی ارائه میدهند که میتواند مکمل این روشها باشد. ترکیب miRNAها با تصویربرداری ممکن است دقت تشخیصی را بهطور قابل توجهی افزایش دهد، موضوعی که نیاز به بررسی بیشتر دارد.
آینده تحقیقات و کاربردهای بالینی
این مرور بر نیاز به مطالعات بزرگتر و طولی برای اعتبارسنجی miRNAها تأکید میکند. درک مکانیسمهای زیستی که چگونه miRNAها در پاسخ به آزبست تغییر میکنند، میتواند به توسعه درمانهای هدفمند منجر شود. علاوه بر این، استانداردسازی روشهای اندازهگیری miRNA و ایجاد پایگاههای داده جهانی میتواند مقایسهپذیری نتایج را بهبود بخشد. در آینده، miRNAها ممکن است در برنامههای غربالگری برای افراد در معرض آزبست ادغام شوند، بهویژه در کشورهایی که هنوز ممنوعیت کامل آزبست اجرا نشده است.
تأثیر بر سلامت شغلی
یافتههای این مطالعه پیامدهای مهمی برای سلامت شغلی دارد. شناسایی miRNAهای خاص میتواند به کارفرمایان و سیاستگذاران کمک کند تا برنامههای غربالگری مؤثرتری برای کارگران در معرض آزبست اجرا کنند. این امر بهویژه در صنایعی مانند ساختوساز و معدن، که قرارگیری در معرض آزبست هنوز شایع است، اهمیت دارد. با کاهش تأخیر در تشخیص، میتوان مداخلات زودهنگامی را اجرا کرد که شانس بقای بیماران را افزایش میدهد و هزینههای درمان را کاهش میدهد.
پایان مطلب/.