پیشرفتها در درمان HIV: سلولهای بنیادی و ژن درمانی نوید درمان قطعی را میدهند!
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، ویروس نقص ایمنی انسانی (HIV) همچنان یکی از چالشهای بزرگ سلامت جهانی است. با وجود پیشرفتهای چشمگیر در درمانهای دارویی، مانند درمان ضد رتروویروسی ترکیبی (cART)، که HIV را از یک بیماری کشنده به یک بیماری مزمن قابلکنترل تبدیل کرده، این درمانها هنوز درمانی قطعی ارائه نمیدهند. نیاز به مصرف مادامالعمر داروها، عوارض جانبی، و خطر ایجاد مقاومت دارویی، پژوهشگران را به جستجوی روشهای نوآورانهای مانند درمان با سلولهای بنیادی سوق داده است.
HIV چیست و چرا درمان آن چالشبرانگیز است؟
HIV ویروسی است که به سیستم ایمنی بدن، بهویژه سلولهای CD4 (نوعی گلبول سفید)، حمله میکند و توانایی بدن برای مبارزه با عفونتها را کاهش میدهد. اگر درمان نشود، HIV میتواند به سندرم نقص ایمنی اکتسابی (AIDS) منجر شود، که در آن سیستم ایمنی بهشدت ضعیف شده و بدن در برابر بیماریهای فرصتطلب آسیبپذیر میشود. طبق گزارش سازمان UNAIDS در سال 2022، حدود 38 میلیون نفر در جهان با HIV زندگی میکنند و روزانه حدود 3600 نفر به این ویروس مبتلا میشوند، که نیمی از این موارد در آفریقای زیرصحرا رخ میدهد.
درمان استاندارد HIV، یعنی cART، با مهار مراحل مختلف چرخه زندگی ویروس، از تکثیر آن جلوگیری میکند. این درمان باعث بهبود کیفیت زندگی بیماران، کاهش انتقال ویروس، و بازسازی نسبی سیستم ایمنی میشود. با این حال، cART معایبی دارد:
- نیاز به مصرف مادامالعمر: بیماران باید روزانه دارو مصرف کنند، که میتواند به خستگی درمانی و کاهش پایبندی به درمان منجر شود.
- عوارض جانبی: داروهای ضد رتروویروسی ممکن است عوارضی مانند مشکلات گوارشی، بیماریهای قلبیعروقی، یا اختلالات متابولیکی ایجاد کنند.
- مقاومت دارویی: تنوع ژنتیکی بالای HIV و سرعت تکثیر آن میتواند به ظهور سویههای مقاوم به دارو منجر شود.
- مخازن ویروسی نهان: HIV در سلولهای خاصی مانند سلولهای CD4 نهان میماند و حتی با cART از بین نمیرود. این مخازن در صورت قطع درمان میتوانند ویروس را دوباره فعال کنند.
به دلیل این چالشها، پژوهشگران به دنبال روشهایی هستند که نهتنها علائم HIV را کنترل کنند، بلکه به بهبودی پایدار یا حتی درمان کامل منجر شوند. یکی از امیدوارکنندهترین این روشها، استفاده از سلولهای بنیادی است.
سلولهای بنیادی و نقش آنها در درمان HIV
سلولهای بنیادی سلولهایی با توانایی تمایز به انواع مختلف سلولهای بدن هستند. در درمان HIV، این سلولها به دلیل قابلیت بازسازی سیستم ایمنی و امکان اصلاح ژنتیکی برای مقاومت در برابر ویروس، مورد توجه قرار گرفتهاند. سه رویکرد اصلی در این زمینه عبارتند از: پیوند سلولهای بنیادی خونساز (HSCT)، ژندرمانی، و ایمونوتراپی مبتنی بر سلول.
1. پیوند سلولهای بنیادی خونساز (HSCT)
پیوند سلولهای بنیادی خونساز شامل تزریق سلولهای بنیادی چندتوان از مغز استخوان، خون محیطی، یا خون بند ناف به بیمار است تا سیستم ایمنی او بازسازی شود. این روش در مواردی مانند درمان لوسمی یا لنفوم استفاده میشود، اما در درمان HIV نیز پتانسیل بالایی نشان داده است، بهویژه با استفاده از سلولهای اهداکننده دارای جهش CCR5 delta-32.
جهش CCR5 delta-32 یک تغییر ژنتیکی نادر است که پروتئین CCR5 (یکی از گیرندههایی که HIV برای ورود به سلولها استفاده میکند) را غیرفعال میکند. افرادی که این جهش را بهصورت هموزیگوس (از هر دو والد) دارند، بهطور طبیعی در برابر برخی سویههای HIV مقاوم هستند. دو مورد معروف، بیمار برلین و بیمار لندن، نشاندهنده موفقیت این روش هستند:
- بیمار برلین (تیموتی ری براون): در سال 2007، براون که به HIV و لوسمی میلوئید حاد مبتلا بود، پیوند سلولهای بنیادی از اهداکنندهای با جهش CCR5 delta-32 دریافت کرد. پس از پیوند، او درمان cART را قطع کرد و بیش از یک دهه بدون بازگشت ویروس HIV زندگی کرد. این اولین نمونه از بهبودی پایدار HIV بود.
- بیمار لندن: در سال 2019، فرد دیگری با شرایط مشابه تحت پیوند با سلولهای دارای جهش CCR5 قرار گرفت و پس از قطع cART، تا مدت طولانی ویروس در بدن او قابلتشخیص نبود.
مطالعهای که در سال 2024 در مجله Nature Medicine منتشر شد، مورد دیگری را گزارش کرد: یک بیمار 53 ساله که پس از پیوند سلولهای بنیادی با سلولهای اهداکننده CCR5 وحشی (بدون جهش delta-32) به مدت 32 ماه بدون بازگشت ویروس HIV باقی ماند. این نشان میدهد که حتی بدون جهش CCR5 delta-32، پیوند میتواند اثرات مثبتی داشته باشد، احتمالاً به دلیل جایگزینی کامل سیستم ایمنی بیمار با سلولهای اهداکننده و اثرات ایمونولوژیکی مانند بیماری پیوند علیه میزبان (GVHD)، که ممکن است سلولهای آلوده به HIV را از بین ببرد.
با این حال، HSCT چالشهایی دارد:
- خطرات و عوارض: پیوند میتواند عوارضی مانند عفونت، سمیت ارگانها، و GVHD ایجاد کند، که نیاز به درمانهای ایمونوساپرسیو طولانیمدت دارد.
- کمبود اهداکننده مناسب: جهش CCR5 delta-32 عمدتاً در افراد اروپای شمالی دیده میشود، که یافتن اهداکننده مناسب برای جمعیتهای متنوع را دشوار میکند.
- هزینه و پیچیدگی: این روش گران و نیازمند زیرساختهای تخصصی است، که دسترسی به آن را بهویژه در کشورهای کمدرآمد محدود میکند.
2. ژندرمانی
ژندرمانی رویکردی است که در آن سلولهای بیمار (مانند سلولهای CD4 یا سلولهای بنیادی خونساز) بهصورت آزمایشگاهی اصلاح ژنتیکی میشوند تا در برابر HIV مقاوم شوند یا توانایی مبارزه با ویروس را بهبود بخشند. فناوریهایی مانند CRISPR-Cas9 امکان ویرایش دقیق ژنها را فراهم کردهاند.
یکی از اهداف اصلی ژندرمانی، ایجاد جهش CCR5 delta-32 در سلولهای بیمار است. به عنوان مثال، در یک کارآزمایی بالینی فاز اول، سلولهای CD4 اصلاحشده با این جهش به بیماران تزریق شد و نتایج نشان داد که مخازن ویروسی کاهش یافته و سرکوب ویروسی طولانیمدت امکانپذیر است. ابزارهای دیگری مانند نوکلئازهای انگشت روی (ZFNs) نیز برای غیرفعال کردن ژن CCR5 استفاده شدهاند و نتایج مشابهی نشان دادهاند.
چالشهای ژندرمانی شامل موارد زیر است:
- اثرات غیرهدف: ویرایش ژن ممکن است به تغییرات ناخواسته در DNA منجر شود، که خطراتی مانند سرطانزایی را به دنبال دارد.
- پاسخ ایمنی: سیستم ایمنی ممکن است سلولهای اصلاحشده را بهعنوان خارجی شناسایی کرده و آنها را از بین ببرد.
- مخازن نهان: حتی با سلولهای مقاوم به HIV، مخازن ویروسی نهان همچنان مانع درمان کامل هستند. برای رفع این مشکل، ترکیب ژندرمانی با عوامل معکوسکننده نهفتگی (LRAs) در حال بررسی است، که ویروس نهان را فعال کرده و به سیستم ایمنی اجازه میدهد آن را هدف قرار دهد.
3. ایمونوتراپی مبتنی بر سلول
ایمونوتراپی مبتنی بر سلول شامل استفاده از سلولهای ایمنی مانند لنفوسیتهای T سیتوتوکسیک (CTLs) یا سلولهای T با گیرنده آنتیژن کایمریک (CAR) برای تقویت پاسخ ایمنی علیه HIV است. این روش بهویژه در هدفگیری سلولهای آلوده به HIV که از درمانهای سنتی فرار میکنند، نویدبخش است.
- CTLهای اختصاصی HIV: این سلولها برای شناسایی و از بین بردن سلولهای آلوده به ویروس آموزش داده میشوند. کارآزماییهای اولیه نشان دادهاند که تزریق این سلولها میتواند تکثیر ویروس را کنترل کرده و پیشرفت بیماری را به تأخیر بیاندازد.
- سلولهای CAR T: این سلولها بهصورت ژنتیکی مهندسی میشوند تا گیرندههایی بیان کنند که آنتیژنهای HIV، مانند گلیکوپروتئین gp120، را هدف قرار میدهند. کارآزماییهای بالینی نشان دادهاند که این سلولها میتوانند مخازن ویروسی را کاهش داده و کنترل ایمنی را بهبود بخشند.
چالشهای این روش شامل شناسایی سلولهای ایمنی با پتانسیل بالا، اطمینان از بقای طولانیمدت آنها در بدن، و مدیریت عوارضی مانند سندرم آزادسازی سیتوکین (CRS) است، که میتواند التهاب شدید ایجاد کند. ترکیب این روش با عوامل معکوسکننده نهفتگی و مهارکنندههای نقاط بازرسی ایمنی نیز در حال بررسی است تا اثربخشی آن افزایش یابد.
چشمانداز آینده
درمانهای مبتنی بر سلولهای بنیادی پتانسیل تغییر چشمانداز درمان HIV را دارند، اما برای تحقق این پتانسیل، باید موانع متعددی برطرف شوند:
- بهبود دسترسی: هزینههای بالا و پیچیدگی این روشها باید کاهش یابد تا برای بیماران در کشورهای کمدرآمد قابلدسترس شوند.
- افزایش ایمنی: تکنیکهای ویرایش ژن باید دقیقتر شوند تا اثرات غیرهدف کاهش یابد، و رژیمهای آمادهسازی برای پیوند باید ایمنتر شوند.
- کارآزماییهای گسترده: آزمایشهای بالینی بزرگمقیاس با جمعیتهای متنوع، از جمله کودکان و گروههای کمدرآمد، برای ارزیابی اثربخشی و ایمنی طولانیمدت ضروری است.
- ترکیب درمانی: ترکیب سلولهای بنیادی با سایر روشها، مانند آنتیبادیهای خنثیکننده گسترده (bnAbs)، واکسنهای درمانی، یا مهارکنندههای نقاط بازرسی ایمنی، میتواند اثربخشی را افزایش دهد.
نتیجهگیری
سلولهای بنیادی دریچهای به سوی آیندهای امیدوارکننده برای درمان HIV باز کردهاند. موفقیتهایی مانند بیماران برلین و لندن، همراه با پیشرفتهای اخیر در ژندرمانی و ایمونوتراپی، نشاندهنده پتانسیل این روشها برای دستیابی به بهبودی پایدار یا حتی درمان کامل است. با این حال، چالشهایی مانند هزینه، پیچیدگی، و نیاز به زیرساختهای پیشرفته همچنان مانع از دسترسی گسترده به این درمانها هستند. همکاری بین پژوهشگران، پزشکان، و نهادهای بینالمللی برای غلبه بر این موانع و تبدیل این نوآوریها به راهحلهای قابلاجرا برای میلیونها نفر مبتلا به HIV در سراسر جهان ضروری است. با ادامه تحقیقات و نوآوریها، امید به پایان دادن به همهگیری HIV بیش از پیش واقعی به نظر میرسد.
پایان مطلب./