استفاده از سلولهای بنیادی میتواند التهاب روده را کاهش داده و بافت آسیب دیده را در بیماران مبتلا به کرون ترمیم کند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، بیماری کرون یکی از شایعترین اختلالات التهابی روده است که میلیونها نفر در سراسر جهان را تحت تأثیر قرار میدهد. این بیماری با علائمی مانند درد شکم، اسهال مزمن، کاهش وزن و خستگی همراه است و میتواند کیفیت زندگی افراد را به شدت کاهش دهد. در سالهای اخیر، درمانهای نوینی مانند استفاده از سلولهای بنیادی امیدهای تازهای برای بیماران مقاوم به درمانهای سنتی ایجاد کرده است. این متن آموزشی به بررسی نقش سلولهای بنیادی در درمان بیماری کرون میپردازد و با نگاهی به مطالعات پیشبالینی و بالینی، پیشرفتهای اخیر را توصیف میکند.
بیماری کرون چیست؟
بیماری کرون، نوعی از بیماریهای التهابی روده (IBD)، است که سیستم ایمنی بدن به اشتباه به بافتهای روده حمله میکند. این بیماری میتواند هر بخشی از دستگاه گوارش را درگیر کند، اما اغلب روده کوچک و بزرگ را تحت تأثیر قرار میدهد. علائم آن شامل التهاب مزمن، زخمهای روده، فیستولها (کانالهای غیرطبیعی بین اندامها) و حتی انسداد روده است. طبق آمار، بیش از یک میلیون نفر در ایالات متحده به این بیماری مبتلا هستند و شیوع آن در کشورهای غربی رو به افزایش است.
علت دقیق بیماری کرون ناشناخته است، اما عوامل ژنتیکی، عفونتها و محیطی نقش مهمی دارند. درمانهای استاندارد شامل کورتیکواستروئیدها، داروهای ایمونومدولاتور و بیولوژیک مانند آنتیبادیهای ضد TNF-α است. با این حال، حدود ۲۵ درصد بیماران به این درمانها مقاوم هستند و نیاز به جراحی دارند. اینجا است که سلولهای بنیادی وارد میدان میشوند، به عنوان یک رویکرد بازساختی که نه تنها التهاب را کاهش میدهد، بلکه بافت آسیبدیده را ترمیم میکند.
سلولهای بنیادی: امید جدید برای درمان
سلولهای بنیادی سلولهایی هستند که قابلیت تبدیل به انواع سلولهای بدن را دارند و میتوانند بافتهای آسیبدیده را بازسازی کنند. در درمان بیماری کرون، دو نوع اصلی سلولهای بنیادی استفاده میشود: سلولهای بنیادی هماتوپوئتیک (HSC) که از مغز استخوان گرفته میشوند و سلولهای بنیادی مزانشیمی (MSC) که از بافتهای چربی، بند ناف یا مغز استخوان استخراج میشوند.
این سلولها خواص ضدالتهابی و ایمونومدولاتوری دارند، یعنی میتوانند سیستم ایمنی بیشفعال را آرام کنند و بافت روده را ترمیم نمایند. برای مثال، سلولهای بنیادی مزانشیمی ها میتوانند به محل التهاب مهاجرت کنند، فاکتورهای رشد ترشح کنند و سلولهای ایمنی مانند ماکروفاژها را به سمت حالت ترمیمی هدایت کنند. مطالعات نشان دادهاند که این سلولها میتوانند طول روده را افزایش دهند، امتیاز هیستوپاتولوژیک را کاهش دهند و سطح آنزیمهای التهابی مانند میلوپروکسیداز را پایین بیاورند.
مطالعات پیشبالینی: پایههای موفقیت
در آزمایشهای حیوانی، سلولهای بنیادی نتایج چشمگیری نشان دادهاند. محققان با استفاده از مدلهای موشی و موش صحرایی بیماری کرون، اثرات سلولهای بنیادی مزانشیمی ها را بررسی کردهاند. در این مطالعات، شاخص فعالیت بیماری (DAI) در گروههای دریافتکننده سلولهای بنیادی به طور قابل توجهی کاهش یافت. برای مثال، در موشها، تفاوت میانگین استاندارد (SMD) برای طول روده ۲.۸۴ بود که نشاندهنده بهبود ساختاری است.
این مطالعات پیشبالینی پایهای برای آزمایشهای انسانی فراهم کردهاند و نشان میدهند که تزریق سلولهای بنیادی میتواند یک درمان مکمل ایمن باشد.
آزمایشهای بالینی: از امید تا واقعیت
در مطالعات بالینی، سلولهای بنیادی اثرات مثبتی بر بیماران نشان دادهاند. پرسشنامه کیفیت زندگی بیماران IBDQ نیز با SMD ۱.۳۳ افزایش یافت، هرچند از نظر آماری معنادار نبود. نرخ بهبودی (remission) بالا بود: بیماران تا ۲۴ ماه پس از پیوند، نرخ بهبودی بالایی حفظ کردند. برای مثال، در درمان فیستولهای پریانال، که یکی از عوارض شایع کرون است، سلولهای بنیادی سلولهای بنیادی مزانشیمی نرخ بسته شدن فیستول را تا ۴۸ درصد در کوتاهمدت و ۴۲ درصد در بلندمدت افزایش داد.
در یک کارآزمایی کنترلشده تصادفی به نام ASTIClite، پیوند سلولهای بنیادی هماتوپوئتیک اتولوگ با دوز پایین سیکلوفسفامید بررسی شد. این مطالعه بر روی ۲۳ بیمار انجام شد و نشان داد که در گروه درمان، ۴۳ درصد بیماران بدون زخم اندوسکوپیک بودند، در حالی که در گروه کنترل هیچکسی به این سطح نرسید. با این حال، عوارض جانبی جدی مانند نارسایی کلیوی و یک مورد مرگ به دلیل بیماری وریدی ریوی گزارش شد، که منجر به توقف مطالعه شد.
پیشرفتهای اخیر: درمانهای نوآورانه
در سالهای ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۵، تحقیقات بر روی سلولهای بنیادی مزانشیمی های مشتق از چربی و بند ناف تمرکز کرده است. در یک متاآنالیز جدید، درمانهای مبتنی بر سلولهای بنیادی مزانشیمی برای فیستولهای پیچیده پریانال نرخ بهبودی ترکیبی ۵۷.۹ درصد در شش ماه نشان داد. این نرخ شامل بسته شدن بالینی و بهبود رادیولوژیک بود سلولهای بنیادی مزانشیمی های آلوژنیک (از اهداکننده) و اتولوگ (از خود بیمار) هر دو مؤثر بودند، بدون برتری یکی بر دیگری.
در مطالعات ایمنیشناسی، پیوند سلولهای بنیادی به عنوان یک درمان myeloid-directed توصیف شده است. این روش ماکروفاژهای التهابی را کاهش میدهد و ماکروفاژهای ترمیمی را افزایش میدهد که فاکتورهایی مانند IGF1 برای ترمیم مخاط ترشح میکنند. در مدلهای حیوانی مزمن، سلولهای بنیادی مزانشیمی های انسانی منجر به ترمیم بافت و بازسازی شدند، حتی اگر عمر کوتاهی داشته باشند.
در کلینیکها، پیوند اتولوگ برای بیماران شدید مؤثر بوده است. حدود ۹۰ درصد بیماران واجد شرایط بهبود مییابند، و حتی اگر بیماری برگردد، شکل ملایمتری دارد و به داروهای قبلی پاسخ میدهد. یک بیمار پس از شش ماه به بهبودی کامل رسید و فعالیتهای روزمره مانند کمپینگ را از سر گرفت.
درمانهای نوین مانند استفاده از اگزوزومها (ذرات کوچک از سلولهای بنیادی) و بافت چربی میکروفرگمنته نیز بررسی شدهاند. این روشها التهاب را کاهش میدهند و بافت را ترمیم میکنند، با نرخ بهبودی فیستول تا ۶۹ درصد در برخی آزمایشها.
چالشها و ایمنی درمان
با وجود پیشرفتها، چالشهایی وجود دارد. عوارض جانبی مانند عفونتها، نارسایی ارگانها و حتی مرگ در برخی مطالعات گزارش شده است. در ASTIClite، ۳۸ عارضه جدی در گروه درمان رخ داد، در مقایسه با ۱۶ مورد در کنترل. این نشان میدهد که رژیمهای شرطیسازی با شدت کاهشیافته هنوز نیاز به بهینهسازی دارند.
ایمنی کلی سلولهای بنیادی مشابه درمانهای سنتی است، با ریسک عوارض جدی حدود ۱۳.۶ درصد افزایش، اما بدون تفاوت معنادار. مرگومیر نادر است، اما نیاز به نظارت دقیق دارد. بیماران باید واجد شرایط باشند: بدون عفونت فعال و سن مناسب.
برای جذابیت بیشتر، تصور کنید بیمارانی که سالها با درد زندگی کردهاند، پس از درمان دوباره به زندگی عادی برمیگردند. داستانهایی از بیماران که پس از پیوند، وزن اضافه کرده و انرژیشان بازگشته، الهامبخش است.
آینده درمان با سلولهای بنیادی
آینده روشن است. آزمایشهای فاز ۳ با سلولهای بنیادی مزانشیمی های گسترشیافته نشان دادهاند که بهبودی پایدار تا ۱۰۴ هفته ممکن است. درمانهای ترکیبی با داروهای بیولوژیک میتواند اثرات را افزایش دهد. همچنین، استفاده از iPSCها که از سلولهای پوست بیمار ساخته میشوند، شخصیسازی درمان را ممکن میکند.
با پیشرفت فناوری، هزینهها کاهش مییابد و دسترسی افزایش. سازمانهایی مانند NIH در حال حمایت از تحقیقات هستند تا این درمانها را به استاندارد تبدیل کنند. در نهایت، سلولهای بنیادی میتوانند بیماری کرون را از یک بیماری مزمن به یک وضعیت قابل کنترل تبدیل کنند، و امید به زندگی بدون درد را برای میلیونها بیمار بیاورد.
درمانهای ترکیبی و رویکردهای چندوجهی
یکی از امیدوارکنندهترین راهبردها در درمان بیماری کرون، استفاده از درمانهای ترکیبی است که همزمان چندین مکانیسم را هدف میگیرند. به عنوان مثال، ترکیب سلولهای بنیادی با داروهای بیولوژیک مانند ضد TNF-α میتواند اثرات سینرژیستی داشته باشد. مطالعهای که در Nature Reviews Gastroenterology & Hepatology منتشر شد، نشان داد که استفاده همزمان از سلولهای بنیادی مزانشیمی ها و اینفیلیکسیماب به طور قابل توجهی نرخ بهبودی را در بیماران مقاوم به درمان افزایش میدهد.
نقش نانوتکنولوژی در تحویل هدفمند سلولهای بنیادی
نانوتکنولوژی انقلابی در تحویل سلولهای بنیادی به بافتهای آسیبدیده روده ایجاد کرده است. هیدروژلهای هوشمند میتوانند سلولهای بنیادی را مستقیماً به محل التهاب برسانند و رهایش کنترلشده فاکتورهای رشد را ممکن سازند. مطالعهای که در Biomaterials منتشر شد، از نانوذرات برای افزایش مهاجرت سلولهای بنیادی مزانشیمی ها به بافت روده استفاده کرد و بهبود قابل توجهی در ترمیم مخاط روده نشان داد.
ایمونوتراپیهای نوظهور
ایمونوتراپیهای جدید مانند استفاده از سلولهای T تنظیمی (Treg) نیز در حال بررسی برای بیماری کرون هستند. در این روش، سلولهای T بیمار به گونهای مهندسی میشوند که بتوانند پاسخ ایمنی بیشفعال را مهار کنند. نتایج اولیه در مدلهای پیشبالینی امیدوارکننده بودهاند و میتوانند مکمل خوبی برای درمان با سلولهای بنیادی باشند.
چشمانداز آینده و چالشهای پیش رو
با وجود پیشرفتهای چشمگیر، چالشهای متعددی باقی مانده است. استانداردسازی پروتکلهای درمانی، کاهش هزینهها و افزایش دسترسی به این درمانها از جمله این چالشها هستند. همچنین، نیاز به مطالعات طولانیمدت برای بررسی اثرات بلندمدت این درمانها وجود دارد.
با این حال، سرعت پیشرفتها امیدوارکننده است. همکاری بینالمللی محققان، توسعه فناوریهای جدید و افزایش سرمایهگذاری در تحقیقات، همگی نویدبخش آیندهای روشن برای بیماران مبتلا به بیماری کرون هستند.در نهایت، آموزش عمومی درباره این بیماری و گزینههای درمانی نوین نیز حائز اهمیت است. افزایش آگاهی میتواند به تشخیص زودهنگام و دسترسی به درمانهای مناسب کمک کند.
این متن با هدف ارائه اطلاعات جامع و در عین حال قابل فهم برای عموم تهیه شده است. امیدواریم که این پیشرفتهای علمی نویدبخش آیندهای بهتر برای تمام بیماران مبتلا به بیماری کرون باشد
پایان مطلب./