یادداشت
سلولهای پیشساز کلیه، کلید بارداری سالم و پیشگیری از پرهاکلامپسی
سلولهای پیشسازهای کلیوی وابسته به استروژن، نقش اساسی در سازگاری بارداری دارند و اختلال در آنها میتواند به پرهاکلامپسی و آسیبهای مادری و جنینی منجر شود.
امتیاز:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، بارداری یکی از شگفتانگیزترین فرآیندهای زیستی است که تغییرات عمیق و گستردهای را در بدن مادر ایجاد میکند. این تغییرات شامل افزایش چشمگیر حجم خون، تغییرات در فشار خون، دگرگونیهای هورمونی و بار سنگین روی کلیهها و قلب است. در حالی که این تغییرات برای رشد جنین حیاتی هستند، در برخی موارد بدن مادر قادر به هماهنگی کامل با آنها نیست و نتیجه میتواند بروز اختلالات خطرناکی همچون پرهاکلامپسی باشد؛ بیماریای که با فشار خون بالا، دفع پروتئین از ادرار و در موارد شدید با خطر مرگ مادر و جنین همراه است. اکنون یافتههای علمی تازه نشان میدهد که در این میان، سلولهای پیشساز خاص در کلیه زنان، نقشی اساسی در این سازگاری ایفا میکنند و کلید عبور از بارداری سالم محسوب میشوند.
کشف نقش حیاتی پیشسازهای کلیوی وابسته به استروژن
مطالعات اخیر، نگاه تازهای به نقش کلیهها در دوران بارداری انداخته است. محققان نشان دادهاند که در کلیه زنان، جمعیتی از سلولها به نام پیشسازهای کلیوی وجود دارند که در طول زندگی فعال باقی میمانند و توانایی بازسازی بافتهای حساس کلیه را دارند. نکته مهم اینجاست که فعالیت این سلولها به شدت تحت تأثیر هورمون استروژن و بهویژه گیرنده α آن قرار دارد. در شرایط عادی، این سلولها به تدریج در کلیه بالغ میشوند و بخشی از پودوسیتها (سلولهای کلیدی در فیلتر خون) را جایگزین میکنند. اما در دوران بارداری، زمانی که کلیهها باید بار اضافی ناشی از افزایش حجم خون و متابولیتهای دفعی را تحمل کنند، فعالیت این بازنسلها شدت میگیرد و به کلیه کمک میکند تا توانایی تصفیه خون را حفظ کند. این فرایند مانند یک مکانیزم دفاعی طبیعی عمل میکند: هرچه نیاز بیشتر میشود، بازنسلها بیشتر تقسیم میشوند و سلولهای جدید میسازند تا دستگاه تصفیه بدن مادر از پا نیفتد. همین توانایی، دلیل اصلی تفاوت چشمگیر زنان و مردان در بروز بیماریهای کلیوی است، زیرا زنان در طول زندگی خود از این سپر هورمونی بهره میبرند.
زمانی که دفاع طبیعی ناکام میماند
اما پرسش مهم اینجاست: اگر این سیستم حیاتی از کار بیفتد چه رخ میدهد؟ پاسخ در آزمایشهای حیوانی روشن شد. پژوهشگران نشان دادند که اگر گیرنده α استروژن در بازنسلهای کلیوی غیرفعال شود، کلیه توانایی بازسازی خود را از دست میدهد. در نتیجه، هنگام بارداری که فشار مضاعف به کلیه وارد میشود، بدن مادر وارد مرحله بحرانی میگردد. موشهایی که این نقص ژنتیکی را داشتند، نشانههایی مشابه پرهاکلامپسی انسانی بروز دادند: فشار خون بالا، پروتئینوری (وجود پروتئین در ادرار) و کاهش شدید توان تصفیه. این تغییرات نه تنها در دوران بارداری، بلکه حتی پس از زایمان نیز باقی ماندند و در نهایت باعث افزایش خطر بیماری مزمن کلیه در این مادران شدند. از سوی دیگر، جنینهای متولدشده از چنین مادرانی نیز در امان نبودند. آنها با وزن کمتر، کلیههای کوچکتر و تعداد کمتری از نفرونها به دنیا آمدند. این امر موجب میشد که در مراحل بعدی زندگی، احتمال فشار خون بالا و بیماری کلیوی در این فرزندان افزایش یابد. به بیان دیگر، اختلال در عملکرد بازنسلهای کلیوی نه تنها مادر بلکه نسل بعدی را نیز در معرض خطر قرار میدهد.
هورمون کوچک اما مهم Elabela
همزمان با این کشف، مطالعات دیگری نیز بر نقش هورمونهای کمتر شناختهشده در بارداری تمرکز کردهاند. یکی از این هورمونها Elabela (ELA) است که تنها چند سال از کشف آن میگذرد. پژوهشهای انجامشده روی موشها نشان دادهاند که نبود این هورمون منجر به بروز علائم پرهاکلامپسی میشود؛ علائمی مانند فشار خون بالا، پروتئینوری و اختلال در رشد جنین. تزریق مصنوعی Elabela توانست این مشکلات را تا حد زیادی برطرف کند. این هورمون علاوه بر اثرات مستقیم روی فشار خون، باعث افزایش نفوذ سلولهای جفت به دیواره رحم میشود و در نتیجه تشکیل یک جفت سالم و کارآمد را تسهیل میکند. از آنجا که جفت نقشی حیاتی در تبادل مواد غذایی و اکسیژن میان مادر و جنین دارد، نبود این هورمون میتواند پیامدهای خطرناکی داشته باشد. این یافته نشان میدهد که پرهاکلامپسی تنها یک بیماری عروقی ساده نیست، بلکه حاصل مجموعهای از اختلالات پیچیده در تعامل بین هورمونها، کلیه و جفت است. ترکیب این دادهها با یافتههای مربوط به بازنسلهای کلیوی، تصویری جامعتر از سازوکارهای بارداری ترسیم میکند.
چالش جریان خون و نقش هورمون رِلَکسین
برای درک بهتر ماجرا باید به یکی از سازوکارهای کلاسیک بارداری یعنی افزایش جریان خون کلیوی توجه کنیم. در دوران بارداری، حجم پلاسما در بدن مادر تا حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد افزایش مییابد. کلیهها برای هماهنگی با این تغییر، نرخ فیلتراسیون خود را تقریباً دو برابر میکنند. این تغییر عظیم بدون کمک هورمونها امکانپذیر نیست. یکی از بازیگران اصلی در این صحنه هورمون رِلَکسین است. رِلَکسین با اثر بر روی عروق کلیوی باعث گشاد شدن آنها میشود و در نتیجه جریان خون بیشتری از کلیه عبور میکند. این افزایش جریان، فیلتراسیون را بالا میبرد، اما برخلاف انتظار، به ساختارهای حساس گلومرولی آسیب نمیزند. دلیلش این است که رِلَکسین فشار داخل گلومرولی را متعادل نگه میدارد و اجازه نمیدهد افزایش حجم خون به بافتهای کلیوی ضربه بزند. این فرآیند، بهنوعی یک شاهکار فیزیولوژیک است: بدن مادر همزمان با رشد جنین، کلیهها را بازطراحی میکند تا بتوانند فشار مضاعف را بدون آسیب پشت سر بگذارند. یافتههای جدید اهمیت بالینی زیادی دارند. در حال حاضر، درمان مشخصی برای پرهاکلامپسی وجود ندارد و تنها راهکار اصلی، ختم بارداری است. این امر در بسیاری از موارد به معنای تولد نوزاد نارس با پیامدهای جدی برای سلامت اوست. شناخت نقش بازنسلهای کلیوی و هورمونهایی مانندElabela و رِلَکسین میتواند مسیر تازهای برای توسعه درمانهای هدفمند باز کند. به عنوان مثال، فعالسازی گیرندههای استروژن در کلیه یا تزریق مصنوعی Elabela ممکن است در آینده بهعنوان راهکارهای پیشگیرانه یا درمانی برای زنان در معرض خطر پرهاکلامپسی مورد استفاده قرار گیرد. افزون بر این، این کشف نشان میدهد که سلامت کلیهها پیش از بارداری اهمیت ویژهای دارد. زنانی که از نظر ژنتیکی یا محیطی دچار ضعف در عملکرد بازنسلها هستند، ممکن است در دوران بارداری با مشکلات بیشتری مواجه شوند. شناسایی این افراد میتواند به پزشکان کمک کند تا با دقت بیشتری مراقبتهای پیشگیرانه را اعمال کنند. این پژوهشها نهتنها درک ما از بارداری را عمیقتر میکنند، بلکه امید تازهای برای یافتن درمانهای مؤثر علیه یکی از مهمترین تهدیدهای سلامت مادران در سراسر جهان به همراه دارند.
پایان مطلب./