زیستشناسی مصنوعی با ترکیب اصول مهندسی و زیستشناسی، پیشرفت چشمگیری در درمان بیماریهایی مانند سرطان و مقابله با مقاومت آنتیبیوتیکی ایجاد کرده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، زیستشناسی مصنوعی (Synthetic Biology) به عنوان یکی از هیجانانگیزترین حوزههای علمی قرن بیست و یکم، ترکیبی از اصول مهندسی، زیستشناسی و علوم کامپیوتر است که هدف آن طراحی و ساخت سیستمهای زیستی جدید یا بازطراحی موجودات زنده برای اهداف خاص است. این رشته نوظهور، که ریشه در پیشرفتهای عظیم فناوری دارد، پتانسیل تغییر اساسی در زمینههای سلامت، کشاورزی، انرژی و حتی امنیت جهانی را داراست.
زیستشناسی مصنوعی چیست و چگونه کار میکند؟
زیستشناسی مصنوعی از زمانی که دانشمندان توانستند کد ژنتیکی موجودات زنده را بخوانند و بنویسند، شکل گرفت. در سال ۱۹۵۲، تصویر اشعه ایکس از ساختار مارپیچ دوگانه دیانای توسط روزالind فرانکلین نشان داد که دیانای مانند نردبانی از جفتهای شیمیایی (آدنین، تیمین، سیتوزین و گوانین) است. این کشف راه را برای دستکاری ژنتیکی باز کرد. در دهه ۱۹۷۰، با آزمایشهای پیون برگ و سپس فناوری نوترکیب دیانای (rDNA) توسط هربرت بویر و استنلی کوهن، امکان انتقال ژنها بین موجودات مختلف فراهم شد. این پیشرفتها پایهای برای توسعه زیستشناسی مصنوعی شدند.
امروزه، با کمک ابزارهایی مانند ویرایش ژنوم با CRISPR-Cas9 و چاپ دیانای، دانشمندان میتوانند موجودات زنده را برای تولید داروها، سوختهای زیستی یا حسگرهای زیستی مهندسی کنند. به عنوان مثال، باکتریها میتوانند به کارخانههای میکروسکوپی تبدیل شوند که موادی مانند پلاستیکهای زیستتخریبپذیر را میسازند. استیو جابز، بنیانگذار اپل، پیشبینی کرده بود که بزرگترین نوآوریهای قرن بیست و یکم در تقاطع زیستشناسی و فناوری رخ خواهد داد، و این پیشبینی اکنون در حال تحقق است.
کاربردهای شگفتانگیز زیستشناسی مصنوعی در درمان سرطان
یکی از برجستهترین کاربردهای زیستشناسی مصنوعی در ایمونوتراپی سرطان دیده میشود، بهویژه با توسعه سلولهای CAR-T که با گیرندههای مصنوعی ناتچ (synNotch) تقویت شدهاند. این روش درمانی، که در مقالهای از مجله Frontiers in ایمینولوژی بررسی شده، از سیستم ایمنی بدن برای هدف قرار دادن سلولهای سرطانی استفاده میکند. سلولهای T، نوعی گلبول سفید، با افزودن گیرندههای مصنوعی بازطراحی میشوند تا بهطور خاص سلولهای سرطانی را شناسایی و نابود کنند.
مشکل اصلی درمان سرطانهای جامد، مانند تومورهای مغزی یا ریه، این است که سلولهای سرطانی اغلب از سیستم ایمنی فرار میکنند. گیرندههای synNotch مانند دروازههای منطقی عمل میکنند و به سلولهای T اجازه میدهند فقط در حضور آنتیژنهای خاص (مولکولهای سطح سلولهای سرطانی) فعال شوند. این دقت بالا خطر آسیب به سلولهای سالم را کاهش میدهد. محققان نشان دادهاند که این فناوری میتواند اثربخشی درمان را افزایش داده و عوارض جانبی را محدود کند، و این امید را زنده کرده که در آیندهای نزدیک، سرطانهای مقاوم نیز قابلدرمان شوند.
مبارزه با باکتریهای مقاوم با فاژهای مهندسیشده
یکی دیگر از چالشهای بزرگ قرن بیست و یکم، افزایش مقاومت باکتریها به آنتیبیوتیکهاست. بیوفیلمها، لایههای محافظی که باکتریها در بیمارستانها تشکیل میدهند، درمان را دشوارتر میکنند. مقالهای از Heliyon به بررسی استفاده از فاژهای مهندسیشده ژنتیکی و آنزیمهای مشتق از آنها برای نابودی این بیوفیلمها پرداخته است. فاژها، ویروسهای طبیعی که باکتریها را هدف قرار میدهند، با تغییر ژنتیکی میتوانند قدرت نفوذ و تخریب بیوفیلمها را افزایش دهند.
این فاژهای مهندسیشده میتوانند دیواره سلولی باکتریها را تخریب کرده و مقاومت آنها را بشکنند. آزمایشها نشان دادهاند که این روش نهتنها بیوفیلمها را نابود میکند، بلکه از تشکیل آنها نیز جلوگیری میکند. این پیشرفت میتواند راهحلی برای عفونتهای بیمارستانی باشد که سالانه جان هزاران نفر را میگیرد. با این حال، چالشهایی مانند ایمنی بیمار و احتمال انتقال ژنهای مقاومت باکتریایی هنوز نیاز به بررسی بیشتر دارد.
تهدیدات و خطرات زیستشناسی مصنوعی
با وجود پتانسیلهای عظیم، زیستشناسی مصنوعی خطرات جدی نیز به همراه دارد. گزارش سالانه تهدیدات ۲۰۲۴ وزارت دفاع آمریکا، که در مقالهای از CBW Magazine مورد بحث قرار گرفته، هشدار میدهد که فناوریهای نوظهور مانند هوش مصنوعی و زیستشناسی مصنوعی میتوانند ثبات جهانی را به خطر بیندازند. اگر این فناوریها به دست افراد یا گروههای غیراخلاقی بیفتد، ممکن است برای ساخت پاتوژنهای مهندسیشده یا تسلیحات زیستی استفاده شود.
به عنوان مثال، آزادسازی تصادفی یا عمدی میکروارگانیسمهای مهندسیشده از آزمایشگاهها میتواند به اکوسیستمها آسیب بزند. انتقال افقی ژنها (horizontal gene transfer) ممکن است مقاومت آنتیبیوتیکی را در طبیعت گسترش دهد. همچنین، پروژههای افزایش توانایی انسانی، مانند ادغام مغز با ماشینها، نگرانیهایی درباره حریم خصوصی و کنترل انسانها ایجاد کرده است. تجربه همهگیری کووید-۱۹ نشان داد که چگونه یک عامل بیولوژیکی میتواند اقتصاد جهانی را در مدت کوتاهی مختل کند.
آینده زیستشناسی مصنوعی: فرصتها و چالشها
آینده زیستشناسی مصنوعی پر از فرصتهاست، اما نیازمند مدیریت دقیق است. در حوزه سلامت، این فناوری میتواند داروهای شخصیسازیشده را با سرعت بیشتری تولید کند. در کشاورزی، گیاهان مقاوم به خشکسالی و آفات میتوانند امنیت غذایی را بهبود ببخشند. همچنین، تولید سوختهای زیستی میتواند وابستگی به منابع فسیلی را کاهش دهد.
با این حال، برای بهرهبرداری ایمن، نیاز به چارچوبهای قانونی و اخلاقی داریم. سرمایهگذاری عظیم در زیرساختها، آموزش محققان و توسعه نرمافزارهای پیشرفته برای تحلیل دادههای زیستی ضروری است. گزارشها نشان میدهند که هزینه خواندن دیانای از زمان پروژه ژنوم انسانی بیش از یک میلیون برابر کاهش یافته، و این روند همچنان ادامه دارد. این کاهش هزینهها به معنای دسترسی بیشتر به ابزارهای زیستشناسی مصنوعی است، اما مسئولیتپذیری را نیز افزایش میدهد.
نقش جامعه و دولتها در هدایت این فناوری
جامعه علمی و دولتها باید با همکاری یکدیگر، زیستشناسی مصنوعی را به سمت اهداف مثبت هدایت کنند. ایجاد پایگاههای داده استاندارد برای آزمایشگاهها و نظارت بر تحقیقات میتواند از سوءاستفاده جلوگیری کند. آموزش عمومی نیز مهم است تا مردم درک بهتری از فواید و خطرات این فناوری داشته باشند. به عنوان مثال، کمپینهای آگاهیرسانی میتوانند به کاهش ترسهای غیرضروری و ترویج پذیرش نوآوریها کمک کنند.
دولتها میتوانند با ارائه یارانهها و حمایت از استارتاپهای زیستفناوری، نوآوری را تشویق کنند. در عین حال، باید قوانینی برای محدود کردن استفاده غیراخلاقی وضع شود. همکاری بینالمللی، مانند آنچه در سازمان ناتو پیشنهاد شده، میتواند به پیشبینی و مدیریت تهدیدات کمک کند.
داستانهایی از موفقیت و امید
موفقیتهای اولیه در زیستشناسی مصنوعی الهامبخش است. برای مثال، استفاده از فاژها در درمان عفونتهای مقاوم در بیماران خاص نشان داده که این روش میتواند جان انسانها را نجات دهد. در حوزه سرطان، آزمایشهای بالینی با سلولهای CAR-T synNotch نتایج امیدوارکنندهای داشتهاند. این داستانها نشان میدهند که با تلاش و دقت، میتوان از این فناوری برای حل مشکلات بزرگ استفاده کرد.
همچنین، پروژههایی برای تولید مواد زیستتخریبپذیر با استفاده از باکتریهای مهندسیشده، نمونهای از تعهد به پایداری محیطزیست هستند. این نوآوریها نهتنها اقتصاد را تقویت میکنند، بلکه به حفظ سیاره ما نیز کمک میکنند.
نتیجهگیری: گامی به سوی آیندهای بهتر
زیستشناسی مصنوعی در آستانه تبدیل شدن به یکی از قدرتمندترین ابزارهای بشری است. این فناوری میتواند زندگیها را نجات دهد، غذا و انرژی بیشتری تولید کند و حتی انسانها را قادر به غلبه بر چالشهای طبیعی کند. اما موفقیت آن به مدیریت هوشمندانه، همکاری جهانی و آگاهی عمومی بستگی دارد. همانطور که استیو جابز پیشبینی کرد، تقاطع زیستشناسی و فناوری میتواند قرن بیست و یکم را متحول کند، به شرطی که با مسئولیتپذیری پیش برویم.
با نگاه به آینده، باید از این دانش بهعنوان فرصتی برای ساخت جهانی بهتر استفاده کنیم. هر قدم در این مسیر، چه در آزمایشگاهها و چه در سیاستگذاریها، میتواند ما را به هدفی نزدیکتر کند که در آن علم و انسانیت دست در دست هم پیش میروند. زیستشناسی مصنوعی نهتنها یک پیشرفت علمی، بلکه یک تعهد به نسلهای آینده است.
پایان مطلب./