درمان با سلولهای بنیادی مزانشیمی، امید تازهای برای بیماران مبتلا به اماس بازگشوده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، در پژوهشی که در اواخر سپتامبر ۲۰۲۵ در کنفرانس بینالمللی ECTRIMS در وین ارائه شد، گروهی از دانشمندان از نتایج اولیه درمان بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس با سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از بافت چربی خبر دادند. این تحقیق که در قالب کارآزمایی بالینی فاز دوم انجام شد، نخستین مطالعه چندمرکزی است که از سلولهای بنیادی چربی به صورت خودی در بیماران مبتلا به اماس نوع عودکننده-بهبود استفاده کرده و یافتههای آن چشماندازی تازه برای درمانهای بازساختی در بیماریهای خودایمنی فراهم آورده است.
بیماری مولتیپل اسکلروزیس
مولتیپل اسکلروزیس یکی از شایعترین اختلالات خودایمنی دستگاه عصبی مرکزی است. در این بیماری، سیستم ایمنی بدن به غلاف میلین در مغز و نخاع حمله میکند و در نتیجه، ارتباط میان سلولهای عصبی مختل میشود. علائمی مانند ضعف عضلانی، اختلال حرکتی، کاهش دید و خستگی مزمن از جمله پیامدهای این فرآیند هستند. درمانهای کنونی بیشتر بر کنترل التهاب و کاهش تعداد حملات تمرکز دارند، اما هیچیک قادر به بازسازی میلین و ترمیم بافت آسیبدیده نیستند. همین محدودیت سبب شد توجه دانشمندان در دهه اخیر به سمت رویکردهای بازساختی جلب شود تا از ظرفیت سلولهای بنیادی برای ترمیم عصبی بهره گیرند.
اهمیت سلولهای بنیادی مزانشیمی
سلولهای بنیادی مزانشیمی از جمله پرکاربردترین انواع سلول در مطالعات بازساختی به شمار میروند. این سلولها قابلیت تمایز به سلولهای پشتیبان عصبی، تنظیم پاسخ ایمنی و ترشح عوامل رشد را دارند. در سالهای اخیر، پژوهشهای حیوانی نشان دادهاند که استفاده از سلولهای مزانشیمی میتواند التهاب را مهار کرده و فرایند بازسازی میلین را تقویت کند. میان منابع مختلف استخراج این سلولها، بافت چربی به دلیل سهولت دسترسی، برداشت کمتهاجمی و ظرفیت بالا برای تکثیر، جایگاه ویژهای یافته است.
هدف و طراحی پژوهش
با توجه به این شواهد، گروهی از پژوهشگران اروپایی و آمریکایی تصمیم گرفتند اثر سلولهای مزانشیمی چربی را در بیماران مبتلا به اماس بررسی کنند. مطالعه حاضر در قالب یک کارآزمایی بالینی فاز دوم طراحی شد و شصت بیمار مبتلا به اماس نوع عودکننده-بهبود در چند مرکز تخصصی در اروپا و آمریکای شمالی مورد بررسی قرار گرفتند. از هر بیمار نمونهای از چربی ناحیه شکم برداشت شد و سلولهای بنیادی مزانشیمی از آن استخراج و در محیط کشت اختصاصی گسترش یافتند تا به تعداد کافی برای تزریق برسند. سپس، سلولها از طریق تزریق داخلوریدی به بدن بیمار بازگردانده شدند و گروه کنترل تزریق دارونما دریافت کرد. فرایند پیگیری بیماران به مدت دوازده ماه ادامه یافت تا تغییرات بالینی و تصویربرداری مغزی ثبت شود.
ایمنی درمان و نتایج اولیه
یافتههای ارائهشده در ECTRIMS 2025 نشان داد که درمان با سلولهای مزانشیمی چربی از نظر ایمنی کاملاً قابل قبول است. در طول دوره پیگیری، هیچ عارضه جدی یا تهدیدکننده حیات مشاهده نشد و واکنشهای خفیف مانند تب و خستگی تنها در برخی بیماران دیده شد که به سرعت برطرف گردید. دادههای بهدستآمده از نظر اثربخشی نیز امیدبخش بود. میانگین تعداد حملات سالانه در بیماران دریافتکننده سلول نسبت به گروه کنترل کاهش داشت و روند افزایش ناتوانی عصبی در مقیاس استاندارد نیز آهستهتر شد.
شواهد تصویربرداری و بهبود کیفیت زندگی
تحلیل تصاویر امآرآی مغز بیماران نشان داد که در گروه سلولدرمانی ضایعات فعال جدید کمتری مشاهده شد. این یافته به احتمال نقش ضدالتهابی و محافظتی سلولهای مزانشیمی اشاره دارد. علاوه بر آن، ارزیابیهای روانشناختی و عملکردی نشان داد که بیماران این گروه در شاخصهای کیفیت زندگی، از جمله توان فیزیکی و سلامت روانی، وضعیت بهتری پیدا کردهاند. هرچند این مطالعه برای اثبات نهایی اثربخشی طراحی نشده بود، اما نتایج آن پایهای ارزشمند برای پژوهشهای گستردهتر فراهم کرده است.
دستاوردهای کلیدی پژوهش
این تحقیق توانست ایمنی استفاده از سلولهای بنیادی خودی مشتق از چربی را در بیماران مبتلا به اماس تأیید کند. استخراج سلولها از بدن خود بیمار، احتمال بروز واکنش ایمنی یا نیاز به داروهای سرکوبکننده را کاهش میدهد. همچنین، به دلیل سهولت فرآیند برداشت چربی و کشت سلولی، این روش میتواند در مراکز درمانی استاندارد نیز به کار گرفته شود. نتایج مطالعه بیانگر آن است که سلولهای مزانشیمی چربی نه تنها در کاهش التهاب نقش دارند، بلکه ممکن است با ایجاد محیطی ترمیمی به بازسازی میلین و حفظ نورونهای زنده کمک کنند.
مسیر آینده و گامهای بعدی
محققان اعلام کردهاند که مرحله بعدی پژوهش شامل اجرای فاز سوم کارآزمایی با جمعیت بیشتر و مدت پیگیری طولانیتر است تا اثرات پایدار و ایمنی بلندمدت درمان بررسی شود. در فاز جدید، دوزهای متفاوت سلولی، تعداد تزریقها و ترکیب سلولدرمانی با داروهای تعدیلکننده ایمنی نیز آزموده خواهد شد. تیم تحقیقاتی همچنین قصد دارد پاسخهای ایمنی و تغییرات مولکولی ناشی از سلولدرمانی را در خون بیماران تحلیل کند تا سازوکار دقیق اثر سلولها بر تنظیم ایمنی و ترمیم عصبی روشن شود.
چشمانداز درمانهای بازساختی در اماس
اهمیت این پژوهش در آن است که با بهرهگیری از سلولهای بنیادی چربی، رویکردی عملی و کمتهاجم را برای درمان اماس معرفی کرده است. این روش میتواند پایهای برای درمانهای شخصیسازیشده و بازساختی در بیماریهای خودایمنی باشد. نتایج اولیه توجه جامعه علمی را در کنفرانس بینالمللی ECTRIMS جلب کرد و بسیاری از متخصصان بر این باورند که این دستاورد میتواند راه را برای نسل جدیدی از درمانهای سلولی و ایمنوتعدیلی در اختلالات عصبی باز کند. اگرچه مسیر رسیدن به کاربرد گسترده بالینی هنوز نیازمند پژوهشهای تکمیلی است، اما این مطالعه نمونهای موفق از همگرایی دانش سلولی، ایمنیشناسی و علوم اعصاب در خدمت سلامت انسان به شمار میآید.
پایان مطلب/.