یادداشت چند منبعی
پیوند سلولهای بنیادی، امید تازه برای جوانان مبتلا به ALL
پژوهشگران نشان دادند که پیوند سلولهای بنیادی خونساز میتواند در بیماران نوجوان و جوان مبتلا به لوسمی لنفوبلاستیک حاد نتایج قابلتوجهی ایجاد کند.
امتیاز:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان،مطالعهای که با همکاری دو مرکز بزرگ سرطان در ایالات متحده انجام شده، نشان میدهد انجام پیوند سلولهای بنیادی در بیمارانی که پس از عود مجدد بیماری لوسمی لنفوبلاستیک حاد به بهبودی دوم رسیدهاند، میتواند شانس بقا و درمان کامل را افزایش دهد. در این بررسی ۱۶۴ بیمار ۱۵ تا ۴۰ ساله تحت پیوند قرار گرفتند و پس از سه سال، بیش از نیمی از بیماران زنده و بدون پیشرفت بیماری باقی ماندند. نتایج این پژوهش اهمیت تعیین دقیق وضعیت باقیمانده بیماری (MRD) و سلامت عمومی بیمار را در تصمیمگیری برای پیوند نشان میدهد و بر ضرورت رویکردهای درمانی فردمحور تأکید دارد.. این یافتهها در مجله علمی American Journal of Hematology منتشر شده و افقهای جدیدی را برای درمانهای شخصیسازیشده در بیماران دچار عود بیماری باز کرده است.
بیماری لوسمی لنفوبلاستیک حاد
لوسمی لنفوبلاستیک حاد، یکی از شایعترین سرطانهای خونی در کودکان، نوجوانان و جوانان است که منشأ آن سلولهای نابالغ لنفاوی در مغز استخوان میباشد. در سالهای اخیر، پیشرفتهای چشمگیری در درمان اولیه این بیماری به دست آمده است، اما همچنان گروهی از بیماران پس از درمان اولیه دچار عود میشوند. بازگشت بیماری اغلب پیشآگهی ضعیفی دارد و بسیاری از بیماران در این مرحله گزینههای محدودی برای درمان مؤثر دارند. یکی از روشهای درمانی امیدبخش برای این بیماران، پیوند سلولهای بنیادی خونساز یا همان HCT است. این روش درمانی با جایگزینی مغز استخوان بیمار با سلولهای سالم، میتواند امکان بازسازی سیستم خونی و ایمنی را فراهم کند. در گذشته، پیوند سلولهای بنیادی معمولاً در مرحله نخست بهبودی انجام میشد، اما اکنون با گسترش درمانهای دارویی نوین و بهبود راهبردهای کنترل بیماری، بسیاری از بیماران تا زمان عود بیماری نیازی به پیوند پیدا نمیکنند. این موضوع اهمیت ارزیابی نقش پیوند در مرحله بهبودی دوم را دوچندان کرده است. پژوهش جدید دانشگاه تگزاس MD Anderson و مؤسسه Dana-Farber دقیقاً به بررسی همین موضوع پرداخته و نتایج روشنی از موفقیت این رویکرد در بیماران جوان ارائه کرده است.
تاریخچه و زمینه پژوهش
پیوند سلولهای بنیادی خونساز از دهه ۱۹۷۰ میلادی بهعنوان روشی بالقوه برای درمان لوسمیها مطرح شد. با این حال، در دهههای بعد، پیشرفت در داروهای شیمیدرمانی و ایمنیدرمانی باعث شد تا پیوند تنها برای بیماران پرخطر یا دچار عود در نظر گرفته شود. در بیماران مبتلا به لوسمی لنفوبلاستیک حاد، تصمیمگیری درباره انجام پیوند، به عواملی همچون پاسخ اولیه به درمان، شدت عود، وضعیت باقیمانده بیماری و شرایط بالینی بستگی دارد. در دو دهه گذشته، ارزیابی دقیق وضعیت باقیمانده بیماری یا MRD به ابزار مهمی برای پیشبینی خطر عود تبدیل شده است. این شاخص میتواند تعیین کند که آیا بیمار پس از درمان اولیه به پاکی کامل از سلولهای سرطانی رسیده یا هنوز بقایایی از بیماری در بدن او وجود دارد. مطالعات پیشین نشان دادهاند که بیماران دارای MRD مثبت حتی پس از درمان موفق اولیه، در معرض خطر بالای عود هستند. پژوهش تازه MD Anderson و Dana-Farber بر اساس تجربه درمانی بیش از یک دهه، تلاش کرده است تا نقش واقعی پیوند سلولهای بنیادی در مرحله بهبودی دوم را در بیماران جوان بررسی کند؛ گروهی که اغلب از نظر جسمانی توان تحمل این فرایند سنگین را دارند و در صورت موفقیت درمان، میتوانند زندگی طبیعی خود را از سر بگیرند.
شیوه مطالعاتی
این پژوهش از نوع گذشتهنگر و چندمرکزی بود و اطلاعات بیماران از دو مرکز معتبر سرطان بین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۲ گردآوری شد. در مجموع، ۱۶۴ بیمار مبتلا به لوسمی لنفوبلاستیک حاد که پس از یک بار عود به بهبودی دوم رسیده بودند، وارد مطالعه شدند. سن بیماران بین ۱۵ تا ۴۰ سال و میانگین سنی آنان ۲۵ سال بود. حدود دو سوم بیماران مرد و ۸۰ درصد دارای نوع B-lineage ALL بودند. پیش از انجام پیوند، تمامی بیماران تحت شیمیدرمانی شدید قرار گرفتند تا هرگونه سلول باقیمانده سرطانی از بین برود. تنها بیمارانی که به پاسخ کامل رسیده بودند، واجد شرایط پیوند محسوب شدند. در مرحله بعد، پیوند سلولهای بنیادی خونساز از دهنده سازگار انجام شد. بیماران پس از پیوند بهطور منظم از نظر بروز عوارض، بازگشت بیماری و بقای کلی مورد پیگیری قرار گرفتند. میانگین مدت پیگیری بیماران ۳۶ ماه بود.
نتایج
نتایج حاصل از سه سال پیگیری نشان داد که ۵۳ درصد از بیماران در پایان این دوره زنده بودند و ۴۶ درصد بدون پیشرفت بیماری زندگی میکردند. میزان عود بیماری در سه سال ۳۶ درصد و مرگومیر غیرمرتبط با عود ۱۸ درصد گزارش شد. از نظر عوارض، بیماری پیوند علیه میزبان یا GVHD که یکی از چالشهای اصلی پیوند است، در ۳۶ درصد بیماران در درجات ۲ تا ۴ مشاهده شد و در ۱۴ درصد موارد شدت بالاتری داشت. GVHD مزمن نیز در ۲۷ درصد بیماران بروز یافت که از این میان، ۳۷ درصد نوع متوسط و ۲۵ درصد نوع شدید را تجربه کردند. تحلیل دادهها نشان داد که بیماران دارای MRD منفی پیش از پیوند، نتایج بهتری نسبت به بیماران MRD مثبت داشتند. همچنین وضعیت کلی سلامت، عملکرد کبد و کلیه، و وجود بیماریهای همراه از عوامل مؤثر بر بقا بودند. پژوهشگران تأکید کردند که انتخاب دقیق بیماران برای پیوند، کلید دستیابی به نتایج مطلوب است.
دستاوردهای پژوهش
مهمترین دستاورد این پژوهش، اثبات امکان موفقیتآمیز بودن پیوند سلولهای بنیادی در بیماران جوانی است که پس از عود بیماری مجدداً به بهبودی کامل رسیدهاند. برخلاف باور پیشین مبنی بر کاهش کارایی پیوند در مراحل بعدی بیماری، این نتایج نشان داد که حتی در بهبودی دوم، پیوند میتواند به بقای بلندمدت و گاهی درمان قطعی منجر شود.
افزون بر این، نتایج مطالعه تأکید میکند که پایش دقیق MRD میتواند نقشی حیاتی در تصمیمگیری برای انجام پیوند ایفا کند. بیمارانی که در زمان پیوند فاقد MRD بودند، بیشترین سود را از این روش بردند. این موضوع مسیر را برای طراحی راهبردهای درمانی فردمحور هموار میسازد؛ بهگونهای که شدت درمان، زمانبندی پیوند و انتخاب دهنده بر اساس مشخصات زیستی هر بیمار تنظیم شود.
گام بعدی مطالعه
پژوهشگران قصد دارند در مراحل آینده، به بررسی عوامل ژنتیکی و مولکولی مؤثر بر پاسخ بیماران به پیوند بپردازند. همچنین، توسعه روشهای ایمنیدرمانی پیش از پیوند برای حذف کامل سلولهای باقیمانده سرطانی از جمله اهداف آتی این گروه است. ترکیب درمانهای نوین مانند CAR-T و آنتیبادیهای دووجهی با پیوند سلولهای بنیادی میتواند رویکردهای جدیدی را برای بهبود بقا در بیماران جوان ایجاد کند. در نهایت، هدف از این مسیر پژوهشی آن است که پیوند سلولهای بنیادی نه به عنوان آخرین گزینه، بلکه بهعنوان بخشی از یک برنامه درمانی جامع و زمانبندیشده در مسیر درمان لوسمی لنفوبلاستیک حاد در نظر گرفته شود. پژوهش حاضر نشان داده است که حتی در بیماران دچار عود، امید به درمان کامل هنوز زنده است و علم پیوند سلولهای بنیادی همچنان در خط مقدم مبارزه با سرطانهای خونی قرار دارد.
پایان مطلب/.