تاریخ انتشار: چهارشنبه 28 آبان 1404
تأثیر سن اهداکننده هاپلو بر نتایج پیوند: مقایسه جامع پیوند نیمه‌سازگار با پیوند خون بندناف
یادداشت

  تأثیر سن اهداکننده هاپلو بر نتایج پیوند: مقایسه جامع پیوند نیمه‌سازگار با پیوند خون بندناف

استفاده از اهداکنندگان جوان‌تر در پیوند نیمه‌سازگار با سیکلوفسفامید پس از پیوند (PTCY-haplo) برای بیماران مسن‌تر، بقای کلی و مرگ‌ومیر غیرمرتبط با عود را به‌طور قابل‌توجهی بهبود می‌بخشد.
امتیاز: Article Rating

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی بنیان، در تاریخ 27 اکتبر 2025، مقاله‌ای با عنوان "تأثیر سن اهداکننده هپلو بر نتایج پیوند: مقایسه پیوند نیمه‌سازگار با پیوند خون بندناف" در مجله معتبر Blood Advances منتشر شد. این مطالعه به بررسی تأثیر سن اهداکننده نیمه‌سازگار بر نتایج پیوند سلول‌های بنیادی هماتوپوئتیک (HSCT) با استفاده از داده‌های رجیستری ملی ژاپن پرداخته است. این پژوهش با تحلیل گسترده داده‌های 5161 بیمار در رده سنی 16 تا 70 سال که بین ژانویه 2016 تا دسامبر 2021 اولین پیوند خود را برای درمان بیماری‌هایی مانند لوسمی حاد، سندرم میلودیسپلاستیک (MDS) و لوسمی مزمن میلوئیدی (CML) دریافت کرده‌اند، نشان می‌دهد که پیوند از اهداکنندگان جوان‌تر (<40 سال) با روش PTCY-haplo برای بیماران مسن‌تر (≥50 سال) به‌طور قابل‌توجهی بقای کلی (OS) و مرگ‌ومیر غیرمرتبط با عود (NRM) را بهبود می‌بخشد و نسبت به پیوند خون بند ناف (CBT) برتری دارد.

 

 پیوند آلوژنیک و گزینه‌های جایگزین: زمینه تحقیق

پیوند آلوژنیک سلول‌های بنیادی هماتوپوئتیک از اهداکنندگان با تطابق HLA به‌عنوان استاندارد طلایی برای درمان بیماری‌های هماتولوژیک پرخطر شناخته می‌شود. این روش با هدف ریشه‌کنی بیماری‌های بدخیم خون از طریق اثرات پیوند علیه تومور (GVL) و بازسازی سیستم خون‌ساز بیمار عمل می‌کند. با این حال، در مواردی که یافتن اهداکننده HLA-مچ ممکن نیست—که ممکن است به دلیل تنوع ژنتیکی بالا یا کمبود پایگاه داده اهداکنندگان رخ دهد—گزینه‌های جایگزین مانند پیوند نیمه‌سازگار با سیکلوفسفامید پس از پیوند (PTCY-haplo) و پیوند خون بند ناف (CBT) به کار گرفته می‌شوند. این روش‌ها به دلیل دسترسی سریع به سلول‌های اهدایی، انعطاف‌پذیری در زمان‌بندی پیوند و قابلیت استفاده در شرایط اورژانسی، به‌ویژه برای بیماران با پیش‌آگهی ضعیف، اهمیت ویژه‌ای دارند. PTCY-haplo با استفاده از اهداکنندگان نیمه‌مچ (مانند والدین یا فرزندان) و سرکوب سیستم ایمنی پس از پیوند از طریق سیکلوفسفامید، خطر بیماری پیوند علیه میزبان (GVHD) را کاهش می‌دهد. از سوی دیگر، CBT با استفاده از سلول‌های ذخیره‌شده از خون بند ناف، به دلیل ایمونوژنیسیته پایین و قابلیت انجماد طولانی‌مدت، گزینه‌ای جذاب است، اما ممکن است با چالش‌هایی مانند تأخیر در پیوند سلول‌ها و نرخ عود بالاتر همراه باشد.

مطالعات پیشین نتایج متفاوتی را در مقایسه PTCY-haplo و CBT گزارش داده‌اند. برخی تحقیقات نشان داده‌اند که OS و NRM در این دو روش مشابه است، در حالی که مطالعات دیگر برتری PTCY-haplo را به دلیل کاهش NRM و بهبود بقا برجسته کرده‌اند. یکی از عوامل کلیدی که به‌طور گسترده مورد توجه قرار گرفته، نقش سن اهداکننده هپلو است. تحقیقات متعدد نشان داده‌اند که استفاده از اهداکنندگان جوان‌تر در پیوندهای نیمه‌سازگار می‌تواند NRM را کاهش دهد و نتایج بالینی را بهبود بخشد. با این حال، تا پیش از این مطالعه، مقایسه مستقیم تأثیر سن اهداکننده هپلو بر نتایج پیوند در مقابل CBT به‌طور خاص انجام نشده بود، که این پژوهش را به یک گام نوآورانه در این حوزه تبدیل می‌کند.

 

 اهداف و روش‌شناسی مطالعه: رویکرد دقیق و جامع

هدف اصلی این مطالعه، تعیین بهینه‌ترین استراتژی انتخاب اهداکننده جایگزین با تمرکز بر سن اهداکننده هپلو و مقایسه نتایج آن با CBT بود. محققان از داده‌های رجیستری Transplant Registry Unified Management Program که توسط جامعه ژاپنی برای پیوند و درمان سلولی و مرکز داده ژاپن برای پیوند سلول‌های هماتوپوئتیک جمع‌آوری شده، استفاده کردند. این پایگاه داده شامل اطلاعات گسترده‌ای از بیماران، اهداکنندگان و نتایج بالینی است که امکان تحلیل آماری دقیق را فراهم می‌کند. مطالعه شامل 5161 بیمار در رده سنی 16 تا 70 سال بود که اولین پیوند خود را برای لوسمی حاد میلوئیدی (AML)، لوسمی حاد لنفوبلاستیک (ALL)، MDS یا CML دریافت کرده بودند. بیماران به دو گروه سنی جوان‌تر (<50 سال) و مسن‌تر (≥50 سال) و اهداکنندگان هپلو به دو گروه جوان‌تر (<40 سال) و مسن‌تر (≥40 سال) تقسیم شدند.

نقاط پایانی اصلی شامل بقای کلی (OS)، که زمان از پیوند تا مرگ از هر علتی یا آخرین پیگیری برای بیماران زنده را اندازه‌گیری می‌کند، و مرگ‌ومیر غیرمرتبط با عود (NRM)، که مرگ بدون عود بیماری را نشان می‌دهد، بود. سایر نقاط پایانی شامل نرخ عود، بقای بدون بیماری (DFS)، بیماری پیوند علیه میزبان حاد و مزمن (GVHD)، و بقای بدون GVHD و عود (GRFS) بود. تحلیل آماری با استفاده از روش کاپلان-مایر برای برآورد OS، روش تجمعی وقایع برای محاسبه بروز GVHD، عود و NRM با در نظر گرفتن رویدادهای رقابتی، و مدل خطرات متناسب کاکس برای تحلیل چندمتغیره انجام شد. متغیرهای تعدیل‌کننده شامل ریسک بیماری، نوع بیماری، شاخص هم‌زمانی پیوند (HCT-CI)، وضعیت عملکردی، شدت رژیم شرطی (MAC یا RIC) و عدم تطابق جنسیتی اهداکننده-گیرنده بود.

 

 ویژگی‌ها و نتایج بیماران: تحلیل تفکیکی

از 5116 بیمار واجد شرایط، 3246 نفر در گروه مسن‌تر (2675 نفر با CBT، 451 نفر با هپلو جوان، 120 نفر با هپلو مسن) و 1870 نفر در گروه جوان‌تر (1532 نفر با CBT، 171 نفر با هپلو جوان، 167 نفر با هپلو مسن) قرار گرفتند. میانگین دوره پیگیری 443 روز (محدوده 0-2397 روز) بود. در گروه مسن‌تر، بقای کلی دوساله با هپلو جوان (55.5% با دامنه اطمینان 95%، 50.2-60.5) به‌طور معناداری بهتر از CBT (50.8% با دامنه اطمینان 95%، 48.7-52.8) بود (P = .01)، اما با هپلو مسن (44.1% با دامنه اطمینان 95%، 33.6-54.0) مشابه CBT بود (P = 1.00). NRM دوساله با هپلو جوان (17.3% با دامنه اطمینان 95%، 13.6-21.3) پایین‌تر از CBT (28.6% با دامنه اطمینان 95%، 26.7-30.4) بود (P < .001)، در حالی که با هپلو مسن (27.3% با دامنه اطمینان 95%، 18.5-36.9) مشابه CBT بود (P = 1.00). نرخ عود با هپلو جوان (33.0% با دامنه اطمینان 95%، 28.3-37.7) بالاتر از CBT (24.9% با دامنه اطمینان 95%، 23.2-26.6) بود (P = .017)، اما با هپلو مسن (29.2% با دامنه اطمینان 95%، 20.9-38.0) مشابه بود (P = .90).

در گروه جوان‌تر، بقای کلی دوساله با هپلو جوان (66.9% با دامنه اطمینان 95%، 57.5-74.7) و هپلو مسن (72.4% با دامنه اطمینان 95%، 64.2-79.0) با CBT (68.1% با دامنه اطمینان 95%، 65.5-70.5) مشابه بود (P = 1.00 برای هر دو). نرخ عود و NRM نیز در این گروه بین هپلو (جوان و مسن) و CBT تفاوت معناداری نداشت. بروز GVHD حاد در گروه مسن‌تر با CBT (41.9% برای گرید 2-4) بیشتر از هپلو جوان (23.1%) و هپلو مسن (26.3%) بود (P < .001 و P = .015)، اما در گروه جوان‌تر، هپلو جوان GVHD کمتری (22.1%) نسبت به CBT (41.2%) نشان داد (P < .001).

 

 تحلیل چندمتغیره و تعاملات: عوامل تأثیرگذار

تحلیل چندمتغیره تأیید کرد که هاپلو جوان در گروه مسن‌تر خطر NRM را 42% کاهش می‌دهد (HR = 0.58، P < .001) و OS را بهبود می‌بخشد (HR = 0.83، P = .019). تعامل معناداری بین سن بیمار و اثر هپلو مسن بر عود (P برای تعامل = 0.051) و GVHD (P برای تعامل = 0.045) مشاهده شد، که نشان می‌دهد تأثیر سن اهداکننده به سن بیمار بستگی دارد. زیرگروه‌بندی بر اساس رژیم شرطی نشان داد که مزیت هاپلو جوان در رژیم‌های با شدت کمتر (RIC) برجسته‌تر است، در حالی که در رژیم‌های مایلوبلاو (MAC) تفاوت کمتری دیده شد.

 

 نتیجه‌گیری و پیامدها

این مطالعه تأکید می‌کند که سن اهداکننده هاپلو، به‌ویژه در بیماران مسن‌تر، عامل تعیین‌کننده‌ای در انتخاب استراتژی پیوند است. PTCY-haplo از اهداکنندگان جوان‌تر برای بیماران مسن‌تر نتایج بهتری ارائه می‌دهد، اما نرخ عود بالاتر نیازمند مدیریت دقیق است. نیاز به مطالعات بیشتر برای بهینه‌سازی پروتکل‌ها، بررسی اثرات بلندمدت و تعمیم نتایج به جمعیت‌های مختلف همچنان احساس می‌شود. این یافته‌ها می‌تواند راهنمای مهمی برای پزشکان در تصمیم‌گیری بالینی باشد.

پایان مطلب/  
 
 

ثبت امتیاز
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.
ارسال نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

کلیدواژه
کلیدواژه
دسته‌بندی اخبار
دسته‌بندی اخبار
Skip Navigation Links.