تاریخ انتشار: دوشنبه 14 فروردین 1396
ایمنی درمانی روی سرطان کبدی با استفاده از اینترفرون بتای تولید شده با سلول های بنیادی

  ایمنی درمانی روی سرطان کبدی با استفاده از اینترفرون بتای تولید شده با سلول های بنیادی

دلایل شایع ترین شکل سرطان کبدی به نام کارسینومای هپاتوسلولار(HCC)، هپاتیت های B‌و C، سیروز، چاقی و دیابت تجمع آهن در کبد یا تجمع خانواده از سموم موسوم آفلاتوکسین ها در کبد است که بوسیله قارچ های موجود روی برخی غذاها تولید می شود.
امتیاز: Article Rating

به گزارش بنیان به نقل از medicalxpress، درمان هایی که برای کارسینومای هپاتوسلولار وجود دارد شامل پرتودرمانی، شیمی درمانی، پیوند کبدی و ... است. متاسفانه، مرگ و میر ناشی از این مشکلات کبدی آن قدر بالا است که نگرانی های زیادی را در سطح جهانی ایجاد کرده است.

به امید بهبود نتایج مربوط به سرطان های کبدی، محققین ژاپنی شروع به مطالعه سلول های ایمنی مشتق از سلول های بنیادی پرتوان القایی(iPS) کردند که پروتئینی به نام اینترفرون بتا(INF-β) را تولید می کنند. اینترفرون بتا دارای اقرات ضد ویروسی مربوط به پاسخ ایمنی است و دو فعالیت ضد توموری نشان می دهد: مسیر پیام رسانی JAK-STAT و بیان پروتئین p53. از اینترفرون بتا تاکنون برای برخی اشکال سرطان  استفاده شده است اما استفاده از آن با مشکلاتی مانند غیر فعال شدن سریع، نفوذ پذیری بافتی ضعیف و سمیت همراه است که استفاده وسیع از آن را محدود می کند. برای حل این مشکل، محققین ژاپنی در دانشگاه کوماموتو از میلومنوسیت های مشتق از سلول های iPS یا iPS/ML استفاده کردند که رفتاری شبیه ماکروفاژهای وابسته به تومور(TAMS) دارند. محققین از این سلول ها به عنوان یک سیستم انتقال دارو برای اینترفرون بتا استفاده کردند که اثرات درمانی ارزشمندی را روی سرطان کبدی در مدل موشی به جای گذاشت.

محققین دو رده سلول سرطانی حساس به درمان اینترفرون بتا را انتخاب کردند: یکی از آن ها به آسانی بعد از تزریق به طحال متاستاز کرد و دیگری یک مدل مناسب را بعد از تزریق مستقیم به کبد ایجاد کرد. بعد از تزریق موش هایی که برای سرطان مثبت شده بودند به دو گروه کنترل و تیمار تقسیم شدند. در گروه تیمار، سلول های iPS-ML/INF-β دو تا سه بار در هفته و برای سه هفته به شکم موش ها تزریق شدند. مشاهده شد که کبدهای دارای تومور در مقایسه با آن هایی که تومور نداشتند سطح بالاتری از اینترفرون بتا دارند. به نظر می رسد این به دلیل نفوذ iPS-ML/INF-βبه کپسولی از بافت پیوندی است که پیرامون کبد کشیده شده است. این سلول ها بعد از نفوذ به جایگاه های سرطانی درون کبدی مهاجرت می کنند. این در حالی است که iPS-ML/INF-β به کبدهای غیر توموری نفوذ نمی کنند و بیشتر در سطح اندام باقی می مانند. علاوه براین، غلظت های اینترفرون بتا از 24 تا 72 ساعت بعد از تزریق iPS-ML/INF-β به اندازه کافی بالا بود که مانع از تکثیر یا حتی مرگ سلول های توموری شود. به دلیل تفاوت های بین گونه ای، سلول های موشی دچار عوارض جانبی ناشی از اینترفرون بتای انسانی نشدند که بدین معنی است که این عوارض جانبی در این مدل ها قابل مشاهده نیست. بنابراین، محققین بدنبال استفاده از مدل جدید با موش هستند که معادل iPS-ML/INF-β انسانی باشد و توانایی های درمانی اش تست شود.‌محققین براین باورند که این سلول های میلوئیدی بیان کننده ‌اینترفرون بتا و مشتق از سلول های iPS‌می توانند برای بسیاری از بیماران سرطانی سودمند باشند.

پایان مطلب/

ثبت امتیاز
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.
ارسال نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

کلیدواژه
کلیدواژه