یادداشت
امیدها و چالشهای ژن درمانی برای درمان بیماری چشمها و گوشها
این یافتههای مقدماتی دلگرمکننده هستند و امیدواریهایی را برای افراد مبتلا به این شرایط به ارمغان میآورد.
امتیاز:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، بیماری مادرزادی لِبر یک گروه از بیماریهای شبکیه ارثی است که باعث کاهش شدید بینایی از دوران نوزادی میشود. بیش از ۲۰ ژنی که در پاتوژنز بیماری مادرزادی لِبر دخیل هستند. این هفته، مجله لانست مطالعهای را منتشر کرده است که برای اولین بار بر روی درمان مکمل ژنی برای کودکان مبتلا به دیستروفی شبکیه مرتبط با AIPL1 انجام شده است، که از تولد منجر به اختلال شدید در بینایی میشود. چهار کودک در این مطالعه نشان دادند که بدون عوارض جانبی جدی، بینایی عملکردی بهبود یافته است. بیماریهای شبکیه ارثی (IRDها) حدود ۵ تا ۶ میلیون نفر در سراسر جهان را تحت تاثیر قرار میدهند و گروهی ناهمگن از بیماریها هستند که ناشی از جهش در بیش از ۳۰۰ ژن نقشهبرداری شده است که مسئول ساختار و عملکرد سلولهای شبکیه هستند. ژنهایی که عملکرد شبکیه را تعیین میکنند، غیر از AIPL1، با درمانهای مشابه هدف قرار گرفتهاند، و ژن مورد نظر از طریق ویروس ناقل آدنو-همراه بازسازی شده منتقل میشود، اما تنها وورتیژن نپارووسک برای جهش RPE65 به عنوان درمان برای IRDها تأیید شده است. نتایج امیدوارکنندهای همچنین برای درمان ژنی در برخی از اشکال ناشنوایی مادرزادی گزارش شده است. این یافتههای مقدماتی دلگرمکننده هستند و امیدواریهایی را برای افراد مبتلا به این شرایط به ارمغان میآورد، اما اینها چه معنایی برای جوامع نابینا و ناشنوا دارند و چالشهای این درمانها چیست؟
درباره مطالعه
مطالعه جاری یک آزمایش فاز ۱/۲ اولین درمان ژنی بر روی انسانها برای بیماری مادرزادی لِبر ناشی از جهشهای دوجانبه در ژن GUCY2D است، که یک وضعیت است که باعث از دست دادن شدید بینایی از دوران نوزادی میشود. این مطالعه همچنین اولین تلاش برای تقویت ژنی یک آنزیم کلیدی فتوتحویلی است که در داخل فتورسپتورها عمل میکند. علاوه بر نشان دادن یک پروفایل ایمنی قوی، این مطالعه شواهدی از اثربخشی مقدماتی در بیمارانی که دوز بالای ATSN-101 را دریافت کردهاند، ارائه میدهد. بهبود حساسیت شبکیه از ۲۸ روز پس از درمان مشاهده شد و حداقل به مدت ۱۲ ماه ادامه یافت که نشاندهنده دوام این درمان ژنی است.
عوارض جانبی استفاده از درمانهای ژنی
استفاده از درمانهای ژنی با دشواریهایی روبهرو بوده است، عمدتاً به دلیل عوارض جانبی و تکنولوژی پیچیده، اما همچنین این که چنین درمانهایی برای هر شرایط ژنتیکی کارایی نخواهد داشت. شبکیه و گوش به ویژه برای درمان ژنی کاندیدای خوبی هستند. آنها از نظر جراحی بهراحتی قابل دسترسی هستند و این امکان را فراهم میآورد که درمان بهصورت موضعی انجام شود و نیاز به ویروس ناقل کاهش یابد، که منجر به کاهش عوارض جانبی و واکنشهای ایمنی میشود. اثرات تحویل ویروس ناقل به سلولهای صحیح بهراحتی قابل اندازهگیری است و از آنجا که سلولهای شبکیه و گوش عمدتاً تقسیم نمیشوند، ژن درمانی میتواند مدت طولانیتری پس از درمان یکباره دوام بیاورد و ممکن است منافع طولانیمدتی پس از یک مداخله واحد فراهم کند.
اهمیت مداخلات ژن درمانی
این مداخلات میتوانند زندگیها را متحول کنند. دستیابی به ادراک بصری یک فرآیند تدریجی است که به قرار گرفتن در معرض محرکهای بصری در طول رشد پس از تولد بستگی دارد. بهطوریکه با رشد چشم، قشر بینایی نیز رشد میکند و یک دوره بحرانی وجود دارد که بعد از آن تغییرات نورواناتومیک ناشی از نابینایی غیرقابل بازگشت میشود، بنابراین مداخلات زودهنگام ضروری هستند. مهمتر از همه این که اگرچه ممکن است کاشت حلزونی در برخی موارد ناشنوایی در دسترس باشد، برای بیماریهای شبکیه ارثی اغلب درمانی در دسترس نیست. بینایی بزرگترین تأثیر را در شکلگیری مغز اجتماعی در سالهای اول زندگی دارد و کودکان نابینا ریسک بیشتری برای تأخیرهای رشدی در زمینههای مختلف مانند ارتباطات، تحرک و رفتار دارند. بهطور مشابه، کودکانی که بهطور مادرزادی ناشنوا هستند و مداخله زودهنگام دریافت نمیکنند، با خطر بیشتری برای نتایج ضعیف در سوادآموزی و کاهش کیفیت زندگی مواجه هستند. والدین و معلمان کودکان دریافتکننده درمان ژنی AIPL1 گزارش کردهاند که پس از درمان تغییرات رفتاری مثبتی مشاهده کردهاند، که نشاندهنده منافع فراتر از بینایی است.
چالشهای اصلی ژن درمانی
چالشهای اصلی این درمانها هزینه و دسترسی هستند — هزینه وورتیژن نپارووسک تخمین زده میشود که ۴۲۵,۰۰۰ دلار به ازای هر چشم باشد. برای این مطالعه، درمان ژنی تحت مجوز ویژهای از سوی سازمان دارویی و محصولات بهداشتی (UK) ارائه شد و توسط سازمانهای خیریه و نهادهای کوچک سودآور تأمین مالی شد. یکی از چالشهای بیماریهای شبکیه ارثی هماهنگی با مقررات در مورد شاخصها است، زیرا بینایی، که ممکن است برای سایر بیماریهای شبکیه مانند دژنراسیون ماکولا مناسب باشد، برای اکثر بیماریهای شبکیه ارثی مناسب نیست. برای دستیابی به انتقال بالینی موفق این گزینههای درمانی به بیمارانی که بیشترین نیاز را دارند، همکاری نزدیک میان مراکز علمی، نهادهای نظارتی و شرکتها حیاتی است. بهعنوان مثال، کنسرسیوم درمان ژنی سفارشی در ایالات متحده در حال ایجاد پلتفرمها و استانداردهایی است تا توسعه و ارائه درمانهای ژنی سفارشی را تسریع کند. حتی اگر این درمانها تأیید شوند، تنها برای درصد کمی از افراد نابینا یا ناشنوا در دسترس خواهند بود و وعده درمان «قطعی» نباید سرمایهگذاریهای اجتماعی برای بهبود شمول و دسترسی این افراد را تحت تأثیر قرار دهد، مانند تأمین مالی آموزش زبان اشاره یا آموزش بریل. بسیاری از افراد ناشنوا یا نابینا زندگی شاد و کاملی دارند و اغلب نابینایی یا ناشنوایی خود را بهعنوان جنبهای مثبت از هویت خود میبینند، نه بیماریای برای درمان. افرادی که مبتلا به شرایط ژنتیکی و معلولیتها هستند باید در تصمیمگیریهای اجتماعی درباره درمانهای ژنی گنجانده شده و اولویت داشته باشند.
پتانسیل تحولآفرینی برای بیماران
پیشرفتها در درمان ژنی برای نابینایی و ناشنوایی مادرزادی باید مکمل، نه متناقض، تعهد به حمایت از جوامع نابینا و ناشنوا باشد. اگرچه این درمانها در مراحل اولیه هستند و نیاز به پیگیری طولانیمدت دارند، پتانسیل تحولآفرینی برای بیماران دارند. حتی اگر منافع بصری درمان زودهنگام پایدار نباشد، مراحل رشدی که در مراحل اولیه زندگی به دست میآید، ممکن است کیفیت زندگی برای کودکان و خانوادههای آنها را بهطور چشمگیری بهبود بخشد.
پایان مطلب/.