تاریخ انتشار: چهارشنبه 18 تیر 1404
کاربردهای پلی‌ساکاریدهای آستراگالوس در درمان سرطان کبد
یادداشت

  کاربردهای پلی‌ساکاریدهای آستراگالوس در درمان سرطان کبد

بررسی جامع پتانسیل درمانی پلی‌ساکاریدهای آستراگالوس به‌عنوان عاملی نوین در انکولوژی کبد.
امتیاز: Article Rating

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، پلی‌ساکاریدهای آستراگالوس (APS)، ترکیبات زیست‌فعال استخراج‌شده از گیاه آستراگالوس ممبراناسئوس، به‌عنوان عوامل طبیعی نویدبخش در درمان کارسینوم هپاتوسلولار (HCC)، یکی از علل اصلی مرگ‌ومیر ناشی از سرطان، شناخته شده‌اند. مطالعات پیش‌بالینی نشان می‌دهند که APS از طریق چندین مکانیسم زیستی، از جمله القاء آپوپتوز، مهار تکثیر، سرکوب انتقال اپیتلیال-مزانشیمی (EMT)، تنظیم اتوفاژی و تعدیل پاسخ‌های ایمنی، اثرات ضدسرطانی قابل‌توجهی اعمال می‌کند. این اثرات با تنظیم مسیرهای سیگنالینگ کلیدی مانند PI3K/AKT/mTOR، Wnt/β-catenin، JAK/STAT و TGF-β/Smad مرتبط هستند. APS همچنین با تقویت فعالیت ماکروفاژها، کاهش عملکرد سلول‌های T تنظیمی و بهبود پاسخ ایمنی میزبان، محیط تومور را بازسازی می‌کند. علاوه بر این، APS در ترکیب با شیمی‌درمانی‌های متداول و درمان‌های مداخله‌ای مانند شیمی‌امبولیزاسیون شریانی، اثرات هم‌افزای نشان داده و سمیت را کاهش می‌دهد. با وجود شواهد قوی آزمایشگاهی، محدودیت‌هایی مانند زیست‌فراهمی پایین و کمبود آزمایش‌های بالینی گسترده، چالش‌هایی برای کاربرد بالینی هستند. این مرور پیشرفت‌های اخیر در فعالیت‌های ضد-HCC پلی‌ساکاریدهای آستراگالوس، اهداف مولکولی و کاربردهای بالقوه آن‌ها را خلاصه می‌کند و پایه‌ای علمی برای تحقیقات آینده و توسعه استراتژی‌های درمانی مبتنی بر APS ارائه می‌دهد.

 

مقدمه: سرطان کبد و نیاز به درمان‌های نوین  
کارسینوم هپاتوسلولار (HCC)، شایع‌ترین نوع سرطان کبد، به دلیل تشخیص دیرهنگام، مقاومت دارویی و نرخ بالای متاستاز، یکی از مرگبارترین سرطان‌ها محسوب می‌شود. درمان‌های کنونی مانند شیمی‌درمانی، پرتودرمانی و شیمی‌امبولیزاسیون شریانی اغلب با عوارض جانبی شدید و اثربخشی محدود همراه هستند. پلی‌ساکاریدهای آستراگالوس (APS)، مشتق از گیاه دارویی آستراگالوس ممبراناسئوس که در طب سنتی چینی کاربرد گسترده‌ای دارد، به دلیل خواص ضدسرطانی، ضدالتهابی و ایمونومدولاتوری مورد توجه قرار گرفته‌اند. این مطالعه که توسط تیمی از دانشگاه‌های جiamusi، CUHK-Shenzhen، Greenwich و Capital Medical انجام شد، مکانیسم‌های مولکولی APS و پتانسیل آن به‌عنوان یک عامل درمانی مکمل در HCC را بررسی می‌کند. هدف این پژوهش، ارائه دیدگاهی جامع از نقش APS در مهار پیشرفت سرطان کبد و بهبود نتایج درمانی است.

 

بررسی مکانیسم‌ها و شواهد پیش‌بالینی  
این مرور با تحلیل داده‌های پیش‌بالینی از مطالعات in vitro و in vivo، اثرات ضدسرطانی APS را بررسی کرد. آزمایش‌ها بر روی خطوط سلولی HCC و مدل‌های حیوانی انجام شدند تا تأثیر APS بر آپوپتوز، تکثیر، EMT، اتوفاژی و پاسخ‌های ایمنی ارزیابی شود. تحلیل‌های مولکولی، تنظیم مسیرهای سیگنالینگ کلیدی مانند PI3K/AKT/mTOR، Wnt/β-catenin، JAK/STAT و TGF-β/Smad را بررسی کردند. اثرات APS بر محیط تومور، از جمله فعالیت ماکروفاژها و سلول‌های T تنظیمی، با استفاده از روش‌های ایمونولوژیک ارزیابی شد. داده‌های مربوط به هم‌افزایی APS با شیمی‌درمانی و درمان‌های مداخله‌ای نیز تحلیل شدند. محدودیت‌های APS، مانند زیست‌فراهمی پایین، و راهکارهای بهبود آن، مانند فرمولاسیون‌های نانوذره‌ای، مورد بررسی قرار گرفتند. این روش‌ها امکان ارزیابی جامع پتانسیل درمانی APS را فراهم کردند.

 

 اثرات چندجانبه APS در HCC  
APS اثرات ضدسرطانی قوی‌ای از طریق چندین مکانیسم زیستی نشان داد. این ترکیب با فعال‌سازی مسیرهای آپوپتوزی (افزایش Bax و کاسپازها) و کاهش پروتئین‌های ضدآپوپتوزی (Bcl-2)، مرگ برنامه‌ریزی‌شده سلول‌های سرطانی را القا کرد. APS همچنین تکثیر سلول‌های HCC را از طریق مهار مسیر PI3K/AKT/mTOR سرکوب نمود و با کاهش بیان β-catenin و TGF-β/Smad، EMT و متاستاز را مهار کرد. تنظیم اتوفاژی توسط APS، تعادل بین مرگ و بقای سلولی را به نفع آپوپتوز تغییر داد. در محیط تومور، APS فعالیت ماکروفاژهای ضدتوموری (M1) را تقویت کرده و عملکرد سلول‌های T تنظیمی را کاهش داد، که منجر به بهبود پاسخ ایمنی میزبان شد. هم‌افزایی APS با شیمی‌درمانی‌هایی مانند دوکسوروبیسین و درمان‌های مداخله‌ای مانند شیمی‌امبولیزاسیون، اثربخشی را افزایش و سمیت را کاهش داد. این یافته‌ها APS را به‌عنوان یک عامل مکمل درمانی نویدبخش معرفی می‌کنند.

 

 تنظیم مسیرهای کلیدی و محیط تومور  
APS با هدف‌گیری مسیرهای سیگنالینگ کلیدی، اثرات ضدسرطانی خود را اعمال می‌کند. مهار PI3K/AKT/mTOR رشد و بقای سلول‌های سرطانی را مختل کرد، در حالی که سرکوب Wnt/β-catenin و TGF-β/Smad، تهاجم و متاستاز را کاهش داد. تنظیم JAK/STAT توسط APS، تولید سیتوکین‌های التهابی مانند IL-6 را کاهش داد و التهاب توموری را مهار نمود. APS همچنین با افزایش بیان نشانگرهای ایمنی مانند IFN-γ و کاهش سلول‌های T تنظیمی، ایمونوسوپرسیون توموری را برطرف کرد. این اثرات با بازسازی محیط تومور از طریق تقویت ماکروفاژهای M1 و کاهش ماتریکس خارج‌سلولی پروتوموری تکمیل شدند. این مکانیسم‌های چندگانه، APS را به یک عامل چندمنظوره برای درمان HCC تبدیل می‌کنند که می‌تواند به‌طور هم‌زمان رشد تومور، متاستاز و ایمونوسوپرسیون را هدف قرار دهد.

 

 تقویت درمان‌های استاندارد  
APS پتانسیل بالایی به‌عنوان یک عامل مکمل در درمان HCC نشان داده است. هم‌افزایی آن با شیمی‌درمانی‌های متداول، مانند دوکسوروبیسین و 5-فلوئورواوراسیل، اثربخشی را افزایش داده و عوارض جانبی مانند سمیت کبدی را کاهش می‌دهد. در درمان‌های مداخله‌ای مانند شیمی‌امبولیزاسیون شریانی، APS با بهبود پاسخ ایمنی و کاهش التهاب، نتایج درمانی را بهبود بخشید. خواص ایمونومدولاتوری APS، به‌ویژه در تقویت پاسخ‌های Th1 و کاهش سلول‌های T تنظیمی، آن را به کاندیدایی مناسب برای ترکیب با ایمونوتراپی‌ها تبدیل می‌کند. با این حال، زیست‌فراهمی پایین APS چالش اصلی برای کاربرد بالینی است. فرمولاسیون‌های نانوذره‌ای و لیپوزومی می‌توانند این محدودیت را برطرف کرده و اثربخشی APS را افزایش دهند.

 

غلبه بر محدودیت‌ها و گسترش تحقیقات  
تحقیقات آینده باید بر آزمایش‌های بالینی گسترده متمرکز شوند تا اثربخشی و ایمنی APS در بیماران HCC تأیید شود. توسعه فرمولاسیون‌های پیشرفته برای بهبود زیست‌فراهمی و هدف‌گیری دقیق‌تر سلول‌های سرطانی ضروری است. بررسی تعاملات APS با سایر مسیرهای سیگنالینگ و ایمونوتراپی‌ها می‌تواند استراتژی‌های ترکیبی جدیدی را معرفی کند. با توجه به نقش محیط تومور در مقاومت درمانی، مطالعات آینده باید بر بازسازی جامع‌تر TIME توسط APS تمرکز کنند. همکاری بین مراکز تحقیقاتی و صنعت داروسازی برای تجاری‌سازی APS و تبدیل آن به یک درمان استاندارد در HCC حیاتی است. این پژوهش می‌تواند راه را برای توسعه درمان‌های طبیعی و کم‌عارضه در انکولوژی کبد هموار کند.

 

نقش پلی‌ساکاریدهای طبیعی: رویکردی نوین در درمان سرطان  
پلی‌ساکاریدهای طبیعی مانند APS به دلیل خواص ضدسرطانی، ضدالتهابی و ایمونومدولاتوری، به‌عنوان عوامل مکمل در درمان سرطان مورد توجه قرار گرفته‌اند. توانایی APS در هدف‌گیری چندین مسیر سرطان‌زایی و بازسازی محیط تومور، آن را از سایر ترکیبات متمایز می‌کند. این ویژگی‌ها، همراه با سمیت پایین و منشأ طبیعی، APS را به گزینه‌ای جذاب برای درمان‌های کم‌عارضه تبدیل می‌کنند. مطالعات اپیدمیولوژیک و پیش‌بالینی نشان‌دهنده پتانسیل پلی‌ساکاریدها در کاهش خطر سرطان و بهبود نتایج درمانی هستند، که بر اهمیت ترکیبات طبیعی در انکولوژی تأکید دارد.

 

نتیجه‌گیری  
پلی‌ساکاریدهای آستراگالوس با تنظیم مسیرهای کلیدی مانند PI3K/AKT/mTOR، Wnt/β-catenin و JAK/STAT، و بازسازی محیط تومور، پتانسیل بالایی به‌عنوان یک عامل شیمی‌پیشگیری و مکمل درمانی در HCC نشان داده‌اند. هم‌افزایی APS با درمان‌های استاندارد، همراه با سمیت پایین، آن را به کاندیدایی ایده‌آل برای بهبود نتایج درمانی تبدیل می‌کند. با پیشرفت در فرمولاسیون‌های دارویی و آزمایش‌های بالینی، APS می‌تواند به یک جزء کلیدی در استراتژی‌های درمانی HCC تبدیل شود، کیفیت زندگی بیماران را بهبود بخشد و راه را برای درمان‌های طبیعی و مؤثرتر در انکولوژی کبد هموار کند.

پایان مطلب/.
 

ثبت امتیاز
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.
ارسال نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

کلیدواژه
کلیدواژه
دسته‌بندی اخبار
دسته‌بندی اخبار
Skip Navigation Links.