تاریخ انتشار: دوشنبه 30 تیر 1404
امیدی تازه برای بیماران صعب العلاج؛ دستاوردهای ایران در سلول درمانی!
مصاحبه

  امیدی تازه برای بیماران صعب العلاج؛ دستاوردهای ایران در سلول درمانی!

بیماران آسیب نخاعی بهبود حرکتی و حسی یافته‌اند و بیماران سرطانی به زندگی بازگشته ‌اند. این دستاوردها، می‌تواند ایران را به قطب درمان‌های پیشرفته تبدیل کند.
امتیاز: Article Rating

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، در سال‌های اخیر، پیشرفت‌های پزشکی در حوزه سلول‌درمانی، دریچه‌ای نو به سوی درمان بیماری‌های پیچیده گشوده است. در ایران، پژوهشگران و پزشکان با استفاده از سلول‌های بنیادی، گام‌های مهمی در درمان بیماری‌هایی مانند آسیب کامل نخاعی و مولتیپل میلوما برداشته‌اند. این مقاله به بررسی دو مطالعه مهم در این زمینه می‌پردازد که تجربیات بیماران ایرانی و دیدگاه‌های بیماران و مراقبان را در استفاده از پیوند سلول‌های بنیادی اتولوگ (خود بیمار) نشان می‌دهد.

سلولدرمانی چیست؟

سلول‌درمانی یکی از روش‌های پیشرفته پزشکی است که در آن از سلول‌های زنده، به‌ویژه سلول‌های بنیادی، برای ترمیم بافت‌های آسیب‌دیده یا بهبود عملکرد بدن استفاده می‌شود. سلول‌های بنیادی به دلیل توانایی تبدیل شدن به انواع سلول‌های دیگر و کمک به بازسازی بافت‌ها، نقش مهمی در درمان بیماری‌های مختلف دارند. در این مقاله، به دو نوع سلول‌درمانی پرداخته می‌شود: یکی برای درمان آسیب نخاعی با استفاده از سلول‌های شووان و سلول‌های بنیادی مزانشیمی مشتق از مغز استخوان، و دیگری برای درمان مولتیپل میلوما با پیوند سلول‌های بنیادی اتولوگ.

تجربه ایرانیان در درمان آسیب نخاعی با سلولدرمانی

یکی از مطالعات برجسته در ایران، توسط دکتر سعید اورعی‌یزدانی و همکارانش در مرکز تحقیقات جراحی مغز و اعصاب شوهدا تجریش انجام شده است. این مطالعه در مجله Stem Cell Research & Therapy منتشر شد، به بررسی ایمنی و نتایج احتمالی تزریق ترکیبی سلول‌های شووان اتولوگ و سلول‌های بنیادی مزانشیمی مشتق از مغز استخوان در بیماران مبتلا به آسیب کامل نخاعی در مرحله زیرحاد (۳ تا ۱۲ ماه پس از آسیب) پرداخته است.

جزئیات مطالعه

این پژوهش روی ۱۱ بیمار (۹ مرد و ۲ زن) با میانگین سنی حدود ۲۹ سال انجام شد. این بیماران دچار آسیب کامل نخاعی (طبقه‌بندی A در مقیاس انجمن آسیب نخاعی آمریکا یا ASIA) بودند که معمولاً به معنای از دست دادن کامل حس و حرکت در زیر محل آسیب است. این افراد به دلیل تصادفات رانندگی یا سقوط دچار آسیب در ناحیه گردنی یا توراسیک (قفسه سینه) شده بودند.

سلول‌های شووان از عصب سورال (پشت مچ پا) بیماران و سلول‌های بنیادی مزانشیمی از مغز استخوان آن‌ها استخراج شد. این سلول‌ها پس از کشت در آزمایشگاه، به‌صورت تزریق داخل نخاعی (از طریق پونکسیون کمری) به بیماران داده شد. این فرآیند در شرایط کاملاً استریل و با رعایت استانداردهای بین‌المللی انجام شد.

نتایج و دستاوردها

نتایج این مطالعه بسیار امیدوارکننده بود. پس از ۱۲ ماه پیگیری، ۹ نفر از بیماران بهبودهایی در حس یا حرکت نشان دادند:

  • بهبود حسی: حدود ۵۰ درصد بیماران گردنی و ۶۳ درصد بیماران توراسیک-کمری در حس لامسه و حس سوزن (pinprick) بهبود یافتند. میانگین امتیاز حس لامسه و سوزن به ترتیب ۱۱.۶ و ۱۲ افزایش یافت.
  • بهبود حرکتی: ۷۵ درصد بیماران گردنی و ۱۴ درصد بیماران توراسیک-کمری بهبودهایی در عملکرد حرکتی داشتند، هرچند این بهبود در بیماران توراسیک کمتر بود.
  • بهبود عملکردی: مقیاس استقلال نخاعی (SCIM-III) نشان داد که ۸ نفر از بیماران، به‌ویژه آن‌هایی که آسیب توراسیک داشتند، در عملکردهای روزمره مانند مدیریت تنفس، کنترل مثانه و تحرک بهبود یافتند. میانگین امتیاز SCIM-III حدود ۲۱.۲ افزایش یافت که از نظر آماری معنادار بود.
  • بهبودهای ذهنی: بیماران گزارش دادند که در حرکت تنه، تعادل در حالت نشسته یا ایستاده، حس پر شدن مثانه و رکتوم، و حتی توانایی دفع ارادی ادرار بهبودهایی مشاهده کرده‌اند. به عنوان مثال، یک بیمار پس از درمان توانست حس پر شدن رکتوم را تجربه کند و دیگری توانایی دفع ارادی ادرار را به دست آورد.

ایمنی درمان

یکی از نکات برجسته این مطالعه، ایمنی بالای این روش بود. هیچ عارضه جدی سیستمیک مانند شوک آنافیلاکتیک، التهاب یا عفونت (مانند مننژیت) گزارش نشد. عوارض خفیفی مانند افزایش اسپاسم (در ۵ بیمار)، بی‌حسی یا گزگز (در ۴ بیمار)، و درد نوروپاتیک (در ۲ بیمار) دیده شد که نیازی به درمان خاص نداشتند. تصاویر MRI نیز هیچ‌گونه رشد غیرطبیعی (مانند تومور یا کیست) را نشان نداد.

چرا این روش مهم است؟

آسیب نخاعی یکی از شرایط ناتوان‌کننده است که می‌تواند زندگی فرد را از نظر جسمی، اجتماعی و شغلی تحت تأثیر قرار دهد. نبود درمان قطعی برای این بیماری باعث شده که سلول‌درمانی به عنوان یک گزینه نویدبخش مطرح شود. این مطالعه نشان داد که استفاده ترکیبی از سلول‌های شووان (که به ترمیم میلین اطراف اعصاب کمک می‌کنند) و سلول‌های مزانشیمی (که خاصیت ضدالتهابی و محافظت عصبی دارند) می‌تواند در مرحله زیرحاد، که هنوز امکان بازسازی عصبی وجود دارد، نتایج بهتری داشته باشد.

تجربه بیماران و مراقبان در درمان مولتیپل میلوما

مطالعه دیگری که در Journal of Patient Experience منتشر شد، به بررسی تجربیات بیماران مبتلا به مولتیپل میلوما (MM) و مراقبان آن‌ها در استفاده از پیوند سلول‌های بنیادی اتولوگ پرداخته است. مولتیپل میلوما نوعی سرطان نادر مغز استخوان است که حدود ۳۵,۷۰۰ مورد جدید آن در سال ۲۰۲۳ در آمریکا گزارش شده است. اگرچه این مطالعه در آمریکا انجام شده، اما نتایج آن برای بیماران ایرانی که به این روش درمانی دسترسی دارند، قابل تعمیم است.

جزئیات مطالعه

این پژوهش کیفی شامل ۱۶ شرکت‌کننده (۱۲ بیمار و ۴ مراقب) بود که در گروه‌های کانونی مجازی شرکت کردند. بیماران همگی در ۵ سال گذشته پیوند سلول‌های بنیادی اتولوگ دریافت کرده بودند و اکثر آن‌ها زن بودند. هدف این مطالعه، درک بهتر مسیر بیماری، از علائم اولیه تا تشخیص، پیوند و دوره بهبودی بود.

علائم اولیه و تشخیص

بیماران علائم اولیه‌ای مانند کمردرد، درد عمومی، ضعف، خستگی و حتی شکستگی استخوان (مانند ستون فقرات یا ران) را گزارش کردند. برخی بیماران هیچ علامتی نداشتند و بیماری آن‌ها به‌طور اتفاقی از طریق آزمایش خون معمولی کشف شد. فرآیند تشخیص گاهی چند ماه طول کشید و معمولاً توسط متخصص خون یا انکولوژیست انجام شد. برخی بیماران ابتدا به پزشک عمومی مراجعه کرده و سپس به متخصص ارجاع داده شدند.

تجربه پیوند

از ۱۲ بیمار، ۸ نفر پیوند را در بیمارستان (به‌صورت بستری) و ۴ نفر به‌صورت سرپایی دریافت کردند. بیماران بستری معمولاً ۲ هفته یا بیشتر در بیمارستان ماندند و با مشکلاتی مانند ضعف شدید، تهوع، کاهش اشتها، عفونت (مانند کلستریدیوم دیفیسیل)، و خونریزی مواجه شدند. در میان بیماران سرپایی، سه نفر به دلیل عوارض مانند تب یا خونریزی داخلی نیاز به بستری پیدا کردند. یکی از بیماران گفت: «آن‌قدر ضعیف شده بودم که نمی‌توانستم راه بروم یا چیزی بخورم.»

دوره بهبودی

دوره بهبودی پس از پیوند برای بیماران چالش‌برانگیز بود و بین ۲ هفته تا ۴ ماه طول کشید. برخی بیماران پس از ۳۰ روز به فعالیت‌های عادی بازگشتند، اما برای برخی دیگر، بهبودی کامل تا یک سال طول کشید و دو نفر هنوز احساس بهبودی کامل نداشتند. علائم شایع در این دوره شامل تهوع، خستگی، ضعف و درد بود. بیماران همچنین از ناامیدی به دلیل ناتوانی در بازگشت به زندگی عادی سخن گفتند.

نقش مراقبان

مراقبان نقش مهمی در حمایت از بیماران داشتند. آن‌ها بیماران را به بیمارستان می‌بردند، در طول دوره بهبودی در کنارشان بودند و گاهی از کار مرخصی می‌گرفتند که این موضوع بار مالی بر آن‌ها تحمیل می‌کرد. یکی از مراقبان گفت: «آماده نبودم برای شدت بیماری و نیازهای مراقبتی در بدترین حالت بیمار.» مراقبان همچنین از بار عاطفی و اجتماعی این مسئولیت سخن گفتند و احساس کردند که برای این نقش به اندازه کافی آماده نیستند.

نیازهای برآوردهنشده

این مطالعه نشان داد که بیماران و مراقبان نیازهای برآورده‌نشده‌ای دارند، از جمله:

  • منابع آموزشی بهتر: بیماران و مراقبان خواستار اطلاعات بیشتری درباره فرآیند پیوند و دوره بهبودی بودند تا بتوانند تصمیمات آگاهانه‌تری بگیرند.
  • حمایت روانی و عاطفی: نیاز به برنامه‌های مراقبت جامع‌تر که به جنبه‌های روانی و عاطفی بیماران و مراقبان توجه کند.
  • درمانهای نوین: نیاز به روش‌هایی که عوارض پیوند را کاهش داده و بهبودی را تسریع کند.

مقایسه و اهمیت این مطالعات برای ایرانیان

هر دو مطالعه نشان‌دهنده پتانسیل سلول‌درمانی در بهبود کیفیت زندگی بیماران است. مطالعه ایرانی بر درمان آسیب نخاعی تمرکز داشت و نتایج آن نشان داد که این روش می‌تواند به بهبود حس و حرکت کمک کند، به‌ویژه در مرحله زیرحاد که زمان طلایی برای بازسازی عصبی است. از سوی دیگر، مطالعه مولتیپل میلوما بر چالش‌های بیماران و مراقبان در فرآیند پیوند و بهبودی تمرکز داشت و نیاز به حمایت‌های بیشتر را برجسته کرد.

برای بیماران ایرانی، این مطالعات پیام‌های مهمی دارند:

  • دسترسی به درمانهای پیشرفته: ایران در حوزه سلول‌درمانی پیشرفت‌های قابل‌توجهی داشته و بیمارانی که به این روش‌ها دسترسی دارند، می‌توانند از نتایج آن بهره‌مند شوند.
  • اهمیت آموزش و حمایت: بیماران و مراقبان نیاز به اطلاعات دقیق و حمایت‌های روانی و اجتماعی دارند تا بتوانند با چالش‌های درمان کنار بیایند.
  • امید به آینده: این مطالعات نشان می‌دهند که با پیشرفت‌های پزشکی، امکان بهبود کیفیت زندگی حتی برای بیماری‌های پیچیده وجود دارد.

نتیجهگیری

سلول‌درمانی به عنوان یک روش نوین، امیدی تازه برای بیماران مبتلا به آسیب نخاعی و مولتیپل میلوما ایجاد کرده است. تجربیات بیماران ایرانی در مطالعه آسیب نخاعی نشان‌دهنده ایمنی و اثربخشی این روش در بهبود عملکردهای حسی و حرکتی است. از سوی دیگر، مطالعه مولتیپل میلوما نشان می‌دهد که بیماران و مراقبان با چالش‌های عاطفی و جسمی زیادی مواجه هستند که نیازمند توجه بیشتر است. با ادامه تحقیقات و بهبود زیرساخت‌های پزشکی در ایران، می‌توان انتظار داشت که این روش‌ها در آینده به تعداد بیشتری از بیماران کمک کند و کیفیت زندگی آن‌ها را بهبود بخشد.

پایان مطلب./

ثبت امتیاز
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.
ارسال نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

کلیدواژه
کلیدواژه
دسته‌بندی اخبار
دسته‌بندی اخبار
Skip Navigation Links.