ایران با وجود تحریمها، طی دو دهه گذشته به قطب پیشرفته پیوند سلولهای بنیادی در منطقه تبدیل شده و با دستاوردهای چشمگیری در درمان بیماریهایی مانند تالاسمی و لوسمی، جان هزاران بیمار را نجات داده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، ایران در دو دهه گذشته به موفقیتهای چشمگیری در حوزه پزشکی دست یافته است، بهویژه در زمینه پیوند سلولهای بنیادی و نوآوریهای دیگر که سلامت مردم را بهبود بخشیدهاند. این کشور با وجود تحریمها و محدودیتهای اقتصادی، توانسته با تکیه بر منابع داخلی، خلاقیت محققان و همکاریهای بینالمللی، جایگاه ویژهای در منطقه و جهان کسب کند.
تاریخچه و آغاز مسیر در پزشکی ایران
ماجرا از سال ۱۹۹۱ آغاز شد، زمانی که اولین مرکز پیوند سلولهای بنیادی در تهران تأسیس شد. این مرکز، وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران، نقطه شروعی برای تحولات بزرگ بود. تا سال ۲۰۱۱، بیش از ۳,۲۳۷ پیوند در این مرکز انجام شده که شامل انواع پیوندهای آلوژنیک، اتولوگ بود. این موفقیت تنها به تهران محدود نماند و شهرهایی مانند شیراز و ارومیه نیز به قطبهای پزشکی تبدیل شدند. برای مثال، در شیراز از سال ۱۹۹۳ بیش از ۴۵۰ پیوند انجام شده که نشاندهنده گسترش سریع این فناوری در جنوب ایران است.
علاوه بر پیوند سلولهای بنیادی، ایران در زمینههای دیگری مانند اپیدمیولوژی و درمان بیماریهای خاص نیز پیشرفت کرده است. مطالعات گسترده در ارومیه و تهران نشان داده که ایران توانسته با منابع محدود، خدماتی در سطح استانداردهای جهانی ارائه دهد. این شروع، پایهای برای نوآوریهای بعدی شد که زندگی هزاران بیمار را تغییر داد.
نقش مؤسسه رویان در پیشبرد علم سلولهای بنیادی
مؤسسه رویان در تهران، با نامش که به معنای "جنین" است، یکی از ستونهای اصلی تحقیقات زیستپزشکی در ایران محسوب میشود. از سال ۱۹۹۱، این مؤسسه با تمرکز بر زیستپزشکی تولیدمثلی و سلولهای بنیادی، به یک رهبر منطقهای تبدیل شده است. بازدیدکنندگان خارجی مانند سوفی روسو، که در سال ۲۰۱۴ به کنگره دوقلوهای رویان دعوت شد، از سطح علمی بالا و مهماننوازی این مرکز شگفتزده شدهاند. روسو در گزارش خود، رویان را نمونهای موفق از سازماندهی تحقیقات در شرایط سخت توصیف کرده است.
یکی از دستاوردهای برجسته رویان، توسعه تکنیکهای پیشرفته مانند استفاده از سلولهای خون بندناف و تحقیقات در زمینه پزشکی بازساختی است. این مؤسسه همچنین با برگزاری کنگرههای سالانه، فضایی برای تبادل دانش بین محققان ایرانی و خارجی فراهم کرده است. موضوعاتی مانند مدیریت تحریک تخمدان، حفظ باروری، و درمان بیماریهایی مثل مولتیپل اسکلروزیس در این کنگرهها بررسی شدهاند.
هزینهها و چالشهای اقتصادی در پیوند سلولهای بنیادی
پیوند سلولهای بنیادی، هرچند نجاتبخش است، اما هزینهبر است. مطالعهای در بیمارستان شریعتی تهران نشان داده که هزینه متوسط هر پیوند در سال ۲۰۲۳ حدود ۵۱,۵۹۴ دلار آمریکا (معادل ۲۴,۲۳۲ دلار بینالمللی بر اساس برابری قدرت خرید) بوده است. بخش بزرگی از این هزینهها به پزشکان (۳۸.۸٪) و پرستاران (۱۳.۸٪) اختصاص دارد. خوشبختانه، یارانههای دولتی ۵۴.۱٪ از هزینههای مستقیم را پوشش میدهند، که نشاندهنده حمایت دولت از این بخش است. با این حال، تحریمها دسترسی به تجهیزات پیشرفته مانند آنتیبادیها را دشوار کرده و نیاز به راهحلهای نوآورانه را برجسته میکند.
در مقایسه با کشورهای دیگر، هزینهها در ایران نسبت به پاکستان (۸,۰۰۰ تا ۲۵,۰۰۰ دلار) و بنگلادش (۳۰,۰۰۰ تا ۵۰,۰۰۰ دلار) متغیر است، اما زیرساختهای ایران دسترسی به این درمان را آسانتر کرده است. این نشان میدهد که ایران با مدیریت هوشمندانه، توانسته بار مالی را برای بیماران کاهش دهد.
پیشرفتهای بالینی و آماری در پیوند سلولهای بنیادی
آمارها گواه موفقیت ایران هستند. در مرکز تحقیقات هماتولوژی تهران، از سال ۱۹۹۱ تا ۲۰۱۱، ۷۸.۲٪ از بیماران (۲,۵۳۰ نفر از ۳,۲۳۷ نفر) پس از پیوند زنده ماندهاند. این آمار شامل بیمارانی با بیماریهایی مانند لوسمی حاد میلوبلاستیک، تالاسمی ماژور، و حتی بیماریهای نادر مانند سندرم هورلر است. در ارومیه، مطالعهای از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۴ روی ۲۸۰ بیمار نشان داد که نرخ بقای کلی ۵۴٪ و بقای بدون بیماری ۶۷٪ در پنج سال پس از پیوند بوده است، که با استانداردهای جهانی قابل مقایسه است.
در شیراز نیز، از سال ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۹، بیش از ۴۵۰ پیوند انجام شده که نرخ بقای بدون بیماری برای تالاسمی ماژور ۷۱٪ و برای لوسمی ۶۷٪ گزارش شده است. این اعداد نشان میدهند که ایران در مدیریت عوارضی مانند بیماری پیوند علیه میزبان (GVHD) نیز پیشرفت کرده، هرچند شیوع بالای GVHD همچنان چالشی برای بهبود مراقبتهای پس از پیوند است.
نوآوریها و تحقیقات جدید در سلولهای بنیادی
ایران در کنار درمان، به تحقیق و توسعه نیز توجه ویژهای داشته است. استفاده از سلولهای خون بند ناف و برنامه اهداکنندگان سلولهای بنیادی، مانند برنامه بانک خون بند ناف ایرانی (ICBB)، از ابتکارات برجسته است. این بانک با ذخیرهسازی مطمئن سلولها، امکان پیوند برای بیماران بیشتری را فراهم کرده است. تکنیکهای جدید مانند پیوند دوگانه خون بند ناف و پیوند ناسازگار نسبی (haploidentical) نیز در تهران با موفقیت اجرا شدهاند.
در جنوب ایران، تغییر منبع سلولها از مغز استخوان به خون محیطی از سال ۲۰۰۳، فرآیند جمعآوری را سادهتر کرده و نتایج بهتری به همراه داشته است. محققان ایرانی همچنین در حال بررسی کاربرد سلولهای بنیادی برای درمان بیماریهای غیرسرطانی مانند سیروز کبدی، نارسایی مغز استخوان، و حتی آسیبهای پس از سکته قلبی هستند.
پیشرفتها در سایر حوزههای پزشکی
علاوه بر سلولهای بنیادی، ایران در زمینههای دیگر پزشکی نیز دستاوردهایی داشته است. در حوزه اپیدمیولوژی، مطالعهای در ارومیه نشان داده که پیوند سلولهای بنیادی خونساز (HSCT) برای بیماریهای بدخیم، با وجود منابع محدود، نتایج قابل قبولی داشته است. نرخ بقای ۵۴٪ در پنج سال پس از پیوند، گواهی بر توانایی ایران در ارائه خدمات پیشرفته است. همچنین، بررسی هزینهها در بیمارستان شریعتی نشان داده که یارانهها و بیمهها نقش مهمی در دسترسی بیماران به درمان دارند.
در زمینه درمان سرطان، ایران با توسعه تکنیکهای جراحی، شیمیدرمانی هدفمند، و ایمونوتراپی، توانسته امید به زندگی بیماران را افزایش دهد. مراکز تخصصی مانند بیمارستان نمازی شیراز و بیمارستان شریعتی تهران، با تمرکز بر بیماریهای خونی و پیوند، به بهبود کیفیت مراقبتها کمک کردهاند. همچنین، تحقیقات در زمینه بیماریهای نادر مانند اوستئوپت روسیس و سندرم چدیاک-هیگاشی نشاندهنده وسعت تلاشهای پزشکی ایران است.
مقایسه با جهان و درسهایی از تجربه جهانی
در سطح جهانی، بیش از ۱۰۰,۰۰۰ پیوند سلولهای بنیادی سالانه انجام میشود و کشورهایی مانند آمریکا و اروپا پیشتاز هستند. در آمریکا، هزینههای مرتبط با سرطان در سال ۲۰۱۷ به ۱۶۱.۲ میلیارد دلار رسید، در حالی که ایران با سیستم یارانهای و بیمهای، بار مالی را کاهش داده است. مطالعات نشان دادهاند که پیوند سلولهای بنیادی در مقایسه با درمانهای سنتی، هزینهها را در بلندمدت کاهش میدهد؛ مثلاً هزینه هر سال زندگی بهدستآمده از پیوند مغز استخوان حدود ۱۶,۳۴۶ دلار است.
کشورهای در حال توسعه مانند پاکستان و نیجریه با چالشهای مشابهی مواجهاند، اما ایران با ایجاد مراکز ارجاع مانند شریعتی و امام خمینی ارومیه، دسترسی به درمان را بهبود بخشیده است. این تجربه نشان میدهد که سرمایهگذاری در آموزش و زیرساختها میتواند به کاهش نابرابریهای درمانی کمک کند.
تأثیر اجتماعی و فرهنگی
پیشرفتهای پزشکی ایران نه تنها یک دستاورد علمی، بلکه یک پیروزی فرهنگی نیز محسوب میشود. این موفقیتها به جوانان انگیزه داده و آنها را به پژوهش ترغیب کرده است. کنگرههای رویان، با حضور محققان غربی و ایرانی، پل ارتباطی برای تبادل دانش ایجاد کردهاند. سوفی روسو از مهماننوازی و اشتیاق مردم ایران سخن گفته و این را نشانهای از روحیه علمی و همکاری دانسته است. همچنین، افزایش آگاهی عمومی درباره اهدای خون بند ناف، فرهنگ مشارکت اجتماعی را تقویت کرده است.
چالشها و راهحلهای آینده
با وجود پیشرفتها، تحریمها همچنان مانعی برای دسترسی به تجهیزات پیشرفته هستند. این موضوع تأخیرهایی در تحقیقات ایجاد کرده است. با این حال، پیشنهادهایی مانند توسعه بانک خون بند ناف، برنامههای اهداکنندگان ناسازگار، و سرمایهگذاری در تولید داخلی تجهیزات میتواند این مشکلات را کاهش دهد. همچنین، نیاز به سیاستهای بهتر برای پوشش هزینهها و استانداردسازی تعرفهها احساس میشود تا دسترسی عادلانهتر شود.
نتیجهگیری: آیندهای روشن در پیش رو
ایران در دو دهه گذشته با پشتکار و نوآوری، خود را بهعنوان یک بازیگر کلیدی در حوزه پیوند سلولهای بنیادی و پزشکی معرفی کرده است. از درمان تالاسمی ماژور و لوسمی تا بیماریهای نادر و پیشرفت در درمان سرطان، این کشور نشان داده که میتواند با منابع محدود، دستاوردهای بزرگی کسب کند. با ادامه این مسیر، سرمایهگذاری در تحقیقات، تولید تجهیزات، و همکاریهای بینالمللی، ایران میتواند در آیندهای نزدیک به استانداردهای جهانی نزدیکتر شود و الگویی برای کشورهای در حال توسعه باشد.
این موفقیتها نتیجه تلاش محققان، حمایت دولت، و اراده یک ملت برای غلبه بر چالشهاست. با تمرکز بر آموزش، فناوری، و توسعه زیرساختها، ایران میتواند در دهههای آینده نقش بزرگتری در پزشکی جهانی ایفا کند و به بیماران بیشتری امید زندگی ببخشد. این مسیر نه تنها سلامت مردم را بهبود میبخشد، بلکه الهامبخش نسلهای آینده برای نوآوری و پیشرفت خواهد بود.
پایان مطلب./