یادداشت چند منبعی
درمان ژنی نوین امید تازه بیماران نارسایی قلبی
ژندرمانی فاز یک محصول AB-1002، برای درمان نارسایی قلبی جواب داد.
امتیاز:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، محققان در جدیدترین یافتههای خود از مطالعه فاز اول، درمان ژنی یکباره با استفاده از ویروس ناقل به درون عروق کرونر را برای بیماران مبتلا به نارسایی قلبی با کاهش قابلتوجه در کسپشن چپ بطنی گزارش کردند. این نخستین دادههای انسانی نشان میدهد که این روش نه تنها ایمن بوده بلکه نشانههایی از بهبود در عملکرد قلب را نیز به همراه دارد. مطالعه فاز اول بالینی AB-1002 که در ژورنال Nature Medicine منتشر شده، شامل یازده بیمار مبتلا به کاردیومیوپاتی غیرایسکمیک با نارسایی قلبی و کاهش کسر جهشی بطن چپ بود. این بیماران تحت تزریق تکدوز از ویروس ناقل آدنویروس همراه با ژن فعالکننده مهارکننده پروتئین فسفاتاز 1 قرار گرفتند. در پی پیگیری دوازدهماهه، هیچ عارضه جدی ناشی از درمان گزارش نشد و بیشتر بیماران یا شرایطشان پایدار ماند یا بهبود یافتند. اکنون مطالعه فاز دوم برای ارزیابی اثربخشی در قالبی بزرگتر و کنترلشده در حال انجام است. این دادهها گامی مهم به سوی درمان ریشهای نارسایی قلبی محسوب میشوند.
بیماری نارسایی قلبی
نارسایی قلبی یکی از چالشبرانگیزترین بیماریهای قلبی در جهان است و تخمین زده میشود که بیش از ۶۰ میلیون نفر در سراسر دنیا با آن زندگی میکنند. در نیمی از موارد، این بیماران دارای کسر جهشی بطن چپ کاهشیافته هستند، به این معنا که قلب توان کافی برای پمپاژ خون به بدن را ندارد. این وضعیت با خطر بالاتر مرگومیر و کیفیت پایین زندگی همراه است. با وجود پیشرفتهای چشمگیر در دارودرمانی و روشهای مکانیکی مانند استفاده از ضربانسازها، هنوز نارسایی قلبی یکی از علل اصلی بستری و مرگ زودرس در بیماران است.
در این میان، ژندرمانی چشماندازی نوین در درمان بیماریهای مزمن فراهم کرده است. این روش از طریق انتقال ژنهای درمانی به سلولهای هدف، عملکرد سلولها را تغییر داده یا نقصهای ژنتیکی را جبران میکند. در حوزه قلب، ناقلهای ویروسی همچون ویروسهای مرتبط با آدنو (AAV) گزینهای مناسب به شمار میروند، زیرا میتوانند ژن را به سلولهای قلبی منتقل کنند بدون آنکه آسیب بافتی ایجاد نمایند. هدف از این نوع درمانها، بازگرداندن کارایی سلولهای میوکارد و افزایش توان پمپاژی قلب است.
تاریخچه
در دهههای اخیر تلاشهای زیادی برای یافتن راهکارهای ژنتیکی جهت درمان نارسایی قلبی انجام شده است. بیشتر این مطالعات در مدلهای حیوانی انجام میشدند و نشان میدادند که وارد کردن ژنهای خاص میتواند باعث بهبود ساختار سلولهای قلبی و بازسازی عملکرد آنها شود. از جمله پیشرفتهای مهم در این زمینه طراحی ناقلهای ویروسی جدید بود که توانایی هدفگیری دقیق سلولهای قلبی را دارند. به دنبال این پیشرفتها، شرکتهای زیستفناوری اقدام به توسعه محصولات بالینی کردند که بتوانند در انسان آزمایش شوند. یکی از این محصولات AB-1002 است که با استفاده از ویروس ترکیبی AAV2/AAV8 طراحی شده و ژن فعالشده PP1-inhibitor1 را به سلولهای قلبی منتقل میکند. هدف از این ژن، بهبود عملکرد پمپاژ قلب از طریق افزایش کارایی انقباض سلولی است. این پروژه از سالها قبل در آزمایشگاههای دانشگاهی آغاز شد و در نهایت در قالب مطالعهای بالینی در مؤسسه ژن و سلولدرمانی بیمارستان ماساچوست جنرال به سرپرستی دکتر راجر حجّار وارد فاز انسانی شد. انتشار نتایج آن در Nature Medicine در سال ۲۰۲۵ نقطه عطفی برای درمانهای قلبی ژنتیکی به شمار میرود.
شیوه مطالعاتی
کارآزمایی بالینی فاز اول با طراحی باز، تکبازویی و بدون گروه کنترل انجام شد. بیماران انتخابشده دچار کاردیومیوپاتی غیرایسکمیک و نارسایی قلبی با کاهش کسر جهشی بطن چپ بودند. همه شرکتکنندگان از نظر شدت بیماری در کلاس عملکردی III انجمن قلب نیویورک قرار داشتند. در مجموع یازده بیمار در سه مرکز درمانی وارد مطالعه شدند؛ نه نفر مرد و دو نفر زن بودند. شرکتکنندگان در دو گروه دوز پایین و دوز بالا تقسیم شدند. داروی ژنی از طریق تزریق مستقیم داخل عروق کرونری و بهصورت تکدوز به قلب انتقال یافت.
پس از درمان، بیماران به مدت دوازده ماه تحت پیگیری دقیق بالینی و پاراکلینیکی قرار گرفتند. آزمایشها شامل ارزیابی عملکرد قلب با تصویربرداری، تست پیادهروی شش دقیقهای، سنجش مصرف اکسیژن، و بررسی کیفیت زندگی بود. پس از پایان دوره، بیماران وارد مرحله پیگیری طولانیمدت سهساله شدند که طی آن هر شش ماه یکبار ارزیابی تلفنی صورت میگرفت. هدف اصلی مطالعه بررسی ایمنی و امکانپذیری روش بود، در حالیکه اهداف ثانویه شامل بررسی تغییر در شاخصهای عملکردی و کیفیت زندگی محسوب میشدند. محدودیت این فاز، کوچک بودن حجم نمونه و نبود گروه دارونما بود که نتایج را در حد ارزیابی مقدماتی نگه میدارد.
نتایج
نتایج دوازدهماهه نشان داد که هیچ عارضه جانبی شدید مرتبط با درمان مشاهده نشد. تمامی بیماران درمان را به خوبی تحمل کردند. در ارزیابی عملکرد قلب، بیشتر شرکتکنندگان یا ثبات در وضعیت خود نشان دادند یا بهبودی نسبی در شاخصهای اصلی داشتند. در گروه دریافتکننده دوز بالاتر، بخش قابل توجهی از بیماران پس از سه تا شش ماه بهبود قابلتوجهی در کلاس عملکردی خود یافتند و از NYHA III به II ارتقا پیدا کردند. بهبود مشابهی در تست پیادهروی شش دقیقهای و مصرف اکسیژن نیز مشاهده شد. در گروه دوز پایینتر نیز دو بیمار ارتقای عملکردی داشتند و دو نفر وضعیت ثابت را حفظ کردند. در مجموع، دادهها نشان دادند که تزریق تکدوز داخلعروقی داروی AB-1002 میتواند به طور ایمن انجام شود و اثرات مثبتی بر عملکرد بطن چپ و کیفیت زندگی بیماران داشته باشد. این یافتهها همچنین حاکی از آن بود که ناقل ترکیبی AAV2/AAV8 توانایی بالایی در هدفگیری سلولهای قلبی و بیان پایدار ژن دارد.
دستاورد
این مطالعه چند دستاورد کلیدی داشت. نخست اینکه توانست برای نخستین بار ایمنی درمان ژنی با ویروسهای مرتبط با آدنو را در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی اثبات کند. دوم اینکه نشانههایی از اثربخشی درمان در پارامترهای بالینی مشاهده شد که میتواند زمینهساز فازهای بعدی تحقیق شود.
از سوی دیگر، انجام موفق تزریق تکدوز داخل عروق کرونر بدون بروز عوارض مهم، اثباتی بر امکانپذیری بالینی این روش محسوب میشود. این رویکرد اگر در مراحل بعدی نیز مؤثر واقع شود، میتواند جایگزین درمانهای دارویی مزمن و پرعارضه شود و مسیر تازهای در درمان نارسایی قلبی بگشاید.
افزون بر آن، این کارآزمایی توانست پایهای برای طراحی و اجرای فاز دوم بزرگتر فراهم کند که شامل تعداد بیشتری بیمار، طراحی تصادفیشده و وجود گروه کنترل خواهد بود.
گام بعدی مطالعه
پس از نتایج موفق فاز اول، پژوهشگران وارد فاز دوم مطالعه با عنوان GenePHIT شدند. این فاز با طراحی تصادفی، دوسوکور و کنترلشده در چندین مرکز در ایالات متحده و اروپا در حال انجام است. در این مرحله، هدف بررسی دقیقتر اثربخشی و ایمنی درمان در جمعیت بزرگتر بیماران است. در این فاز جدید، شاخصهایی مانند میزان بستری، تغییرات ساختاری قلب، کیفیت زندگی، مرگومیر و عملکرد پمپاژی مورد ارزیابی قرار خواهند گرفت. همچنین پژوهشگران در حال مطالعه روی روشهای بهبود انتقال ژن، افزایش اختصاصی بودن ناقلها و کاهش پاسخهای ایمنی بدن نسبت به ویروس هستند. اگر نتایج فاز دوم نیز ایمنی و اثربخشی را تأیید کند، این درمان میتواند به یکی از نخستین گزینههای ژندرمانی برای بیماریهای مزمن قلبی تبدیل شود. با وجود امیدواریهای زیاد، کارشناسان تأکید میکنند که مسیر تا تأیید نهایی و کاربرد عمومی هنوز طولانی است و به دادههای بیشتر نیاز دارد. موفقیت احتمالی AB-1002 میتواند نه تنها نارسایی قلبی بلکه سایر بیماریهای دژنراتیو قلبی را نیز هدف قرار دهد و افق تازهای در پزشکی ترمیمی بگشاید.
پایان مطلب/.