سلامت مادر و جنین بهطور مستقیم بر کیفیت و کمیت سلولهای بنیادی خون بندناف تأثیر میگذارد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، در دنیای پزشکی امروز، سلولهای بنیادی به عنوان یکی از امیدهای بزرگ برای درمان بیماریهای مختلف شناخته میشوند. این سلولهای شگفتانگیز میتوانند به انواع مختلفی از سلولهای بدن تبدیل شوند و به ترمیم بافتهای آسیبدیده کمک کنند. یکی از منابع غنی برای این سلولها، بافتهای مرتبط با بارداری و زایمان است، به ویژه خون بند ناف. خون بند ناف، که پس از تولد نوزاد دور ریخته میشود، حاوی سلولهای بنیادی هماتوپوئتیک است که میتواند برای درمان بیماریهایی مانند سرطان خون، اختلالات ژنتیکی و مشکلات ایمنی استفاده شود. اما آنچه کمتر به آن توجه میشود، تاثیر سلامت مادر و جنین بر کیفیت این سلولهاست. در این متن خبری آموزشی، به بررسی این موضوع میپردازیم و نشان میدهیم چگونه عوامل مختلف بارداری میتواند بر بازده و کیفیت سلولهای بنیادی تاثیر بگذارد. این دانش نه تنها برای پزشکان و محققان مفید است، بلکه برای والدین نیز راهنمایی ارزشمندی برای تصمیمگیری در مورد ذخیرهسازی این سلولهای ارزشمند فراهم میکند.
سلولهای بنیادی پریناتال، که از بافتهای بارداری مانند جفت، بندناف و مایع آمنیوتیک به دست میآیند، به دلیل عدم وجود مسائل اخلاقی و قانونی، منبع جذابی برای درمانهای سلولی هستند. بر خلاف سلولهای بنیادی جنینی یا بزرگسالی، این سلولها به راحتی در دسترس هستند و پتانسیل بالایی برای تمایز به سلولهای مختلف نشان میدهند. برای مثال، سلولهای بنیادی مزانشیمی از ژله وارتون (بافت داخل بند ناف) میتوانند به سلولهای استخوانی، غضروفی یا عضلانی تبدیل شوند. اما کیفیت این سلولها مستقیماً تحت تاثیر شرایط بارداری قرار دارد. مطالعات نشان میدهد که بارداریهای سالمتر، سلولهای با کیفیت بالاتری تولید میکنند،
اهمیت بانکداری سلولهای بنیادی پریناتال
بانکداری سلولهای بنیادی از خون بند ناف و بافتهای مرتبط، یکی از پیشرفتهای بزرگ در پزشکی است. از دهه ۱۹۹۰، بانکهای عمومی و خصوصی خون بند ناف در سراسر جهان راهاندازی شدهاند. بانکهای عمومی، مانند آنهایی که در آمریکا و اروپا فعالیت میکنند، خون بند ناف را از اهداکنندگان سالم جمعآوری کرده و برای بیماران نیازمند بدون هزینه در دسترس قرار میدهند. در مقابل، بانکهای خصوصی برای خانوادهها ذخیره میکنند تا در صورت نیاز برای خودشان استفاده شود. آمارها نشان میدهد که بیش از ۵ میلیون واحد خون بند ناف در بانکهای خصوصی ذخیره شده، اما استفاده از آنها فقط حدود ۱ در ۱۰۰۰ مورد است. با این حال، در موارد اورژانسی مانند پیوند برای کودکان مبتلا به لوسمی، این سلولها نجاتدهنده هستند.
اما چالش اصلی، کیفیت سلولهاست. کیفیت بر اساس حجم خون جمعآوریشده، تعداد سلولهای هستهدار کل (TNC) و درصد سلولهای CD34+ که نشاندهنده سلولهای بنیادی هماتوپوئتیک است سنجیده میشود. تحقیقات اخیر نشان میدهد که عوامل مادری و جنینی میتواند این پارامترها را تغییر دهد. برای مثال، در یک مطالعه بر روی ۴۵۸ نمونه خون بند ناف در برزیل، مشخص شد که وزن تولد نوزاد و روش زایمان (طبیعی یا سزارین) بر حجم و تعداد سلولها تاثیر مستقیم دارد. نوزادان با وزن بیش از ۳۵۰۰ گرم، حجم خون بیشتری ارائه میدهند و تعداد سلولهای هستهدار کل بالاتری دارند. این یافتهها اهمیت انتخاب اهداکنندگان سالم را برجسته میکند.
علاوه بر خون بند ناف، بافتهای دیگر مانند ژله وارتون نیز منبع سلولهای مزانشیمی هستند. این سلولها به دلیل خاصیت ضدالتهابی و ترمیمی، در درمان بیماریهایی مانند سکته مغزی یا آسیبهای ریوی کاربرد دارند. اما بازده آنها نیز تحت تاثیر سن بارداری و وزن نوزاد است. در یک تحقیق مصری بر روی ۷۹ نمونه بند ناف، مشخص شد که سن مادر جوانتر و سن بارداری بالاتر، بازده سلولهای مزانشیمی را افزایش میدهد. این اطلاعات به والدین کمک میکند تا در مورد ذخیرهسازی تصمیم بهتری بگیرند.
تاثیر سلامت مادر بر کیفیت سلولهای بنیادی
سلامت مادر نقش کلیدی در کیفیت سلولهای بنیادی جنینی ایفا میکند. سن مادر یکی از عوامل اصلی است. مادرانی که در سنین جوانتر (زیر ۳۰ سال) باردار میشوند، سلولهای بنیادی با کیفیت بالاتری در خون بند ناف نوزادشان دارند. مطالعات نشان میدهد که با افزایش سن مادر، تعداد CD34+ کاهش مییابد، احتمالاً به دلیل تغییرات هورمونی و اکسیداتیو استرس. برای مثال، مادران بالای ۳۵ سال ممکن است ۲۰ درصد کمتر سلول بنیادی تولید کنند، که این امر در بانکداری عمومی مهم است.
عوارض بارداری مانند دیابت بارداری نیز تاثیر منفی دارد. در دیابت، سطح قند خون بالا میتواند به سلولهای بنیادی آسیب بزند و تعداد آنها را کاهش دهد. تحقیقاتی در اروپا نشان داده که نوزادان مادران دیابتی، حجم خون بند ناف کمتری دارند و سلولهای هستهدار کل پایینتری نشان میدهند. این به دلیل التهاب مزمن و تغییرات متابولیک است که بر رشد جنین تاثیر میگذارد. همچنین، فشار خون بالا (پرهاکلامپسی) میتواند کیفیت را مختل کند. در یک مطالعه ژاپنی، مشخص شد که پرهاکلامپسی با کاهش CD34+ همراه است، زیرا اکسیژنرسانی به جنین مختل میشود و سلولهای بنیادی کمتر بالغ میشوند.
سیگار کشیدن مادر یکی دیگر از عوامل منفی است. دود سیگار حاوی مواد سمی است که از جفت عبور کرده و به سلولهای بنیادی آسیب میرساند. تحقیقات آمریکایی نشان میدهد که مادران سیگاری، ۱۵-۲۰ درصد کمتر سلول CD34+ در خون بند ناف دارند. همچنین، چاقی مادر بر متیلاسیون DNA سلولهای بنیادی تاثیر میگذارد و quiescence (خوابیدگی) آنها را افزایش میدهد، که این امر پتانسیل درمانی را کاهش میدهد. از سوی دیگر، بارداریهای چندقلویی یا عفونتهای مادری میتواند کیفیت را بهبود بخشد یا بدتر کند، بسته به شدت.
در مورد سلولهای مزانشیمی از ژله وارتون، سن مادر و پاریتی (تعداد زایمانهای قبلی) مهم است. مادران نخستزا معمولاً بازده بالاتری دارند، زیرا بدنشان کمتر تحت تاثیر بارداریهای قبلی است. یک مطالعه نشان داد که با افزایش پاریتی، زمان دو برابر شدن جمعیت سلولی (PDT) طولانیتر میشود، که نشاندهنده رشد کندتر است.
تاثیر عوامل جنینی و نوزادی بر سلولهای بنیادی خون بند ناف
عوامل جنینی و نوزادی نیز به همان اندازه مهم هستند. سن بارداری (gestational age) یکی از کلیدیترین عوامل است. بارداریهای ترم (۳۷-۴۰ هفته) حجم خون بیشتری تولید میکنند. در مطالعه برزیلی، سن بارداری بالای ۳۸ هفته با حجم بالاتر خون بند ناف همراه بود، در حالی که زایمان زودرس (پیش از ۳۷ هفته) حجم را کاهش میدهد. این به دلیل رشد ناکافی جنین و جفت است. تحقیقات دیگری تایید میکند که با افزایش سن بارداری، تعداد سلولهای هستهدار کل افزایش مییابد، زیرا جنین زمان بیشتری برای تولید سلول دارد.
وزن تولد نوزاد مستقیماً با کیفیت مرتبط است. نوزادان سنگینتر (بالای ۳۵۰۰ گرم) حجم و تعداد سلولهای بالاتری ارائه میدهند. در یک تحقیق، وزن تولد به عنوان پیشبینیکننده اصلی تعداد سلولهای هستهدار کل و CD34+ شناخته شد. نوزادان با وزن کم (کمتر از ۲۵۰۰ گرم) اغلب به دلیل زایمان زودرس، کیفیت پایینتری دارند. جنسیت نوزاد نیز نقش دارد؛ پسرها معمولاً حجم بیشتری دارند، اما تفاوت در CD34+ ناچیز است.
روش زایمان تاثیرگذار است. زایمان سزارین حجم و تعداد سلولهای هستهدار کل بالاتری نسبت به زایمان طبیعی دارد. در مطالعه برزیلی، سزارین با افزایش ۲۰ درصدی حجم خون همراه بود، زیرا خون کمتر فشرده میشود. اما زایمان طبیعی ممکن است به دلیل انقباضات، تعداد سلولها را افزایش دهد. استرس جنینی (fetal distress) نیز جالب است؛ در موارد استرس، تعداد سلولهای بنیادی افزایش مییابد، احتمالاً به عنوان مکانیسم دفاعی بدن.
وزن جفت نیز کلیدی است. جفت سنگینتر (بالای ۵۰۰ گرم) با کیفیت بالاتر UCB (واحد خون بند ناف) مرتبط است. مطالعات نشان میدهد که وزن جفت پیشبینیکننده اصلی حجم و تعداد سلولهای هستهدار کل است. عوامل دیگری مانند عرض بند ناف یا دور سر نوزاد، بر بازده سلولهای مزانشیمی تاثیر میگذارد. بند ناف پهنتر با PDT کوتاهتر (رشد سریعتر) همراه است.
در مورد عوارض جنینی، مانند هیپوکسی (کماکسیژنی)، میتواند سلولها را مقاومتر کند، اما در موارد شدید، کیفیت را کاهش دهد. همچنین، حضور سلولهای مادری در خون بند ناف (microchimerism) میتواند مفید باشد.
مطالعات اخیر و یافتههای نوین
تحقیقات اخیر بر تاثیر عوارض مادری تمرکز کردهاند. برای مثال، در یک مطالعه ۲۰۲۴، مشخص شد که چاقی مادر بر ارامش سلولهای بنیادی هماتوپوئتیک بند ناف تاثیر میگذارد و آنها را کمتر فعال میکند. این میتواند توضیح دهد چرا فرزندان مادران چاق، خطر بالاتری برای بیماریهای متابولیک دارند. مطالعه دیگری در ۲۰۲۳ نشان داد که سلولهای بنیادی جنینی میتوانند سالها در بدن مادر بمانند و به ترمیم بافتها کمک کنند، مانند کاهش خطر سرطان سینه.
در مورد ژله وارتون، تحقیق مصری ۲۰۲۴ تایید کرد که وزن تولد و سن بارداری با بازده مثبت همبستگی دارد. مادران جوانتر و نوزادان سنگینتر، سلولهای مزانشیمی بیشتری تولید میکنند. همچنین، مطالعات بر روی آلایندههای محیطی نشان میدهد که قرار گرفتن جنین در معرض سموم، کیفیت را کاهش میدهد، مانند کاهش وزن تولد و تعداد سلولهای هستهدار کل.
یک مطالعه ۲۰۲۵ بر عوامل نوزادی تمرکز کرد و وزن جفت را به عنوان متغیر کلیدی معرفی کرد. این یافتهها به بانکها کمک میکند تا اهداکنندگان را بهتر انتخاب کنند. در کل، بیش از ۲۰۰۰ کارآزمایی بالینی در حال بررسی پتانسیل این سلولها هستند، اما تاثیر عوامل بارداری اغلب نادیده گرفته میشود.
کاربردهای درمانی و چشمانداز آینده
سلولهای بنیادی خون بند ناف در درمان لوسمی، آنمی آپلاستیک و اختلالات ایمنی استفاده میشود. سلولهای مزانشیمی برای بیماریهایی مانند فلج مغزی، سکته و آسیبهای ریوی مفید هستند. در کارآزماییهای اخیر، تزریق سلولهای بند ناف برای درمان اوتیسم و آسیبهای هیپوکسیک-ایسکمیک نتایج مثبتی نشان داده.
در آینده، با پیشرفت بانکداری، میتوان از سلولهای پریناتال برای درمان شخصیسازیشده استفاده کرد. اما برای موفقیت، باید عوامل مادری و جنینی را در نظر گرفت. والدین میتوانند با مشاوره پزشک، در بارداری سالمتر، کیفیت بالاتری تضمین کنند.
نتیجهگیری: گامی به سوی آیندهای سالمتر
سلامت مادر و جنین مستقیماً بر کیفیت سلولهای بنیادی، به ویژه خون بند ناف، تاثیر میگذارد. از سن مادر و عوارض بارداری تا وزن نوزاد و روش زایمان، هر عامل نقش دارد. با آگاهی از این مسائل، میتوان بانکداری را بهبود بخشید و درمانهای بهتری ارائه داد. این سلولها نه تنها برای نوزاد، بلکه برای خانواده و جامعه مفید هستند. والدین عزیز، با تمرکز بر سلامت بارداری، میراثی ارزشمند برای نسل آینده بسازید.
پایان مطلب./