یادداشت
التهاب در سرطان: فرصتهای درمانی از دیدگاههای جدید
تحقیقات جدید نشان میدهد که هدفگیری التهاب میتواند راههای نوینی برای پیشگیری و درمان سرطان ارائه دهد.
امتیاز:
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی بنیان، مقالهای منتشرشده در مجله Molecular Cancer (فوریه 2025) نشان میدهد که التهاب مزمن، بهعنوان بخشی از پاسخ ایمنی ذاتی، نقش کلیدی در ایجاد و پیشرفت سرطان ایفا میکند. این مطالعه با بررسی مکانیسمهای التهابی، از جمله نقش سیتوکینهای پیشالتهابی مانند IL-6 و TNF-α، و مسیرهای سیگنالینگ مانند NF-κB و STAT3، نشان میدهد که داروهای ضدالتهابی مانند آسپیرین اثرات ضدتوموری قابلتوجهی دارند. این پژوهش به پتانسیل داروهای ضدالتهابی غیراستروئیدی (NSAIDs) و استروئیدی برای پیشگیری شیمیایی سرطان و درمان پرداخته و چالشهایی مانند عوارض جانبی و نیاز به درمانهای هدفمند را بررسی میکند. این یافتهها بر ضرورت توسعه استراتژیهای درمانی جدید برای هدفگیری التهاب در سرطان تأکید دارند.
التهاب و سرطان: مسیری نو برای درمان
التهاب مزمن، بهعنوان پاسخی ایمنی به محرکهای خارجی، از دیرباز با افزایش خطر سرطان مرتبط بوده است. مقالهای جدید در فوریه 2025 در مجله Molecular Cancer توسط ییفی زیه و همکارانش نشان میدهد که التهاب نهتنها در ایجاد و پیشرفت تومور نقش دارد، بلکه میتواند بهعنوان هدفی درمانی برای پیشگیری و درمان سرطان مورد استفاده قرار گیرد. این مطالعه با بررسی نقش سیتوکینهای پیشالتهابی، مانند IL-6، IL-1β و TNF-α، و مسیرهای سیگنالینگ مانند NF-κB و STAT3، مکانیسمهای مولکولی پیوند التهاب و سرطان را روشن میکند. داروهای ضدالتهابی غیراستروئیدی (NSAIDs)، بهویژه آسپیرین، به دلیل اثرات ضدتوموری و عوارض جانبی کم در استفاده طولانیمدت، بهعنوان کاندیداهای امیدوارکننده برای پیشگیری شیمیایی سرطان معرفی شدهاند. این پژوهش همچنین به پتانسیل سایر داروهای ضدالتهابی و چالشهای کاربرد آنها پرداخته و راه را برای درمانهای هدفمند هموار میکند.
مکانیسمهای التهاب در سرطانزایی
التهاب مزمن از طریق مجموعهای از فرآیندهای مولکولی و سلولی، مراحل مختلف توسعه سرطان—از شروع تا متاستاز—را تحت تأثیر قرار میدهد. سیتوکینهای پیشالتهابی مانند IL-6 و TNF-α، با فعالسازی مسیرهای NF-κB و STAT3، بیان ژنهای سرطانزا را تقویت کرده و بقا، تکثیر و مهاجرت سلولهای سرطانی را افزایش میدهند. این مطالعه نشان داد که التهاب با تولید گونههای واکنشی اکسیژن و نیتروژن (RONS)، به بیثباتی ژنومی منجر شده و آسیب DNA را تشدید میکند، که خطر بدخیمی را افزایش میدهد. علاوه بر این، التهاب با ترشح فاکتورهای رشد عروقی مانند VEGF، رگزایی را تقویت کرده و محیط تومور را برای رشد و متاستاز مساعد میکند. نقش میکروبیوم، مانند هلیکوباکتر پیلوری در سرطان معده، و ویروسهایی مانند HBV در سرطان کبد، نیز در تحریک التهاب مزمن و سرطانزایی برجسته است. این مکانیسمها اهداف بالقوهای برای مداخلات درمانی ارائه میدهند.
داروهای ضدالتهابی: امیدی برای پیشگیری و درمان
شواهد اپیدمیولوژیک نشان میدهد که NSAIDs، بهویژه آسپیرین، خطر ابتلا و مرگومیر ناشی از سرطانهایی مانند کولورکتال، معده، سینه و کبد را کاهش میدهند. آسپیرین با مهار آنزیم سیکلواکسیژناز (COX)، التهاب را کاهش داده و مسیرهای سرطانزا مانند PIK3CA/AKT و Wnt-β-catenin را سرکوب میکند. سایر NSAIDs، مانند ایندومتاسین و سلکوکسیب، نیز اثرات ضدتوموری نشان دادهاند، بهویژه در سرطان پروستات و گلیوبلاستوما. داروهای استروئیدی ضدالتهابی نیز با تنظیم سیتوکینهای پیشالتهابی، پتانسیل درمانی دارند. این مطالعه بر مزیت این داروها به دلیل عوارض جانبی کم در استفاده طولانیمدت تأکید دارد، اما هشدار میدهد که اثربخشی آنها به نوع سرطان و ویژگیهای بیمار بستگی دارد. برای مثال، آسپیرین در پیشگیری از سرطان کولورکتال در افراد 50 تا 59 سال توصیه شده است، اما اثرات آن در سایر گروههای سنی نیاز به بررسی بیشتر دارد.
استراتژیهای درمانی هدفمند: از سیتوکینها تا ایمونوتراپی
هدفگیری مولکولهای التهابی، مانند TNF-α، IL-6 و کموکینها، راهکارهای درمانی نوینی ارائه میدهد. آنتیبادیهای ضد TNF-α، مانند اینفلیکسیماب، در کارآزماییهای بالینی برای سرطان سینه و کلیه نتایج امیدوارکنندهای نشان دادهاند. مهارکنندههای کموکین، مانند پلریکسافور، در لنفوم غیرهوچکین و میلوما چندگانه استفاده شدهاند. ایمونوتراپی، بهویژه مهارکنندههای نقاط کنترلی (ICIs) مانند ضد PD-1/PD-L1، با تنظیم پاسخهای التهابی، اثربخشی بالایی نشان دادهاند، اما عوارض التهابی (irAEs) مانعی برای کاربرد گسترده آنها هستند. این مطالعه پیشنهاد میکند که ترکیب ICIs با مهارکنندههای IL-6 میتواند اثربخشی را افزایش داده و عوارض را کاهش دهد. علاوه بر این، تنظیم میکروبیوم روده با پروبیوتیکها یا پیوند میکروبیوتا میتواند پاسخ به ایمونوتراپی را بهبود بخشد، بهویژه در سرطانهای ریه و ملانوما.
چالشها و جهتگیریهای آینده
با وجود پتانسیل بالای درمانهای ضدالتهابی، چالشهایی مانند عوارض جانبی، مقاومت دارویی و تفاوتهای فردی در پاسخ درمانی باقی است. برای مثال، NSAIDs ممکن است در برخی بیماران خطر خونریزی گوارشی را افزایش دهند. ایمونوتراپی نیز با هزینههای بالا و عوارض التهابی محدود شده است. این مطالعه پیشنهاد میدهد که تحقیقات آینده بر توسعه درمانهای شخصیسازیشده، مانند هدفگیری ژنهای خاص (مانند MYC و KRAS) و تنظیم میکروبیوم، تمرکز کنند. فناوریهای نوین، مانند ویرایش ژن با CRISPR-Cas9، میتوانند التهاب مرتبط با بیماریهایی مانند سلیاک را کاهش دهند و خطر سرطان را کم کنند. همچنین، کارآزماییهای بالینی گستردهتر برای ارزیابی اثرات بلندمدت داروهای ضدالتهابی ضروری است.
نتیجهگیری
التهاب مزمن نقشی محوری در ایجاد و پیشرفت سرطان ایفا میکند و بهعنوان یکی از عوامل کلیدی در شروع، ترویج، تهاجم و متاستاز تومور شناخته میشود. با درک عمیقتر مکانیسمهای مولکولی و سلولی التهاب، فرصتهای درمانی نوینی پدیدار شدهاند که میتوانند بار جهانی سرطان را کاهش دهند. سیتوکینهای پیشالتهابی مانند IL-6، IL-1β و TNF-α، با فعالسازی مسیرهای سیگنالینگ مانند NF-κB و STAT3، بیان ژنهای سرطانزا را تقویت کرده و بقا، تکثیر و مهاجرت سلولهای سرطانی را افزایش میدهند. این فرآیندها نهتنها بیثباتی ژنومی را تشدید میکنند، بلکه با تحریک رگزایی و بازسازی محیط تومور، شرایط را برای رشد و گسترش تومور فراهم میسازند. داروهای ضدالتهابی غیراستروئیدی (NSAIDs)، بهویژه آسپیرین، به دلیل اثرات ضدتوموری و عوارض جانبی کم در استفاده طولانیمدت، پتانسیل بالایی برای پیشگیری شیمیایی سرطان نشان دادهاند. آسپیرین با مهار آنزیم سیکلواکسیژناز (COX)، التهاب را کاهش داده و مسیرهای سرطانزا مانند PIK3CA/AKT را سرکوب میکند. استراتژیهای هدفمند، مانند مهارکنندههای سیتوکین (مانند آنتیبادیهای ضد TNF-α) و ایمونوتراپی با مهارکنندههای نقاط کنترلی (ICIs)، نیز اثربخشی بالایی در درمان سرطان دارند.
با این حال، چالشهایی مانند عوارض جانبی، مقاومت دارویی و تفاوتهای فردی در پاسخ درمانی، موانعی برای کاربرد گسترده این روشها ایجاد کردهاند. برای غلبه بر این چالشها، تحقیقات آینده باید بر توسعه درمانهای شخصیسازیشده تمرکز کنند. فناوریهای نوین، مانند ویرایش ژن با CRISPR-Cas9 و تنظیم میکروبیوم روده با پروبیوتیکها، میتوانند التهاب را هدف قرار داده و پاسخ به درمان را بهبود بخشند. ادغام رویکردهای ضدالتهابی با این فناوریها، همراه با کارآزماییهای بالینی گستردهتر، میتواند درمانهای مؤثرتری ارائه دهد. آینده درمان سرطان در گرو این رویکردهای ترکیبی و شخصیسازیشده است، که امیدی تازه برای کاهش مرگومیر و بهبود کیفیت زندگی بیماران به ارمغان میآورد. این پیشرفتها نویدبخش دنیایی هستند که در آن سرطان با دقت و اثربخشی بیشتری مدیریت شود.
پایان مطلب/.