تاریخ انتشار: دوشنبه 17 شهریور 1404
ایسکمی و پیری خونساز؛ پیوند میان اختلالات قلبی و رشد تومورها
یادداشت

  ایسکمی و پیری خونساز؛ پیوند میان اختلالات قلبی و رشد تومورها

آسیب ایسکمیک با شتاب دادن به پیری ‌سلول‌های خونساز و ایجاد تعادل نادرست سلول‌های ایمنی، محیطی ایمنی‌گریز فراهم می‌کند که رشد تومورها را تسریع می‌کند.
امتیاز: Article Rating

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، محققان در سال‌های اخیر به‌طور فزاینده‌ای به این نتیجه رسیده‌اند که بیماری‌های قلبی‌عروقی و سرطان، برخلاف تصور گذشته، مسیرهای زیستی مشترک و تأثیرگذاری بر یکدیگر دارند. تازه‌ترین شواهد نشان می‌دهد که آسیب ایسکمیک، یعنی کاهش جریان خون به اندام‌ها، می‌تواند نه‌تنها عملکرد سلول‌های بنیادی مغز استخوان را مختل کند بلکه با تسریع روند پیری خونساز، شرایطی را برای رشد سریع‌تر تومورهای نوپدید فراهم سازد. این کشف نگاه تازه‌ای به تعامل پیچیده میان ایسکمی و سرطان ارائه می‌دهد. نتایج نشان می‌دهد که کاهش خون‌رسانی در اندام‌ها، نه فقط یک مشکل موضعی بلکه تغییری سیستمیک است که بازآرایی عمیقی در تولید سلول‌های ایمنی ایجاد کرده و عملاً سد دفاعی بدن در برابر سرطان را سست می‌سازد.

 

آسیب ایسکمیک و شتاب در رشد تومور

پژوهشگران با طراحی مدل‌های حیوانی، شرایطی مشابه انسداد شریانی محیطی را ایجاد کردند تا پیامدهای آن را بر رشد سرطان بررسی کنند. هنگامی که تومورهای سینه در موش‌ها جای‌گذاری شد و سپس ایسکمی در اندام تحتانی به وجود آمد، سرعت رشد تومور به شکل محسوسی افزایش یافت. این اثر حتی در حالتی که ایسکمی پس از شکل‌گیری اولیه تومور رخ می‌داد نیز مشاهده شد، موضوعی که نشان می‌دهد آسیب ایسکمیک می‌تواند نه‌تنها آغازگر بلکه تسریع‌کننده رشد تومور باشد. مقایسه میان گروه کنترل و گروه تحت ایسکمی نشان داد که حجم تومور در حالت دوم تقریباً دو برابر بیشتر بود، مسئله‌ای که گمانه‌زنی‌های پیشین درباره پیوند پنهان میان بیماری‌های عروقی و سرطان را تأیید می‌کند.

 

اختلال در توازن سلول‌های ایمنی

در حالت طبیعی، سلول‌های بنیادی خون‌ساز توانایی تولید مجموعه‌ای متعادل از سلول‌های ایمنی را دارند که بخشی از آن‌ها شامل لنفوسیت‌هایی است که نقش اصلی در شناسایی و از بین بردن سلول‌های سرطانی ایفا می‌کنند. اما در مواجهه با ایسکمی، این تعادل به‌هم می‌خورد. پژوهش‌ها نشان داده‌اند که ایسکمی مغز استخوان را به سمت افزایش تولید سلول‌های میلوئیدی سوق می‌دهد. این سلول‌ها مانند مونوسیت‌ها و نوتروفیل‌ها گرچه در پاسخ‌های ایمنی ذاتی مؤثرند، اما حضور بیش از حدشان می‌تواند سرکوب ایمنی اختصاصی را رقم بزند. نتیجه چنین تغییری آن است که تومورها با مقاومت بیشتری در برابر نابودی توسط سیستم ایمنی مواجه می‌شوند و شانس رشد و بقای بیشتری می‌یابند.

 

محیط تومور و افزایش سلول‌های ایمنی‌گریز

مشاهدات در بافت توموری نیز نشان می‌دهد که پس از بروز ایسکمی، ترکیب سلولی تغییر می‌کند. افزایش چشمگیر سلول‌های Ly6Ci، ماکروفاژهایM2 مانند و سلول‌های Tتنظیمی، فضایی را پدید می‌آورد که در آن تومور کمتر در معرض حملات ایمنی قرار می‌گیرد. این سلول‌ها همگی نقش کلیدی در سرکوب پاسخ‌های ضدتوموری ایفا می‌کنند و محیطی ایمنی‌گریز را ایجاد می‌نمایند. به‌عبارتی، ایسکمی نه‌تنها بر مغز استخوان اثر می‌گذارد بلکه بازتاب آن در خود بافت سرطانی نیز دیده می‌شود، جایی که حضور این سلول‌ها رشد تومور را هموار می‌سازد.

 

تغییرات اپی‌ژنتیک در سطح مغز استخوان

از مهم‌ترین یافته‌ها در این حوزه می‌توان به تغییرات اپی‌ژنتیک اشاره کرد. بررسی‌های عمیق‌تر نشان داده‌اند که ایسکمی ساختار کروماتین در سلول‌های بنیادی را بازآرایی می‌کند و موجب بسته شدن مناطقی از ژنوم می‌شود که برای پاسخ‌های ضدتوموری حیاتی هستند. این تغییرات، پایدار و طولانی‌مدت‌اند و حتی پس از رفع ایسکمی نیز ادامه می‌یابند. وقتی سلول‌های بنیادی مغز استخوان از موش‌های ایسکمیک به موش‌های سالم پیوند زده شد، باز هم رشد تومورها در میزبان افزایش یافت، که این پایداری تغییرات اپی‌ژنتیک را ثابت می‌کند. چنین شواهدی نشان می‌دهد که آسیب ایسکمیک قادر است برنامه ژنتیکی سلول‌های بنیادی را به سمت پذیرش و حمایت از تومور بازتنظیم کند.

 

پیری خونساز و نقش آن در تومورزایی

پدیده مشابهی پیش‌تر در زمینه پیری طبیعی هماتوپوئی مشاهده شده بود. مطالعات اخیر نشان دادند که پیری سیستم خون‌ساز به‌طور ذاتی با افزایش التهاب و تولید بیش از حدIL-1α همراه است. این فرآیند که به‌عنوان میلوپوئزی اضطراری شناخته می‌شود، مسیر مشابهی را در ایجاد تعادل نادرست میان سلول‌های ایمنی طی می‌کند. در این شرایط، لنفوسیت‌ها کمتر و سلول‌های میلوئیدی بیشتر تولید می‌شوند، و این امر بستر مناسبی برای رشد سریع‌تر تومورهای ریه در مدل‌های حیوانی فراهم می‌آورد. مهار مسیرIL-1 توانست این تعادل را بازگرداند و روند رشد تومور را کند. شباهت چشمگیر میان نتایج این پژوهش‌ها و مطالعات جدید درباره ایسکمی نشان می‌دهد که مکانیزم مشترک میان پیری طبیعی و آسیب عروقی در شکل‌گیری و پیشرفت سرطان وجود دارد.

 

نقش التهاب مزمن در اتصال میان قلب و سرطان

در تحلیل داده‌ها به نظر می‌رسد که التهاب مزمن حلقه واسطی میان بیماری‌های قلبی‌عروقی و سرطان است. ایسکمی از طریق افزایش سیتوکین‌های التهابی و تغییر در محیط مغز استخوان، زمینه‌ساز بازآرایی تولید سلول‌های ایمنی می‌شود. همزمان، پیری خونساز نیز با تحریک مسیرهای التهابی مشابه عمل می‌کند. این الگوها نشان می‌دهد که التهاب مزمن نه فقط پیامدی از بیماری‌های عروقی یا افزایش سن، بلکه یک عامل فعال در شکل‌گیری محیطی است که سرطان‌ها در آن بهتر رشد می‌کنند. بنابراین، مقابله با التهاب ممکن است راهی مشترک برای کاهش خطر هم بیماری‌های قلبی‌عروقی و هم سرطان باشد.

 

پیامدهای بالینی یافته‌ها

اهمیت این نتایج در حوزه بالینی بسیار بالاست. بیماران مبتلا به بیماری شریانی محیطی یا کسانی که در معرض ایسکمی‌های مکرر هستند، شاید نسبت به جمعیت عمومی آسیب‌پذیری بیشتری در برابر سرطان داشته باشند. این موضوع لزوم توجه به غربالگری دقیق‌تر در این گروه از بیماران را برجسته می‌سازد. همچنین، مداخله‌های دارویی که مسیرهای التهابی خاصی مانند IL-1 یا دیگر سیتوکین‌های مرتبط را هدف قرار می‌دهند، ممکن است نه‌تنها به بهبود وضعیت عروقی بلکه به مهار رشد تومورها نیز کمک کنند. این دیدگاه، مفهوم تازه‌ای از پزشکی تلفیقی را شکل می‌دهد که در آن بیماری‌های قلبی و سرطان نه جداگانه بلکه به‌عنوان بیماری‌های هم‌پیوند بررسی می‌شوند. با وجود یافته‌های ارزشمند، پرسش‌های متعددی باقی می‌ماند. یکی از مسائل اصلی، میزان انتقال‌پذیری نتایج از مدل‌های حیوانی به انسان است. آیا تغییرات اپی‌ژنتیک ناشی از ایسکمی در مغز استخوان انسان نیز همان پایداری را دارد یا خیر. آیا شدت ایسکمی یا مدت‌زمان آن تفاوتی در روند ایجاد این تغییرات ایجاد می‌کند. همچنین، نقش سایر عوامل مانند تغذیه، ژنتیک فردی و سبک زندگی در این فرآیند هنوز به‌طور کامل روشن نشده است. این سؤالات مسیر تحقیقات آینده را ترسیم می‌کند و نشان می‌دهد که ارتباط میان ایسکمی و سرطان لایه‌های عمیق‌تری دارد که باید کاوش شود.

 

همگرایی تحقیقات و ضرورت نگاه میان‌رشته‌ای

تلاقی نتایج به‌دست‌آمده از مطالعات ایسکمی با یافته‌های مربوط به پیری خونساز بیانگر آن است که محققان برای درک بهتر این پدیده نیازمند همکاری گسترده‌تر میان رشته‌های قلب‌وعروق، هماتولوژی، ایمونولوژی و انکولوژی هستند. تنها از طریق چنین همگرایی‌ای می‌توان چشم‌انداز جامعی از چگونگی پیوند آسیب عروقی و رشد سرطان به دست آورد. این همکاری همچنین می‌تواند به توسعه درمان‌هایی منجر شود که همزمان هم خطر بیماری‌های قلبی و هم خطر سرطان را کاهش دهد.
مجموع این شواهد نشان می‌دهد که آسیب ایسکمیک نه یک رویداد موضعی بلکه پدیده‌ای با پیامدهای گسترده در سطح کل بدن است. بازتنظیم تولید سلول‌های ایمنی، تغییرات اپی‌ژنتیک پایدار در سلول‌های بنیادی و ایجاد محیط ایمنی‌گریز در بافت تومور، سه ستون اصلی مکانیزمی هستند که رشد سرطان را در حضور ایسکمی تسریع می‌کنند. شباهت این فرآیندها با تغییرات ناشی از پیری خونساز نیز بر اهمیت مشترک التهاب و بازآرایی ایمنی در مسیر سرطان‌زایی تأکید دارد. به نظر می‌رسد که آینده پژوهش در این حوزه بر درک بیشتر این مسیرهای مشترک و طراحی مداخله‌هایی متمرکز خواهد شد که بتوانند همزمان دو دشمن بزرگ سلامت یعنی بیماری‌های قلبی‌عروقی و سرطان را مهار کنند.

پایان مطلب./

ثبت امتیاز
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.
ارسال نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

کلیدواژه
کلیدواژه
دسته‌بندی اخبار
دسته‌بندی اخبار
Skip Navigation Links.